مرتضی سرهنگی در مراسم رونمایی از کتاب «تابستان ۱۳۶۹»
ما علیه فراموشی مینویسیم
آیین رونمایی از کتاب «تابستان ۱۳۶۹» اثر مرتضی سرهنگی که 40 خاطره از لحظه اسارت رزمندههای ایرانی است با حضور نویسندگان، مدیران و فعالان حوزه ادبیات پایداری در حوزه هنری برگزار شد.
مرتضی سرهنگی، نویسنده «تابستان 1369»، در این مراسم ضمن تشکر از کسانی که او را در انتشار این کتاب یاری کردند، به بیان خاطراتی از آزاده سرافراز خلبان حسین لشکری و آزاده معصومه آباد و کابوسهایی که میدیدند پرداخت و گفت: من از ارادتمندان قدیمی خانم دکتر آباد هستم. یک روز برای دیدارشان به شورای شهر رفتم. آن زمان کتاب خاطرات خانم لشکری را داشتیم و قطعهای در آن بود که فوقالعاده مرا اذیت میکرد. آن قطعه این بود که یک شب بیدار شدم و دیدم اتاق پر از دود سیگار است و حسین لبه تخت نشسته و سیگار میکشد چون کابوس دیده بود. گفتم: شما که همیشه کابوس میبینی! گفت: منیژه این بار عراقیها آمده بودند داخل اتاق خواب ما! به من میگفتند اتاقتان را باید عوض کنید! این را برای خانم آباد تعریف کردم و به ایشان گفتم شما هم کابوس میبینید؟ ایشان گفتند: «من امروز در این ساعت، استاد دانشگاه هستم، زندگی و همسر و فرزندانم را دارم، عضو شورای شهر هم هستم. اما فکر میکنم همه اینها کابوس است. اگر بیدار شوم دوباره در سلول هستم. همه اسیران کابوس میبینند اما به رویشان نمیآورند».
ببینید به اینها چه گذشته است. همه اسیران ما بدون استثنا کابوس میبینند اما به روی خودشان نمیآورند و آن را بیان نمیکنند. ما علیه فراموشی مینویسیم و اینها نباید فراموش شود. باید برای این کابوسها کاری کنیم.
وی افزود: اگر چراغ دفتر سوم روشن شود خواهیم دید بازجوییها میتوانند کتابهای جداگانهای باشند که بچهها چه جوابهایی به عراقیها دادهاند. بعضیهایشان به شدت خندهدار است و واقعاً کمدی میشود. اسیران ما جایی زندگی کردند که خندیدن ممنوع بود و سرباز عراقی تحمل نمیکرد اسیر ایرانی بخندد. اسیر با خندهاش ثابت میکرد تو جسم من را اسیر کردهای نه روحم را.
در خاطرات داریم وقتی اسیر میخندیده او را میزدند. خانم آباد از آن سرزمین آمده و حق دارد کابوس ببیند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه