بازگشت به خویشتن

نگاهی به رمان «آوای وحش» اثر ماندگار جک لندن

بازگشت به خویشتن

لیلا خیامی


​​​​​​​علاقه و توجه به حیوانات همواره در آثار داستانی کودک و نوجوان پر کاربرد بوده است. غیر از معدودی آثار که در آن‌ها حیوانات (در جایگاه شخصیتی نمادین یا حیوانی) به عنوان نقش‌های منفی و شخصیت‌های شرور معرفی شده‌اند؛ مانند گرگ بدجنس، کلاغ خبرچین، روباه مکار و... در بقیه‌ آثار توجه و دوستی با حیوانات نمود فراوان دارد. این علاقه و دوستی در قالب تعریف و تمجید از حیوانات مختلف، توجه به نحوه‌ زیست، توانایی‌های حیوانات و... بیان شده است. گاه نیز فداکاری‌هایی که حیوانات در قبال انسان‌ها از خود نشان دادند، موضوع داستان‌ها بوده است. در این آثار، حیوانات قهرمان‌هایی هستند که خود را فدا می‌کنند تا انسان‌ها را نجات دهند. 
در بعضی آثار نیز تلاش شده با انتقاد از سلطه‌ انسان بر حیوانات، به رنج‌ها و ترس‌هایی پرداخته شود که حیوانات در بند انسان‌ها تحمل می‌کنند. حیوانات در این آثار در نقش قربانیانی هستند که مورد ظلم انسان‌ها قرار گرفته‌اند. آوای وحش، نوشته‌ جک لندن، نمونه‌ای خوب در این زمینه است. این اثر جزو آثار کلاسیک ادبیات کودک و نوجوان محسوب می‌شود. داستان درباره‌ سختی‌هایی است که باک، سگ اهلی شده‌ این داستان تحت سلطه‌ انسان‌ها متحمل می‌شود. سرانجام، آشنایی با پیرمردی مهربان زمینه‌ساز رهایی و بازگشت باک به طبیعت وحشی می‌شود. در سراسر این اثر، نویسنده با آشنایی خوبی که از حیوانات و نحوه‌ زیستشان داشته، توانسته ویژگی‌ها، نیازها، احساسات، تفکرات و حتی رؤیاهای باک را به خوبی به تصویر بکشد. این تصاویر به‌قدری زنده و دقیق است که مخاطب به‌خوبی با باک ستمدیده همدردی می‌کند، با او اشک می‌ریزد یا همراهش سرخوش و شاد می‌شود. نکته‌ مهم دیگری که در این اثر به آن تأکید فراوان شده، بازگشت به اصل و طبیعت وجودی است. باک ضمن تجربه‌ خوشی‌ها و ناخوشی‌های گوناگون، هر قدر از زندگی متمدنانه دور می‌شود، به دنیای وحش و گذشته‌اش نزدیک‌تر می‌شود. این بازگشت چنان تازگی دارد که باک کنجکاوانه به سمتش پیش می‌رود. مخاطب نوجوان این اثر نیز که به دنبال کشف هویت و خودشناسی است، به‌خوبی می‌تواند با باک در داستان همراه شود و احساس او را درک و تجربه کند. باک در این راه، تکاملی معکوس را تجربه می‌کند. بازگشت به خود واقعی، دوری از تمدن و بازگشت به طبیعت و درندگی. «در زندگی بدوی رحم وجود نداشت. رحم را با ترس اشتباه می‌کردند و چنین اشتباهی موجب مرگ می‌شد. قانون می‌گفت: یا بکش یا کشته شو...». همه‌ این‌ها به مرور از او هیولایی خونخوار می‌سازد. هیولایی که انسان‌ها از رویارویی با او وحشت دارند و گله‌ گرگ‌های وحشی در برابرش سر تعظیم فرود می‌آورند. این شروعی دوباره برای باک است. شروعی تازه در طبیعت آزاد و وحشی.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه