تاریخچه حرف مفت

درباره ریشه یک اصطلاح معروف عامیانه

 تاریخچه حرف مفت

فکر کنم رد پای ریشه‌های اصطلاح یا ضرب‌المثل معروف «حرف مفت زدن» را اگر درست یادم باشد اولین بار حدود 11 یا 12 سال پیش توی صحبت‌های مدیر وقت کاخ موزه گلستان شنیدم.


آن زمان، مسعود شریفی در یک نشست خبری ضمن اینکه درباره فیلم‌های کشف شده‌ای که مظفرالدین شاه قاجار سازنده آن‌ها به حساب می‌آمد و همچنین روند ثبت جهانی مجموعه کاخ گلستان صحبت کرد، خبر برگزاری یک همایش ملی پژوهشی درباره کاخ را داد و درباره ریشه «حرف مفت» هم حرف زد و گفت از کی و چطور این اصطلاح وارد ادبیات ایرانی‌ها شده است.

دنبلی خان
طبق صحبت‌های شریفی، سن و سال اصطلاح «حرف مفت» تقریباً برابر با سن و سال دستگاه تلگراف در ایران است! هرچند آن‌هایی که تعصب بیشتری روی ایرانی‌ها و استعدادهایشان دارند معتقدند مخترع اولیه روش‌های تلگرافی برای ارسال پیام ایرانی‌ها بوده‌اند که با ساختن تپه‌های نزدیک به هم در اطراف شهرهای مختلف، از روی تپه‌ها با علامت‌های مختلف مثل دست تکان دادن، پارچه‌های رنگی و دود و آتش به هم پیام مخابره می‌کردند! البته عیب و شاید خوبی این‌جور پیام‌رسانی این بود که با آن نمی‌شد حرف مفت زد!
 خب این‌جوری حساب کنید حتی سرخپوستان آمریکا هم می‌توانند ادعا کنند که ابداع‌کننده روش‌های تلگرافی انتقال پیام بوده‌اند و «ساموئل مورس» برای ساختن دستگاه تلگراف از روی دست آن‌ها نگاه کرده است.
به هر حال دستگاه تلگراف و استفاده از آن در ایران طبق اخباری که روزنامه آن زمان یعنی «وقایع اتفاقیه» نوشته است از ۲۷ اسفند ۱۲۳۶خورشیدی و با ارسال یک پیام از دارالفنون به باغ ییلاقی ناصرالدین شاه آغاز شد. متن پیام هم که توسط «عباسعلی خان دنبلی» برای شاه خوانده شد این‌جوری بود:    «منت خدای را عزوجل که طاعتش موجب قربت است و به شکراندرش مزید نعمت...». این آقای دنبلی چون نخستین کسی بود که زبان مورس را یاد گرفته بود، به استخدام پست و تلگراف آن زمان درآمد و برای راه‌اندازی خط تلگراف به شهرهای مختلف سفر کرد.

آشیانه جن و پری
حالا برگردیم سر حرف اصلی این مطلب یعنی ریشه «حرف مفت زدن!»
می‌گویند وقتی تلگراف در ایران راه افتاد مردم آن زمان باورشان نمی‌شد بشود پیام، حرف و یا جمله‌ای را با سیم از شهری به شهر دیگر فرستاد. خرافاتی‌ها و بدبین‌های آن زمان هم که سیم‌ها و تیرهای تلگراف و دستگاهش را آشیانه شیطان و جن و پری می‌دانستند، خودشان و مردم را بیشتر از این فناوری تازه وارد می‌ترساندند.
همین ماجرا سبب شد علیقلی‌خان مخبرالدوله که شاه او را مسئول راه‌اندازی خطوط تلگراف در ایران کرده بود به شاه اطلاع دهد که مردم استقبالی از تلگراف نکرده، پولی هم بابت آن پرداخت نمی‌کنند و خلاصه اوضاع نخستین تلگرافخانه ایرانی روبه‌راه نیست. با دستور شاه اعلام شد مردم می‌توانند دو سه روز مفت و مجانی از تلگراف استفاده کرده و برای اقوام و آشنایان خود در شهرهای مختلف تلگراف بفرستند.
همین کافی بود تا مردم به دفتر تلگرافخانه هجوم بیاورند، توی صف طولانی بایستند و برای هم پیام‌های الکی، شوخی و... بفرستند.
 مدتی بعد مسئولان وقت و در رأس آن‌ها مخبرالدوله لابد برای اینکه وضعیت تلگراف مثل تلگرام و سایر پیامرسان‌های امروزی پرهرج و مرج نشود، برای استفاده از آن هزینه در نظر گرفتند تا روز بعد که مردم به تلگرافخانه می‌آیند با بخشنامه‌ای روبه‌رو شوند که در آن نوشته بود: «از امروز، حرف مفت زدن ممنوع! »
مردم هم که ترسشان از جن و پری‌های این فناوری تازه‌وارد ریخته بود وقتی دیدند باید برای ارسال پیام پول پرداخت کنند، حداقل در تلگراف‌هایشان، دست از حرف مفت زدن کشیدند. 

خبرنگار: مجید تربت‌زاده

برچسب ها :
ارسال دیدگاه