تکثر مطبوعات؛ خوب یا بد؟

تکثر مطبوعات؛ خوب یا بد؟

جواد صبوحی


​​​​​​​«برای برپایی نمایشگاه مطبوعات برنامه‌ریزی می‌کنیم... آخرین دوره نمایشگاه سال 96 بوده که 7 هزار رسانه دارای مجوز داشتیم و اکنون حدود 14 هزار یعنی 100 درصد رشد».
یکی از مسئولان و دست‌اندرکاران مطبوعات کشور ضمن بیان این مطلب در شبکه اجتماعی خود ساده بودن صدور مجوز نشریات را محملی برای عرض‌اندام نشریات بی‌کیفیت دانسته و به همین دلیل از ضرورت اصلاح قوانین و سازوکار صدور مجوز خبر داده است.
نمی‌دانم درست متوجه شده‌ام یا خیر؛ ولی اگر بهانه برپایی نمایشگاه مطبوعات پس از پنج سال، برداشتن نقاب از چهره نشریات زرد و بی‌کیفیت در نمایشگاه و در پی آن لغو یا محدود کردن صدور مجوزها باشد، راه درستی را انتخاب نکرده‌ایم.
بگذریم از اینکه حال زار اقتصاد مطبوعاتی که هشت‌شان گرو نُه‌شان است از یک سوی و ابتذال عیان آن‌ها از سوی دیگر نیازی به نمایش دادن ندارد. به قول شیخ اجل: 
گر بگویم که مرا حال پریشانی نیست  
رنگ رخسار خبر می‌دهد از سر ضمیر
از این که بگذریم، زمانی یک صنف، تصمیم به برپایی نمایشگاه و عرضه محصولاتش می‌کند که بخواهد رونقش را به نمایش بگذارد، تأثیر نفوذ کلامش را به رخ دیگران بکشد و در قامت یک وکیل به وکالت از جامعه به استیفای حقوق از دست رفته آن‌ها مباهات کند.
اما واقعیت آن است که نشریات امروز ما نه خصوصی، نه دولتی و نه از جنس خصولتی آن، هیچ یک از ویژگی‌های یادشده را ندارند، ضمن آنکه باید بپذیریم روزنامه‌نگاران در نبود نهادهای صنفی مطالبه گر و قدرتمند و دلخوش کردن به حمایت دولت، از پیگیری حقوق اولیه خود نیز ناتوان‌اند؛ وکالت مردم پیشکش. 
ایمان شمسایی، مدیرکل مطبوعات و خبرگزاری‌های داخلی پیش از این، در یادداشتی آورده بود: «دولت به‌تنهایی نمی‌تواند و نباید متولی شغل‌ها شود، به‌خصوص حرفه روزنامه‌نگاری که وابستگی مطلقش به دولت، فارغ از اینکه دست کدام جناح باشد، با ذات بی‌طرفی و همه‌جانبه‌گرایی و مردمی‌سازی در تضاد است. دولت باید تسهیل‌کننده امور باشد».
حال با قبول این ضرورت؛ یعنی «تسهیل‌کنندگی» و نه الزاماً «تعطیل کنندگی» در مقام تولی‌گری دولت، منصفانه نیست که چرایی محتوای مبتذل و زرد برخی نشریات را در صدور فله‌ای و بی‌حساب و کتاب مجوز انتشار آن‌ها جست‌وجو کرده و رأی به محدود کردن آن دهیم. 
به خاطر دارم کاظم معتمدنژاد، پدر علم ارتباطات ایران یکی از آرزوهای دیرین خود را برداشتن شرط صدور مجوز انتشار برای نشریات می‌دانست. این پیرمرد نجیب دوست‌داشتنی در دهه 80 با اشاره به اینکه در نخستین قانون مطبوعات - كه در عصر مشروطيت تدوين شده بود- يک نشريه برای انتشار نيازی به گرفتن مجوز نداشت، تأکید می‌کرد که اگر امروز نیز همین قانون معیار هدف قرار گیرد می‌توان از عقب‌ماندگی حرکت در این مسیر جلوگیری کرد.
بپذیریم مرجعیت رسانه‌ای با به رسمیت شناختن ضرورت وجود مطبوعات شکل می‌گیرد، تثبیت می‌شود و پس از آن با حمایت و ارائه کمک‌های «بدون توقع» معیشتی، آموزشی، حقوقی و قرار دادن روزنامه‌نگاران در سطوح تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی از سوی دولت معنا خواهد یافت.
بی‌تردید در چنین فضایی یعنی پذیرش بدون ‌قید و شرط  تکثر مطبوعات، اگر تصمیم به احیای نمایشگاه مطبوعات هم گرفتیم، این محمل مجالی برای آموزش و سرمشق نوشتن از روی دست بهترین‌ها خواهد شد. 
در همین فضا نیز تعیین جریمه و توقیف برای سبقت غیرمجاز و عبور از چراغ‌های قرمز قانون نیز توجیه‌پذیر است.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه