رافتی که با معیارهای بشری راحت تر درک می شود

رافتی که با معیارهای بشری راحت تر درک می شود

حجت‌الاسلام والمسلمین علی سرلک، عضو  هیئت‌علمی دانشگاه هنر


حقیقت زیارت یعنی عرض ارادت به ولی خدا و تجدید عهد و پیمان با او برای پیمودن راه خدا؛ بُعد منزل در چنین ارادت و نگاهی معنا ندارد و دور و نزدیک نمی‌تواند مانع تحقق ماهیت زیارت باشد، به تعبیر شاعر «گر در یمنی چو با منی پیش منی»... اگر دل به ضریح ارادت ولی خدا گره بخورد دیگر دور و نزدیک زیارت، فرقی ندارد.
 زیارت به میزان پیوند و عطش ما بستگی دارد؛ گاهی ممکن است از راه دور اتفاقی به نام پیوند و زیارت و الحاق رخ دهد که شاید در نزدیک چنین اتفاقی رخ ندهد.
اگر چه ما مأمور هستیم به زیارت برویم و آنجا امکان ارتباط بیشتری برایمان فراهم می‌شود اما یادمان باشد از  آنجا که به تعبیر قرآن کریم «هر طرف رو کنیم به سمت خدا رو کرده‌ایم» از دور هم می‌توان زیارت کرد؛ مثل ارتباط و پیوندی که میان اویس قرنی با پیامبر(ص) ایجاد شد، قلب او مملو از عطش زیارت پیامبر(ص) بود اما طبق قراری که با مادرش داشت باید در زمان معینی به سمت یمن بازمی‌گشت. در حالی که اتفاق ظاهری زیارت رخ نداد و او مدینه را ترک کرد اما همین که پیامبر(ص) وارد شهر شدند، فرمودند: من بوی خدا را از جانب یمن استشمام می‌کنم. چون قلب اویس مملو از عطش به پیامبر(ص) بود و می‌خواست حضرت رسول(ص) را ملاقات کند و برای پیمودن راه خدا از محضر ایشان بهره بگیرد، رایحه وجودی او رحمانی، الهی و ربانی شده بود. جالب اینکه اویس تا آخر عمر خود پیامبر(ص) را ندید اما از زائران نامدار و نام‌آور حضرت(ص) باقی ماند و بابی را در مسیر زیارت گشود که هنوز هم پیش روی مشتاقان باز است.
از این رو، قلوب مؤمنان، موحدان و مشتاقان اهل‌بیت(ع) مرزهای زمینی و زمانی را برنمی‌دارد و پیوند ناگسستنی میان آن‌ها با اولیای الهی وجود دارد: «عهد ما با لب شیرین‌دهنان بست خدا/ 
ما همه بنده و این قوم خداوندانند».
علاوه بر این، چون زائر در ظرف وجودی خود شبیه ولی خدا شده، وقتی به شهر توس یا مشهد می‌رود به اندازه بهره‌اش رضوی شده نه فقط مشهدی، یعنی پیوند و قرابت او با امام رضا(ع) فقط مکانی نیست. چون زمان و مکان را در این نسبت‌ها و زیارت‌ها برمی‌داریم، انسان رضوی می‌شود، به اندازه طلب و ظرف وجود و آمادگی زائر پیوندش با امام(ع) در قبر و قیامت با او خواهد بود. اگر امام رضا(ع) در مشهد نبودند ما مشهدی نمی‌شدیم چنان‌که با سفر به کرمان یا یزد ما کرمانی و یزدی نمی‌شویم ... اینکه به زائر مشهدالرضا(ع)، مشهدی می‌گوییم برای آن است که زائر به اندازه فهم خود از ولی خدا بهره می‌گیرد و وجود زائر شاکله جدیدی می‌یابد.
 زیارت قرار است نهاد سنخیت و همانندی باشد، بنابرابن در زیارت وداع با معصومین(ع) که در مفاتیح‌الجنان آمده به آن حضرات(ع) عرض می‌کنیم: ما را در حزب و گروه خود قرار دهید، غصه ما را بخورید و اجازه دهید جزو سربازان شما شویم، در پادگان شما وارد شده‌ایم؛ این یعنی تحقق حقیقت زیارت وگرنه زیارت صرفاً برای این نیست که حاجتمان را با امام رضا(ع) در میان بگذاریم. هر چند ایرادی ندارد اما اصل زیارت این است که زائر پس از زیارت جزو امکانات و ابزار ولی خدا شود و برای تحقق اهداف او تلاش کند.
 زیارتگاه محل سربازگیری و سربازخانه است؛ این‌ها همه سرباز هستند و زیارت‌نامه، سرود سربازی است. اما خود سربازی حقیقتی است که انسان با ولی خدا به توان‌افزایی برسد و هر چه دارد برای ولی خدا بداند، چنان که در سراسر ایران، باغ‌ها، زمین‌ها و ملک‌های بسیاری وقف امام رضا(ع) است. صاحبان این‌ها زائرانی هستند که فهمیده‌اند هستی و ملکشان متعلق به حضرت(ع) است و آن را وقف کرده‌اند.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه