تلخ و شیرین یکسالگی دولت سیزدهم در گفتوگو با سخنگوی آن
امید و اعتماد مردم به رئیسجمهور برای حل مشکلات افزایش یافته است
نقطه قوت دولت سیزدهم پشتکار است که به جد شبانهروز کار میکند تا عقبماندگیها جبران شود. اما یکی از نقاط ضعف دولت سیزدهم ضعف در اطلاعرسانی و آگاهیبخشی به عموم مردم درباره عملکرد خودش بوده است.
اینها جملات دکتر علی بهادری جهرمی در یکی از نشستهای خبریاش است که سختی کار سخنگویی دولت را نشان میدهد، بهویژه دولتی که در سختترین شرایط اقتصادی کشور طی دهههای اخیر روی کار آمده است و مخالفانش نیز بدون توجه به این سختیها توقعات زیادی از دولت و شخص رئیسجمهور دارند؛ حل مشکلات هشتساله در یک شب! در هفته دولت گفتوگویی صریح با بهادری جهرمی داشتیم تا تلخ و شیرین یک سال گذشته دولت را از زبان سخنگویش بشنویم.
سخنگویی دولت، آنهم دولت سیزدهم با این حجم از فعالیت باید کاری سخت باشد، کارهای بسیار زیادی که باید بهموقع و مناسب اطلاعرسانی شوند؛ شایعههایی که باید سریع تکذیب و اصلاح شوند. ازنظر سخنگوی دولت، سختترین و شیرینترین رویداد دولت در سال نخست چیست؟
سخنگویی هم حساسیتهای خاص خودش را دارد، البته کارهای سخت در حوزه دولت و امور عمومی محدود به سخنگویی نیست.
رویدادهای شیرین حوزه سخنگویی، زمانی است که خبر خوش به مردم میدهیم؛ مثل خبر اجرایی شدن رتبهبندی معلمان که وعده رئیسجمهور بود و پیش از یکساله شدن دولت محقق شد، درحالی که این قانون باید حدود ۱۲ سال پیش اجرایی میشد. خبر افزایش حقوق حداقلبگیران یکی دیگر از اخبار خوبی بود که اعلام کردنش یک رویداد شیرین در دوران سخنگویی در یکسال گذشته است.
تلخیهای سخنگویی هم آن زمانهایی است که ناگزیریم اخبار ناگوار و تلخ را بازگو و توضیحاتی راجع به آنها ارائه کنیم. مثلاً خبر حادثه قطار مشهد به یزد یکی از این تلخیهاست. آن روز در جلسه هیئت دولت بودم و پس از جلسه در حیاط دولت و در جمع خبرنگاران با حزن و ناگواری خبر این حادثه را اعلام کردم و به مردم عزیز تسلیت گفتم. زمانی هم که گزارش حادثه قطار منتشر و معلوم شد عامل انسانی در این حادثه دخیل بوده و موجب جانباختن ۱۴ نفر از هموطنانمان شده است، تلخی حادثه بیشتر شد. سیل، متروپل و فوتیهای کرونا هم از دیگر رویدادهایی بودند که بیانشان با سختی و تلخی همراه بود.
یکی از تفاوتهای جدی دولت سیزدهم با دولت گذشته، رویکرد مردمی و حضور بیتکلف در کف جامعه است؛ اما در مقابل، برخی منتقدان این حضور مردمی را پوپولیستی و عوامگرایانه میدانند، پاسخ سخنگوی دولت به این اظهارات و انتقادها چیست؟
یکی از شعارهای اساسی دولت، مردمی بودن بود. این شعار هم مبتنی بر اصول، آرمانها و گفتمان انقلاب اسلامی است.
وقتی یک مسئول در بدنه اجتماعی حضور مییابد، حرف دل مردم بدون واسطه و مستقیم شنیده میشود و این حرف مردم نهتنها بدون دستکاری شنیده میشود، بلکه بیشتر درک و حسوحال مردم هم عینیتر و واقعیتر میشود. مردم نیز در این حضورها بیشتر واقعیتها و منابع و نیازها را درک میکنند.
این رویه یکی از نقاط تمایز و موارد قابل افتخار دولت است. یکی از روشهای دشمنان ما که پررنگشدن نقش مردم در اداره کشور برای آنها هرگز خوشایند نیست و نمیخواهند مسائل کشور با حضور و مشارکت مردم حل شود، این است که نکات مثبت را پیدا کنند و مدام با طرح سؤال انحرافی و شبهه، آن نکته مثبت را زیر سؤال ببرند و به موضوعی منفی تبدیل کنند. یکی از مصادیق این امر، همین مردمی بودن مسئولان است. دشمنان متوجه این قضیه شدهاند که استمرار رویه مردمی بودن مسئولان و حضور مردم در صحنه و تعامل دوسویه بین مردم و مسئولان، میتواند رافع همه مشکلات ایران اسلامی باشد، ازاینرو همین موضوع را نشانه گرفته، هدفگذاری میکنند و با فضاسازی قصد وارونه جلوه دادن این عملکرد مثبت را دارند. مردمی بودن موجب میشود واقعیت و ماهیت نظام اسلامی برای همه مشخص شود که این موضوع برای مخالفان انقلاب اسلامی، قابلتحمل نیست و علیه آن دستبهکار میشوند.
نتیجه مثبت حضور در میان مردم در طول همین یک سال گذشته بهدفعات هم از سوی مردم و هم از سوی مسئولان تجربه شده است. در جریان هستید که در رکوردی بیسابقه، دولت سیزدهم توانست در کمتر از یک سال، به همه استانها سفر کند. خب این سفرها برکات زیادی داشته است. نخستین و مهمترین اثر مثبت این سفرها به نظر من، تغییر فضای کشور و حذف فاصله بین مردم و مسئولان بود. اکنون یک برایند از کل کشور در نزد دولت شکل گرفته است که فقط مبتنی بر گزارشهای ارائهشده و روی کاغذ نیست، بلکه مشاهدههای میدانی نیز آن را تکمیل کرده است. علاوه بر این، مصوبات و دستورهایی در این سفرها تصویب و صادر شده است که انشاءالله موجب شکوفایی استانها خواهد شد. بهطورکلی بیش از ۲۷۰ مسئله و محور اساسی در استانها و بیش از ۲هزارو۲۹۰ چالش اولویتدار در شهرستانها در حوزههای اقتصادی، زیربنایی، اجتماعی و فرهنگی در این سفرها شناساییشده است. چند صد مصوبه و دستور ویژه رئیسجمهور هم در سفرهای استانی تصویب و صادر شده است که بخشی اجرایی شده و بخش دیگر هم در حال اجرایی شدن است. دور دوم سفرهای استانی بهمنظور پیگیری این مصوبات و تکمیل دستاوردهای دور اول، بهزودی آغاز خواهد شد.
نظرسنجی، یکی از ابزارهای سنجش عملکرد دولتهاست. در همین باره، مراکز معتبر علمی- پژوهشی از میزان رضایت و اعتماد مردم به دولت سیزدهم چه روایتی دارند؟
در همه نظرسنجیهای پس از انتخابات، امید و اعتماد مردم به رئیسجمهور برای حل مشکلات با تغییر دولت افزایش پیدا کرده است.
در دولت سیزدهم شاهد حجم بالای سفرهای خارجی دولتمردان از شخص رئیسجمهور تا سایر اعضای هیئت دولت بودهایم. به نظر شما آیا دولت توانسته در این یک سال فعالیتش، چرایی توجه به کشورهایی مثل روسیه و چین (شرق) را برای مردم تبیین کند؟ بهطور کل بفرمایید سفرهای خارجی چه اثر کوتاه یا بلندمدت بر سفره و معیشت مردم داشته است؟
دولت سیزدهم توازن را به سیاست خارجی برگرداند. پیشازاین متأسفانه ظرفیتهای زیادی در سیاست خارجی نادیده گرفته شده بود. فقط بهعنوان یک نمونه، میدان نفتی آزادگان که حجم ذخیره درجای نفت خام آن بیشاز ۳۰ میلیارد بشکه محاسبه شده است، به خاطر انفعال در دیپلماسی و محدود کردن سیاست خارجی و مبادلات تجاری- اقتصادی، از مدار استفاده مفید خارج شده بود. خسران و عدم النفعی که از همین قضیه میدان نفتی آزادگان بهدلیل اهمال در سیاست خارجی و تکیه کردن به برخی کشورهای غربی برای احیای این میدان نفتی به کشور ما تحمیل شد، بهقدری زیاد است که بهنظر من نهادهای نظارتی باید به این قضیه ورود کنند تا مشخص شود چرا و به چه دلیلی این قبیل درها را به روی ملت ایران بستند و پیشرفت ایران را معطل چند کشور غربی کردند.
