سه راهی سرنوشت‌ساز شبکه‌های اجتماعی خارجی

سه راهی سرنوشت‌ساز شبکه‌های اجتماعی خارجی

مهدی پناهی، کارشناس علوم ارتباطات اجتماعی


​​​​​​​جدا از پیچیدگی‌ها و تحلیل‌های پسینی ماجرای فوت مرحومه مهسا امینی که نباید به حال خود رها شود، سؤال عموم مردم این است که فیلتر برخی پیام‌رسان‌ها و شبکه‌های اجتماعی خارجی برداشته می‌شود یا خیر؟ برخی جریانات خاص هم پشت تیترهای زیان چند هزارمیلیاردی کسب‌وکارهای اینترنتی و بی‌توجه به مسائل امنیتی کف خیابان و بیرون از مرزها فشار می‌آورند که هرچه زودتر این شبکه‌های اجتماعی خارجی باز شوند.
جریان‌های دیگری نیز با استناد به تجربه‌های گذشته و فعلی که ثابت می‌کند شبکه‌های اجتماعی خارجی اثر منفی و حتی مخرب و براندازانه دارند، خواستار تعیین تکلیف این شبکه‌های خارجی هستند و راهکارشان هم فیلتر کردن است.
جریان دیگری نیز با مسدودسازی اینستاگرام و سایر شبکه‌های اجتماعی پرکاربرد و روزمره مردم مخالف بوده، اما این مخالفت با فیلترینگ را به معنای موافقت با تداوم فعالیت شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص اینستاگرام به شکل گذشته و رهاشده نمی‌دانند. در ادامه به استدلال‌های این جریان می‌پردازم.
ادبیات انتقادی نسبت به شبکه‌های اجتماعی در دنیای مدرن منحصر به ایران نیست. بزرگ‌ترین و رسانه‌ای‌ترین نوع انتقادات را می‌توان در کنگره آمریکا دید. از سال 2021 قانون‌گذاران سنای آمریکا بررسی آسیب‌های فیس‌بوک به کاربران جوان را آغاز کرده‌اند، این تحقیق و تفحص، پس از آن شروع شد که یک کارمند سابق فیس‌بوک گزارش‌های داخلی این شرکت را به روزنامه وال‌استریت ژورنال ارائه داد و در آن درباره قدرت تأثیرگذاری محصولاتی مانند اینستاگرام در تشویق نوجوانان به آزار رسانی به خود، به‌خصوص میان دختران جوان دست به افشاگری زد.دامنه این تحقیقات و انتقادات به سایر شبکه‌های اجتماعی و حوزه‌های امنیتی نیز کشیده شده است. با این حال برخی جریان‌های داخلی با ژست روشنفکری و ادعای آزادی گردش اطلاعات هرگونه انتقاد از شبکه‌های اجتماعی یا تلاش برای قانون‌گذاری و فرهنگ‌سازی درباره آن را تخطئه می‌کنند.
هیچ قوه عاقله‌ای نمی‌تواند انکار کند شبکه‌های اجتماعی خارجی در ایران حکم بنزین روی آتش را دارند؛ چون در بحران‌های مقطعی با عملیات روانی و دروغ، مانع پیگیری حقیقت و رسیدن به منافع جمعی ایرانیان می‌شوند.این موارد به معنای انکار برخی منافع شبکه‌های اجتماعی نیست بلکه توجه به واقعیت و ذات این ابزارهای مدرن است.
بی‌توجهی به ذات شبکه‌های اجتماعی و دنیای شبکه‌ای سبب می‌شود برخی تصور کنند با شبیه‌سازی اینستاگرام و ساخت یک نمونه داخلی می‌توانند به‌طور کامل عوارض آن را حذف کنند. این تصور ناشی از بی‌اطلاعی از معماری ارزش‌محور و اعمال نظام ارزشی در طراحی معماری است. روبیکا و هر محصول داخلی مشابه اینستاگرام همان عوارض و تبعات را در‌ پی خواهد داشت که اینستاگرام دارد. نمی‌توان بی‌توجه به ذات دنیای شبکه‌ای توقع داشته باشیم بتوانیم یک محیط سالم و ایمن درست کنیم. اگر قرار باشد با همان معماری ارزشی اینستاگرام و توییتر نمونه‌های داخلی را بسازیم، بازهم مسیر اشتباه گذشته را رفته‌ایم چون طبق اذعان مطالعات ارتباطی و فرهنگی، معماری توییتر برای تولید خشم طراحی‌شده است یا معماری اینستاگرام بر مبنای خودنمایی و شهوت است و بسیاری معتقدند مضرترین شبکه اجتماعی برای گروه سنی نوجوان همین اینستاگرام است.همان نوجوانانی که امروز به بهانه فوت مرحومه مهسا امینی از پشت گوشی‌های موبایل و بازی‌های کامپیوتر بیرون آمدند و به شعارهای فریبنده بیرون از مرزها گوش فرا دادند و تبدیل اعتراض به اغتشاشش را تسهیل کردند.
همان نوجوان و جوانانی که به neet ها معروف شده‌اند؛ نه کار می‌کند، نه درس می‌خواند و نه حرفه‌وفنی می‌آموزد.
بنابراین سه مسیر در پیش روی تصمیم گیران است؛ بی‌هیچ توضیحی برای همیشه شبکه‌های اجتماعی خارجی پرکاربرد را ببندند، یا با اقناع ذی‌نفعان (مردم و کسب‌وکارها) و همکاری اندیشمندان اجازه ساخت نمونه‌های داخلی مبتنی بر ارزش‌های ملی و درنهایت مهاجرت کاربر به آن‌ها داده شود یا اینکه بار دیگر بدون هیچ منطقی این شبکه‌های اجتماعی را رها کنند تا هرروز دیرتر از دیروز شود.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه