گپ و گفت با واقفی که سالانه میزبان 500 زائر امام رضا(ع) است
این خانه سهم زائران است
زهرا زنگنه
در خانهاش را در یکی از کوچههای نزدیک میدان شهدا به روی ما باز میکند. با روی گشاده به استقبال آمده است. پلهها را به سمت زیرزمین طی میکنیم؛ جایی که فاطمهخانم در آن از زائران امام رضا(ع) پذیرایی میکند و به آنها اسکان میدهد بدون اینکه هیچ هزینهای دریافت کند. این معاملهای است که او چهار سال پیش با امام مهربانیها کرده و به قول خودش برکتش را هم در زندگیاش دیده است.
در همین زیرزمین خانه که محل اسکان زائران کمبضاعت حضرت رضا(ع) است با فاطمه سبحانی گفتوگو میکنیم.
تنهایی و بار سنگین مسئولیت زندگی
فاطمه سبحانی متولد سال 1337 در گناباد است. مانند بسیاری از اهالی جنوب خراسان خونگرم و مهربان است. خانواده مذهبی داشته و سال ۱۳۵۸ با حسن ابراهیمزاده ازدواج کرده و حالا 6دختر دارد.
در شروع زندگی مشترک فاطمهخانم و حسنآقا جنگ تحمیلی آغاز میشود. سال ۱۳۵۹ همسرش قصد عزیمت به جبهه را دارد. با وجود موافقت همسرش، با مخالفت خانواده خودش روبهرو میشود، چراکه مادر و پدرش نمیتوانند از تنها پسرشان دل بکنند. بالاخره در سال ۱۳۶۵ آنها را راضی میکند و به جبهه میرود. فاطمه خانم با مسئولیت نگهداری از سه فرزند تنها میماند. حسن ابراهیمزاده فروردین ماه ۱۳۶۶ در عملیات کربلای ۸ در شلمچه مجروح میشود و به مشهد بازمیگردد. حالا فاطمه خانم با حسن آقایی روبهرو است که به سبب آسیبهای جنگی یک جانباز شیمیایی است.
سختیهای زندگی دوچندان و تمام مسئولیتهایی که داشته مضاعف میشود. در تمام سالهای زندگی مشترکشان غیر از نگهداری از بچهها و رسیدگی به امور آنها و زندگی، از حسن آقا هم پرستاری میکند. این پرستاری عاشقانه ۲۳ سال به طول میانجامد و در سال ۱۳۸۹ حسن آقا به شهادت میرسد و به قول خودش بینشان دوری میافتد. میگوید: «به لطف پروردگار و یاری ائمه اطهار(ع) دخترها را بزرگ کردم. همگی ازدواج کردهاند و صاحب پنج نوه هستم. خداوند همیشه به من کمک کرده و اگر لطف او نبود زیر بار این همه مشکلات کم میآوردم».
میزبانی تا ظهور حضرت حجت(عج)
قبلاً ساکن خیابان امامیه در محله قاسمآباد بوده است. پس از شهادت همسرش روزی در ایام محرم و صفر برای زیارت به حرم میرود. با دیدن زائرانی که با وجود سرمای هوا در اطراف حرم اتراق کردهاند دلش میلرزد. در دل آرزو میکند ای کاش خانهاش نزدیک حرم بود و از زائران امام رضا(ع) پذیرایی میکرد. جرقه اولیه این میزبانی همان روز در ذهن و دلش زده میشود تا اینکه به لطف خدا موقعیتی برای معاوضه خانهشان با یک خانه در خیابان توحید فراهم میشود. از سال۱۳۹۶ شروع به ساخت بنای این منزل میکنند و از همان ابتدای کار نذر میکند طبقه پایین ساختمان را وقف میزبانی از میهمانان آقا کند. هرچند در این مدت با مشکلات زیادی روبهرو میشوند اما خودش معتقد است تمام کارها به لطف خدا و مرحمت حضرت زهرا(س) پیش رفته است.
پیش از تمام شدن کار ساختمان، عازم سفر حج میشود. پیش از سفر، وصیتنامهاش را مینویسد و در آن به فرزندانش یادآور میشود دوست دارد در این مکان تا ظهور امام زمان(عج) از زائران میزبانی شود اما قسمت این است خودش این کار را تکمیل کند و پس از بازگشتش از مکه کار بنا به پایان میرسد و خودش همزمان با نیمه شعبان در سال 1398 طبقه پایین ساختمان را با مساحت ۹۰ مترمربع به عنوان حسینیه یاس کبود افتتاح میکند. حاج خانم با ذوق فراوانی از آن روز یاد میکند و میگوید: «به عدد 40 اعتقاد خاصی دارم. ما تمام تلاشمان را کردیم تا بنای ساختمان را پیش از نیمه شعبان ۱۴۴۰ تمام کنیم. الحمدلله به مدد خود آقا صاحبالزمان(عج) این اتفاق افتاد و افتخار میزبانی از نخستین گروه زائران را در نیمه شعبان سال ۱۳۹۸ داشتیم. البته صاحب این ملک حضرت فاطمه(س) است وگرنه من هیچ وقت فکر نمیکردم خداوند چنین لطفی در حق من کند».
نخستین میهمان را در وضوخانه حرم پیدا کردم
همان سال ۱۳۹۸ بوده که در وضوخانه حرم یک خانم کرمانی با او برخورد میکند و سؤال میکند آیا محل اسکان ارزانقیمتی سراغ دارد یا نه. او هم شرایط حسینیه را برایش توضیح میدهد و میگوید خوشحال میشود میزبانشان باشد. این میشود که نخستین گروه میهمانان از حرم خود آقا به حسینیه میآیند.
در همان سال از ستاد اسکان زائران آستان قدس رضوی برای شهروندان مشهدی پیام فراخوانی برای پذیرایی از زائران در منازل میآید. فاطمه خانم هم فرصت را غنیمت شمرده و با آنها ارتباط برقرار میکند. از همان زمان در طول سال از طرف آستان قدس رضوی خانوادهها و گروههای مختلفی برای استفاده از اسکان رایگان به او معرفی میشوند. فاطمه خانم میگوید: «به غیر از زائرانی که از طرف آستان قدس میآیند، همیشه از شهرهای مختلف هم میهمان داریم. بیشتر زائران شهرستانی وقتی به شهرهایشان میروند شماره من را به خانواده و دوستانشان میدهند و از این طریق با ما آشنا میشوند».
در زمان شلوغی، خانه خودم هم مال زائر است
خانم سبحانی طبقه پایین خانه را مفروش و امکانات اولیه مانند رختخواب، ظرف و... و سرویس بهداشتی و فضای آشپزی را هم برای پذیرایی از ۲۰نفر فراهم کرده است.
خودش هم در طبقه اول همین ساختمان زندگی میکند و در ایام شلوغی مشهد، زمانی که ظرفیت حسینیه تکمیل باشد از میهمان امام رضا(ع) در خانه خودش هم پذیرایی میکند. اگر زائری میهمان خانهاش باشد، خودش با جان و دل برایشان غذا میپزد و در میزبانی سنگتمام میگذارد. از حس و حالش میگوید:«پذیرایی از زائر آقا خیلی لذتبخش است و حس خوبی دارد. شب و روز از خدا و امام رضا(ع) تشکر میکنم که این لطف را در حق من کرده و این توفیق به من داده شده است».
برکت زندگیام از وجود پربرکت آقاست
فاطمه خانم زیرزمین خانهاش را به یاد مادر سادات، حسینیه حضرت زهرا(س)، «یاس کبود» پیامبر(ص) و حضرت علی(ع) نامگذاری کرده و آن را برای تمام سال در اختیار زائران ثامنالحجج(ع) گذاشته است. در ازای آن هم چیز زیادی نخواسته: «تنها چیزی که از زائران خواستم فرستادن شبی هزار صلوات به عنوان هدیه به خانم فاطمه زهرا(س) برای تعجیل در فرج امام زمان(عج) است. انشاءالله مورد قبول درگاه ایشان باشد. ستونهای این خانه در زمین حضرت زهرا(س) است. برکت زندگی ما هم از وجود زائران فرزند ایشان است. انشاءالله خداوند توفیق دهد نسل در نسل توجه این خانواده را جبران کنیم و در خدمتشان باشیم»
از او میپرسیم آیا تا بهحال چیزی از امام رضا(ع) خواسته است، در پاسخ میگوید: «بپرسید چیزی خواستهام و نداده باشد؟!» و خود را شرمنده کرامت و بزرگی امام رئوف(ع) میداند.
فعالیت در روزهای کرونا
فاطمه خانم در دوران کرونا هم از فضای حسینیه برای کار خیر استفاده کرده است. پس از اعلام محدودیتهای سفر و کم شدن حضور مسافران در مشهد تصمیم میگیرد از حسینیه برای کار دیگری استفاده کند. همراه با چند نفر از خانمهای همسایه و آشنایان و کمک گرفتن از داوطلبان شروع به راهاندازی کارگاه خیاطی در حسینیه میکنند.
از آن دوران برایمان میگوید: «در دو سال کرونا هم بیکار نبودیم و حسینیه را مورد استفاده قرار دادیم. با خانمهای همسایه و چند نفر از آشنایان شروع به جمع کردن چند چرخ خیاطی کرده و بعد با کمکهای مردمی پارچه تهیه کردیم. به سرعت همه چیز فراهم شد و به دوختن ماسک و گان برای کادر درمان و بیماران مشغول شدیم. البته گاهی هم با چند نفر از خانمها جمع میشدیم و با دستگاههای آبمیوهگیری آبمیوه تازه تهیه میکردیم و به بیمارستانها میفرستادیم».
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
روایت تاریخ در یک موزه پرزرق و برق
-
قدس رواق
-
ز گهواره تا گور رزمنده باش
-
این خانه سهم زائران است
-
خاطرات مقاومت مردم خراسان در برابر کشف حجاب رضاخانی در «به خون کشیده شد خیابان»
-
۱۰ قرآن منسوب به خط ائمه اطهار(ع) در گنجینه رضوی
-
امام رضا(ع) محور دوازدهمین همایش بینالمللی عتبه کاظمیه
-
پایان خرداد، آخرین مهلت دریافت آثار سومین جشنواره رسانهای امام رضا(ع)
-
دستهایی که به آسمان بلند شدهاند
-
بهنشر شعرهای رئیس دفتر رهبر معظم انقلاب را منتشر کرد