کسی که ادعای بلد بودن زبان دنیا، تعامل و گفتوگو را دارد، نباید خود را در مراودات بینالمللی به چند کشور خاص محدود کند و سایر درها را به روی خود ببندد. دولت سیزدهم همه درهای سیاست خارجی را به روی خود باز کرده است، با نگاه باز ��ه دنیا نگاه میکند. در عین نگاه به درون و اتکا به ظرفیتهای ملی، از همه ظرفیتها در سیاست خارجی بهره میبرد. بالطبع در وهله نخست، همسایگان در این منظومه سیاست خارجی دارای اهمیت هستند. این رویکرد در یک سال گذشته آوردههای اقتصادیای داشته است که نباید آن را نادیده گرفت.
باز بهعنوان چند مثال از ثمرههای این رویکرد جدید در سیاست خارجی خدمت شما عرض کنم که حجم تجارت خارجی ما با کشورهای همسایه به بیش از دو برابر یعنی از ۲۰ میلیارد دلار به ۵۰ میلیارد دلار رسیده است. آمار همه گمرکها هم در یک سال گذشته افزایشی بوده است؛ مثلاً گمرک میرجاوه با ۱۷۴، گمرک پرویزخان با ۱۴۱ و گمرک بندرلنگه با ۱۲۴درصد افزایش مراودات داشتهاند. ارتقای سطح تجارت خارجی با همسایگان یکی از وعدههای رئیسجمهور بود که در یکسالگی دولت به آن جامه عمل پوشیده شد و این مسیر ادامه هم دارد.
نکته دیگری که باید به آن اشاره کنم این است که ما فقط با چین و روسیه یا به تعبیر شما شرق گسترش مراودات سیاسی نداشتهایم. همانطور که گفتم از همه ظرفیتها در سیاست خارجی استفاده میکنیم. روابطمان با آمریکای لاتین که از آن بهعنوان حیاط خلوت آمریکا یاد میشود، احیا شده است؛ با ونزوئلا قرارداد همکاری بلندمدت امضا کردهایم. در مذاکرات هستهای هم عزتمندانه و با پافشاری بر حقوق ملت ایران، تعاملات سازندهای را با کشورهای اروپایی داشتهایم.
به سفرهای خارجی اشاره کردید. در اثر همین دیپلماسی پویا و نتیجهگرا، تهران به کانون دیپلماسی منطقه تبدیل شده است. چندین هیئت بلندپایه سیاسی- اقتصادی به ایران آمدند و رئیسجمهور و وزیران هم در اجلاسهای مختلف بینالمللی و منطقهای شرکت کردهاند. آغاز فرایند عضویت در پیمان شانگهای و نخستین حضور در نشست بریکسپلاس، بازارهای گستردهای را بهروی فعالان اقتصادی ایران خواهد گشود که در نتیجه رونق تولید ملی را رقم خواهد زد. بهعنوان یک نمونه دیگر باید به قرارداد مهم سوآپ گازی بین ایران، آذربایجان و ترکمنستان اشاره کنم که در اثر همین مراودات منطقهای منعقد شد و در نتیجه آن، ما در زمستان گذشته با افت فشار گاز مواجه نشدیم.
همه این توفیقات با همکاری و همراهی مردم و بدون برجام و FATF بدست آمده است. ما با تکیه بر ظرفیتهای بیشمار داخلی، اقتصاد را شرطی نکردیم و در مسیر خنثیسازی تحریمها و پیشرفت براساس توان داخلی گام برداشتیم. پیشازاین و به دلیل نامتوازنی در سیاست خارجی، تقریباً همه امور، حتی به تعبیر یکی از مسئولان سابق، آب خوردن ما هم به برجام گرهزده شده بود. ازقضا پیشرفت کردن با تکیهبر داخل، قدرت چانهزنی ما را نیز در مذاکرات هستهای بالا برد، چون طرف غربی متوجه این موضوع شده که سیاست ظالمانه تحریم شکست خورده است و خودشان هم به این موضوع اعتراف کردهاند.
۲ دستاورد مهم دولت بهویژه از ابتدای شروع به فعالیت، بحث کنترل ویروس منحوس کرونا و افزایش فروش نفت و درآمدهای نفتی است؛ اما چرا منتقدان دولت همواره این دو دستاورد را زیر سؤال میبرند؟ بهطور نمونه میگویند اگر میزان فروش نفت بیشتر شده است، چرا نرخ ارز کاهش پیدا نکرده و یا اثرش بر معیشت مردم مشخص نیست و همچنان شاهد گرانی هستیم یا در بحث واکسن کرونا میگویند دولت سیزدهم نقشی در تسریع واردات یا افزایش تولید داخلی نداشته است.
نرخ ارز هماکنون که من با شما گفتوگو میکنم در مقایسه با چند روز پیش کاهش داشته است. میزان فروش نفت هم نهتنها بیشتر شده، بلکه ارز برگشتی حاصل از آن هم بسیار بیشتر شده است. در شاخصهای اقتصادی زیادی، آمارها در همین یکسال گذشته امیدوارکننده است. مثلاً با صادرات ۸میلیارد و ۵۱۶ میلیون دلاری و واردات ۸میلیارد و ۱۱۵ میلیون دلاری در دو ماه نخست امسال، صادرات از واردات پیشی گرفت و تراز تجارت خارجی کشور بیش از ۴۰۱ میلیون دلار
مثبت شد.
مقایسه آمار و ارقام تجاری در بازه زمانی مشابه نشان میدهد در سال ۱۴۰۱ صادرات نسبت بـه سه سال ماقبل خـود بیشترین رقـم را ثبت کرده اسـت. حتی ارزش صادرات فروردیـن ۱۴۰۱ نسبت بـه نخستین ماه سال ۹۵ که سال نخست پس از اجرای برجام با بوق و کرنای فراوان رسانهای بود هم بیشتر است. درست است که وضعیت اقتصادی کنونی باوجود بهبود برخی شاخصها همچنان شایسته این مردم و مرزوبوم نیست، اما افق اقتصادی با ریلگذاریهای جدید به فضل الهی روشن است.
آمار کرونا و فوتیهای بالای ۷۰۰ نفر و میزان واردات واکسن در شهریور سال گذشته و عملکرد دولت سیزدهم در این حوزه هم که به عدد و رقم مشخص و بارها هم اعلام شده است. فقط در یک نمونه، بیش از ۶ برابر کل واکسن وارداتی، دولت سیزدهم در ۱۰۰روز نخست واکسن وارد کشور کرد؛ درنتیجه از انتهای فهرست کشورها در واکسیناسیون، به ۲۰ کشور برتر در این حوزه رسیدیم. در روزهایی که فوتیهای کرونا در کشورهای غربی بالای ۱۰۰نفر بود، در اثر واکسیناسیون عمومی، ما روزهایی را با فوتی صفر کرونایی هم تجربه کردیم. در اثر حمایت از تولید ملی و شتاب بخشیدن به تولید واکسن بومی، اکنون بهجایی رسیدهایم که با افتخار اعلام میکنیم صادرکننده واکسن کرونا هم هستیم.
دولت با شجاعت تمام، کاری را که دولت گذشته باید انجام میداد اما از اجرای آن سر باز زد با عنوان جراحی اقتصادی عملیاتی کرد. شوک تورمی حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و اثر آن بر سایر اقلام مصرفی قابل پیشبینی بود، یعنی قابل پیشبینی بود که گرانی فقط شامل چهار قلم کالای اساسی نمیشود (اثر انتظارات تورمی و...) اما دولت و بهویژه بعضی از وزیران اعلام کردند که بقیه اقلام بههیچوجه اجازه گرانی و افزایش قیمت ندارند. چرا چنین موضعی گرفته شد اما در عمل شاهد شوک تورمی آن بودیم؟ ارزیابی شما از این جراحی اقتصادی و میزان همراهی مردم و اثرات آن بر زندگی مردم چیست؟
مردمیسازی یارانهها یا عادلانهسازی یارانهها به گفته شما باید مدتها پیش اجرایی میشد، چون اثرات فسادبار تخصیص ارز موسوم به ۴۲۰۰ تومانی از مدتها پیش مشخص شده بود و کارشناسان زیادی عواقب آن را هشدار داده بودند.
در موضوع عادلانهسازی تخصیص یارانهها، دولت منطبق بر نص قانون بارها از ابتدا اعلام کرد که یارانه پنهانی که به اسم مردم است اما در عمل به واردکننده داده میشود که چند قلم کالای اساسی، نه کالای مصرفی را وارد کند به مصرفکننده نهایی تعلق بگیرد. نباید این دو موضوع را با هم خلط کرد. اینکه قانونگذار اعلام کرده به چند قلم کالای اساسی دیگر یارانه تعلق نگیرد، یک حرف است، این هم که چه کالایی در نهایت گران میشود حرف دیگری است. این موضوع هم از پاییز و زمستان سال گذشته و بیشتر در فروردین و اردیبهشت امسال در جلسهها و برنامههای متعدد از سوی رئیسجمهور، معاون اول و وزیران اعلام شد.
همراهی مردم در عادلانهسازی یارانهها بینظیر بود. در زمینه شوک تورمی که فرمودید این را عرض کنم که ما در خرداد۱۴۰۱ شاهد افزایـش نرخ رشد تورم بودیـم کـه بخش عمده آن ناشی از اصلاح نظام پرداخت ارز ترجیحی و عادلانهسازی یارانهها بود. برای کاهش فشار ناشی از این تورم نیز مبلغ یارانه دو ماه بهصورت یکجا و با افزایش حدود ۱۰برابری یعنی برای هر نفر مبالغ ۳۰۰ یا ۴۰۰ هزار تومان واریز شد. نرخ تورم که در پایان دولت دوازدهم براسـاس آمار بانک مرکزی بـه رکورد ۶۰ درصـد نزدیـک شـده بود، براساس آخرین آمار در خرداد۱۴۰۱ باوجود آثار گرانیهای ناشی از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی به ۴۲درصد کاهش یافته است.
یکی از موضوعاتی که در دولتهای گذشته برای مردم بسیار ناراحتکننده بود، اختلافهای بین قوا و یا حتی اختلاف میان دستگاههای اجرایی بود. موضوعی که حتی با تذکر رهبر معظم انقلاب نیز روبهرو شد. رویکرد دولت چه در مواجهه با سایر قوا و چه میان دستگاهها در درون دولت، چگونه بوده است که طی این یک سال اختلاف خاصی دیده نشده و به تعبیری فضای سیاسی کشور، شرایط آرامی را طی کرده است؟ ارزیابی شما از همکاری دولت با سایر قوا، گروههای مختلف سیاسی و یا هماهنگی و انسجام درونی دولت چیست؟
یکی از آفتها و شاید مهمترین آفت در حکمرانی، اختلاف و دامن زدن به اختلافهای بین قواست. این موضوع ظرفیتهای ملی را هدر میدهد، مسائل فرعی را اصلی میکند و موجب کاهش شدید سرمایه اجتماعی میشود و در نهایت هم پیشبرد امور را تعطیل میکند.
شخص رئیسجمهور با توجهی که به این موضوع دارند، آداب و اخلاق حکمرانی را در تعامل با سایر قوا و منتقدان رعایت میکنند و همین رویه و روحیه موجب شده است که سایر ارکان دولت هم وارد این فضاسازیها نشوند. در نتیجه این رویکرد، همه ظرفیتها برای حل مشکلات مردم بسیج میشود و سرمایه اجتماعی بهمنزله موتور محرکه پیشرفت و آبادانی به حرکت درمیآید. آرامش حاصلشده از این اقدام، موجب شده است ظرفیتها در مسیر حل مشکلات بهکار گرفته شود.
اگر رویه یک سال گذشته دولت را مرور کنید به همین مواردی که عرض کردم میرسید. باوجود مشکلات فراوانی که در نتیجه تدبیرهای نادرست در گذشته بر جامعه ما تحمیل شده است و بسیاری از کارشناسان هم آن را بیان کرده و میکنند، اما دیگر خبری از متلکپراکنیهای تریبونی و حواله دادن حل مشکلات به مسئولان سابق و مواردی از این دست نیست. علاوه بر حضور مستمر وزیران، معاونان وزیران، مدیران کل و سایر مسئولان دولتی در مجلس و یا حضور نمایندگان مجلس در وزارتخانهها و بحث درباره مشکلات مردم، رئیسجمهور در یک سال گذشته با همه نمایندگان مجلس در قالب مجامع استانی دیدار کرده و صحبتهای آنها را شنیده است. همین چند روز پیش هم در دولت میزبان اعضای شورای عالی قضایی بودیم. جلسههای رئیسجمهور، معاون اول و وزیران با منتقدان سیاسی رسانهای و کارشناسانی که نظراتشان با نظرات دولت یکسان نیست بارها برگزار شده است و میشود. تعامل بین قوا به فضل الهی در وضعیت بسیار خوبی قرار دارد و دغدغه مشترک همه حل مشکلات و گرهگشایی از کار مردم است.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه