پرسش‌های کلی در انتظار پاسخ‌های جزئی

پرسش‌های کلی در انتظار پاسخ‌های جزئی

هادی ذالکی  

ما با دو مفهوم مواجه هستیم؛ یکی هدایت تحصیلی به معنای انتخاب رشته است که در پایه نهم و دهم صورت می‌گیرد و دیگری بحث هدایت استعداد‌ها و علایق و پیوندش با نیازهای کشور که به عنوان بازار کار از آن یاد می‌کنیم. با این حال بد نیست پرسش‌هایی را مرور کنیم که پاسخ به آن‌ها می‌تواند ما را به سمت برنامه‌ریزی بهتر برای نظام آموزش و پرورش راهنمایی کند.


​​​​​​​اگر بحث بر سر هدایت استعداد‌ها و شناسایی آن‌ها در نظام آموزش و پرورش باشد باید پرسید «استعداد‌ها کجا شناسایی می‌شوند و دانش‌آموزان چگونه از استعداد‌ها و علایقشان آگاه می‌شوند؟ آیا کتاب‌های درسی ما به شناسایی استعداد و علایق کمک می‌کند؟ آیا نظام مشاوره‌ای داریم که در کنار خانواده به وی کمک کند دانش‌آموز استعدادش را بشناسد یا نه؟ 
به همین منظور برنامه «شهاب» قابل نقد و بررسی است. شهاب به معنای شناسایی و هدایت استعداد‌های برتر است، حال اینکه استعداد برتر می‌تواند از بین دانش‌آموزان باشد و هم استعداد برتر دانش‌آموز را مدنظر قرار دهد. این طرح حدود 10 سال سابقه دارد. بنیاد ملی نخبگان حامی مالی آن بوده و از دوره ابتدایی هم شروع می‌شود. کارشناسان معتقدند این برنامه روی کاغذ در حال اجراست اما در عمل نه. 
در این مسیر همچنین با مبحث مهمی به نام 
«هدایت تحصیلی» مواجهیم. هدایت تحصیلی جایی است که استعداد و علاقه را به نیاز جامعه متصل می‌کند. در قسمتی از مسیر تحصیل، دانش‌آموز باید رشته کاری خود را انتخاب کند. اینکه از چه سنی مهم است و بچه‌ها باید از آن سن دروس تخصصی‌تر را بگذرانند اهمیت دارد. 
پس از آن با پرسش‌های دیگر روبه‌رویم: آیا بچه‌های علوم پایه نیاز نیست مهارتی بیاموزند؟ ریاضی‌ها لازم نیست از علوم انسانی چیزی بدانند؟ آیا می‌توانیم انتظار داشته باشیم دانش‌آموز بدون فهم منطق و فلسفه و مباحث جامعه‌شناسی، علوم تجربی بخواند؟ درس‌های ما بر اساس چه نگاهی به تعلیم و تربیت شکل گرفته است، زبده‌ترین استادان ما احتمالاً بتوانند مسئله را روی کاغذ 
حل کنند!
القصه اینکه گرایش شاخه‌ها با توجه به نیاز بازار هر پنج یا 
10 سال متفاوت می‌شود. دهه 80 به سمت ریاضی، دهه 70 علوم انسانی و الان علوم تجربی. هر دهه چالش اساسی داشتیم. باید بازبینی کنیم آیا با همان نظام گذشته می‌توان به آموزش و پرورش نگاه کرد؟ در دنیایی که همه چیز بین‌رشته‌ای شده نیازی به تغییر نداریم؟ ما این‌قدر تخصص‌گرایی می‌کنیم که خاصیت بین‌رشته‌ای بودن را فراموش می‌کنیم. اگر بخواهیم چیزی را تغییر دهیم آیا معلم‌ها آماده‌اند؟ همه این‌ها به کنار، شاید لازم باشد تغییری در نظام کار رخ دهد. چه
 باید کرد؟

برچسب ها :
ارسال دیدگاه