زندگینامه «دریاقلی سورانی» ناجی آبادان در بازار نشر
کتاب «دریاقلی» داستان زندگی شهید دریاقلی سورانی به قلم نجمه جوادی با همت انتشارات حماسه یاران به چاپ رسید.
صبح روز هشتم آبان 1359، وقتی خورشید در آبادان طلوع کرد که نیروهای عراقی از بهمنشیر عبور کرده بودند. میرفتند تا آخرین نقطه از حلقه محاصره آبادان را تسخیر کنند. هدف، تصرف آبادان و تسلط کامل بر اروندرود بود.
آن روز دریاقلی سورانی؛ مرد آبادانی که در نزدیکی محل ورود عراقیها انبار وسایل اوراقی داشت، متوجه حضور آنها شد. به محض دیدن متجاوزان، بیدرنگ سوار بر دوچرخه شد و بهسرعت خود را به پایگاه بسیج در ایستگاه 2، بعد از پاسگاه خسروآباد رساند و پس از آن راه هتل کاروانسرا، مقر فداییان اسلام را در پیش گرفت و خبر هجوم نیروهای عراقی به منطقه ذوالفقاری را به مدافعان شهر رساند. وقتی داشت ماجرا را برای سید مجتبی تعریف میکرد، نفس نفس میزد و شرشر عرق میریخت.
در معرفینامه این کتاب آمده: کتاب دریاقلی داستان مردی است که از روستای یانچشمه اصفهان به همراه خانوادهاش در دهه30 به آبادان کوچ کرد؛ یک کوچ اجباری. از همان کودکی درس را رها کرد و برای بهتر شدن زندگی خانوادهاش مشغول به کار شد. از همان روزهای نوجوانی و جوانی دست و دلباز بود و این اخلاق را تا پایان عمر ۳۵ساله خود داشت تا جایی که خانه دو اتاقهاش را که با هزار جور زحمت خریده بود با خانواده فقیری تقسیم کرد.
یکی را خودش مینشست با چند سر عائله و دیگری را داد به آنهایی که برایش یادآور روزگار تنگدستی کودکی بودند. برای اینکه خانواده فقیر راحت باشند خودش به همراه پسرش رضا بیشتر وقتش را در کوی ذوالفقاری که دور از شهر بود، میگذراند؛ جایی که برای خودش اوراقفروشی بزرگی داشت.
زمان گذشت و انقلاب پیروز شد. هنوز شادی این پیروزی به دل مردم ننشسته بود که جنگ شروع شد. خبر حمله عراق به خرمشهر که نزدیکترین شهر به آبادان بود خیلی سریع در شهر پیچید. دریاقلی که بیشتر وقتش را در خارج شهر میگذراند و نزدیک رودخانه بهمنشیر بود متوجه تحرکات مشکوک عراقیها شد و به دوستانش درباره حمله احتمالی گفت.
آنها هم مسخرهاش کردند و او که دیگر یقین پیدا کرده بود دست روی دست نگذاشت. شبی از همین شبها وقتی دید عراقیها قصدشان حمله است برای اینکه آنها هوشیار نشوند با دوچرخه 9کیلومتر رکاب زد و خودش را به پاسگاه شطیت رساند. ارتش و سپاه که در خرمشهر درگیر بودند با این خبر دریاقلی خودشان را به کوی ذوالفقاری رساندند. مردمی که در مسیر با فریادهای دریاقلی آگاه شده بودند با بیل و داس و هرچه داشتند به سمت کوی ذوالفقاری رفتند و نگذاشتند شهر به دست عراقیها بیفتد؛ نه شهر، نه جاده اصلی و نه بندر امام... .
کتاب «دریاقلی» با قیمت ۴۹هزار تومان در ۱۲۰ صفحه بهمنماه سالجاری از سوی نشرحماسه یاران روانه بازار نشر شد.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
زندگینامه «دریاقلی سورانی» ناجی آبادان در بازار نشر
-
استغفار، سرآمد آداب ماه رجب
-
العبد المطيع لوالديه و لربه في اعلي عليين
-
ان هذا القرآن فیه مصابیح النور، و شفاء الصدور
-
بنبست شکن
-
نگاهی به سنت اجتماعی خاکسپاری در حرم حضرت معصومه(س)
-
بزرگداشت آیتالله صافی گلپایگانی در حرم امام حسین(ع)
-
پنجرههای اجابت
-
2
-
برش
-
رسانهها اتاق فکر دشمن را بشناسند و رسوا کنند
-
جای خالی حفظ نهجالبلاغه و صحیفه سجادیه در مسابقات قرآنی
-
3
-
برش