حرمِ هزار سال پیش

سفری به مشهدِ سال 401 خورشیدی

حرمِ هزار سال پیش

تا حالا شده چشمانتان را ببندید و به سفری خیالی بروید؟ مثلاً تصمیم بگیرید با تصویرسازی در ذهنتان، به مکان‌هایی دوردست سفر کنید که در جهان واقعی، با توجه به بضاعت مالی و محدودیت‌های متعدد، اصلاً نباید فکرش هم به سرتان بزند! حتماً تا به حال این تجربه را داشته‌اید و حتماً لذت و حال خوبش را به خاطر دارید.


امروز می‌خواهم شما را به یکی از این جور سفرها ببرم؛ سفری که حتی اگر در دنیای واقعی، هیچ نوع محدودیتی هم نداشتید، باز نمی‌توانستید بروید! منظورم سفر در زمان گذشته است، آن هم به گذشته یکی از مبارک‌ترین نقاط روی زمین؛ سفر به حرم رضوی هزار سال پیش. شما زائری هستید که یک روز سرد زمستانی در سال 401شمسی، پس از سفری دور و دراز رسیده‌اید به خانه دل، به حرم سلطان سریر ارتضا و می‌خواهید آینه جان را با معنویت حاکم بر این فضای مقدس، صیقل دهید؛ بسم‌الله .... 

سیمای یک «شهرچه» پر رفت و آمد
دورانی که از آن صحبت می‌کنیم، تقریباً مصادف است با عهد حکومت سلطان مسعود غزنوی. خراسان یکپارچه زیر سلطه اوست، هر چند  ترکان سلجوقی در برخی مناطق داخلی، علم طغیان برافراشته و در پی کسب قدرت هستند.
 مشهد آن دوران، به تعبیر یکی از جغرافیدانان قدیم، هنوز یک «شهرچه» است؛ شهرچه‌ای در مجاورت شهر نوغان و روستای زیبای سناباد، از بلوک توس که اطرافش پر است از باغ‌های زیبا با درختانی سر به فلک کشیده. قنات مشهور سناباد در مجاورت حرم جریان دارد و هسته نخستین محلات شهر مشهد، با معدود خانه‌های علاقه‌مندان به امام رضا(ع)، در مجاورت روضه منوره پا گرفته ‌است. هر چند هنوز به دور این شهرچه، دیوار یا حصاری نکشیده‌اند، اما طبق آنچه ابن‌حوقل (درگذشته 367شمسی) روایت می‌کند، می‌توان چنین تصور کرد که اطراف روضه منوره و اماکن متبرکه آن روز را با دیواری بلند و محکم، از فضای اطرافش جدا کرده‌ بودند. در کنار حرم، بازار کوچکی برپاست که البته پررونق است. اگر هوس کرده‌اید از بازار مشهدِ هزار سال پیش خرید کنید و به دنبال قیمت خوب و جنس مرغوب هستید، باید بگویم در زمستان سال 401شمسی، دیزی‌های سنگی و زیورآلات فیروزه، بیش از دیگر کالاها به چشم می‌آید. هنر مربوط به ساخت آن‌ها، البته مربوط به قرن‌ها پیش و به واقع دوره ساسانی و شاید اشکانی است. هم نوغان و هم سناباد دارای کارگاه‌هایی هستند که این محصولات را به کیفیت بالا و قیمت مناسب تولید می‌کنند.

ورود به روضه منوره
می‌دانم با وجود این همه زرق و برق، با وجود این همه باغ و درختانی که آماده می‌شوند برای رسیدن بهار، شما دلتان جای دیگری است؛ می‌خواهید اول بروید زیارت. طبیعی است که دلتان چنین چیزی را طلب کند، اصلاً سفرتان زیارتی است. برای همین، همان‌ طور که چشمانتان را بسته‌اید و در آسمان رؤیای خودتان، به مشهد هزار سال پیش سفر کرده‌اید، راه کج کنید و بروید به سمت ورودی اماکن متبرکه. وقتی ابن‌حوقل از دیوار اطراف حرم مطهر صحبت می‌کند، پس داشتن دروازه الزامی است؛ دروازه‌ای از جنس چوب که پس از آن همه ابراز ارادت بزرگانی مانند ابومنصور محمد بن عبدالرزاق توسی، عمیدالدوله فائق خاصه، سوری معتز، بوبکر شهمرد و ابوالحسن عراقی دبیر و تلاش آن‌ها برای آبادانی حرم رضوی، نمی‌تواند ساده و بی‌پیرایه باشد. در روضه منوره، روی مرقد مطهر، صندوقی نقره‌کوب قرار دارد؛ از ضریح خبری نیست؛ نخستین ضریح در دوره صفویه، یعنی دست‌کم 450 سال پس از این تاریخ نصب شد. در فضای معنوی روضه منوره، چراغ‌هایی قرار دارد که سوختش روغن است. شاید هنوز از شمعدان خبری نباشد و البته گنبد روی روضه منوره نساخته باشند – مشهور است نخستین گنبد را سلطان سنجر سلجوقی، حدود 120 سال پس از بازدید خیالی ما، روی روضه منوره ساخت – زیارت که تمام شد، وقت اقامه نماز است. در سمت غربی روضه منوره، دو مسجد وجود دارد؛ اول مسجدی که ابوالحسن عراقی دبیر در حال ساخت آن است و چون هنوز کارش به پایان نرسیده، احتمالاً نتوانید در آن نماز بخوانید و دوم، مسجدی که فائق خاصه، نخستین مدیر عمرانی تاریخ حرم رضوی و از اهالی «اندلس» در همان ضلع غربی، کمی جنوبی‌تر نسبت به مسجد ابوالحسن عراقی دبیر بنا کرده ‌است؛ همان مسجدی که مَقْدَسی، جغرافیدان نامی قرن چهارم در کتابش با عنوان «احسن ‌التقاسیم» درباره آن می‌نویسد: «قبر علی ‌الرضا [علیه‌السلام] در توس است و دژی برای آن ساخته شده و خانه و بازار دارد. عمیدالدوله فائق نیز مسجدی برایش ساخت که در همه خراسان بِهْ از آن نیست». مسجد فائق زیباست؛ در آن زمان هنوز کاشی‌کاری به شکل امروز رایج نبود و بیشتر از نقاشی و گچبری‌های چشمنواز استفاده می‌کردند؛ پس وقتی سلام نمازتان را دادید و حاجت خود را از پروردگار خواستید، از باب تفرج و حظّ بصری، نگاهی هم به آن گچبری‌ها و تزئینات زیبا بیندازید و یادتان باشد برای آگاهی از اوقات شرعی می‌توانید روی صدای خوشِ مؤذنی که از فراز مناره تازه‌ساز روضه منوره، بانگ توحید سر می‌دهد، حساب کنید. مناره‌ای که در این زمان، از اصل بنا جداست و طبق نظر برخی اهل فن، بی‌شباهت به مناره میل ایاز در منطقه سنگ‌بست مشهد نیست. این سفر را باز هم می‌شود ادامه داد، اما ظرفیت صفحه ما و کلماتی که قرار است با آن، قصه این سفر را نقل کنیم، محدود است. به همین دلیل، بقیه سفر را می‌گذاریم برای فرصتی دیگر. 
زیارتتان قبول حق.

خبرنگار: محمدحسین نیکبخت

برچسب ها :
ارسال دیدگاه