تقلیلهای نابخشودنی
محمد جواد استادی، پژوهشگر مطالعات فرهنگی
در جهان اندیشه و اندیشهورزی، معمول است فرد در یک مسیر مشخص رشد کرده و اعتبار و جایگاه خویش را از آن عرصه دریافت میکند. فرهیختگان برآمده از این فضا کوشش خود را بر همان جنبه قرارداده و به نوعی اعتبار و جایگاهشان را بر آن بنیاد تعریف میکنند. در جهان علوم اسلامی نیز یکی از مهمترین مسائلی که رخ داده همین نکته است. با توجه به جایگاه فقه و نیاز جامعه اسلامی برای تمدنسازی به آن، شاهد هستیم مهم گرایش طلاب علوم حوزوی به عرصه فقه و فقاهت جلب شده است. بهگونهای که آرمان بسیاری از دانشپژوهان علوم دینی رسیدن به جایگاههای رفیع فقاهت است.
حال آنکه بهخوبی میدانیم اسلام برنامه وسیعی برای زیست متعالی انسان داشته و هماهنگ با همه نیازهای او، راهکار و مسیرهایی را ارائه میدهد. بر این بنیاد، منابع معرفت دینی شامل قرآن و سنت و سیره ائمه اطهار(ع) مهمترین زمینه و آبشخور تولید محتوا و برنامه برای انسان در همه دورهها هستند. مطالعه، تبیین و دست یافتن به الگوهای مناسب برای تحقق زیست سعادتمند در سایه مطالعه چندجانبه، ژرف و بنیادین همین منابع اسلامی است. استخراج روش و سبک زندگی انسان تراز جز در سایه شناخت درست منابع و معارف دینی ممکن نخواهد بود.
برای تحقق چنین هدفی و نقشآفرینی واقعی اسلام در زندگی، بایسته است علوم اسلامی همه جنبهها و مؤلفههای زیست را در نظر گرفته و پوشش دهد. احادیث به عنوان یکی از مهمترین زمینههای تفسیر دینی و ارائه الگو یکی از نیازهایی است که از گذشته تا به امروز وجود داشته است. به دلیل پررنگ شدن جنبههای خاص از علوم اسلامی، گاه حوزههایی چون مطالعه حدیث یا نقل حدیث به معنای عام یا خاص آن کمتر مورد توجه قرار گرفته است. حال آنکه چنانکه اشاره شد توجه به زمینههای حدیثی به عنوان مهمترین گذرگاه رسیدن به معارف ناب الهی بهویژه در دوران معاصر بسیار واجب است.
علامه محمدرضا حکیمی بر خلاف آنچه در سطرهای آغازین اشاره شد، شخصیتی چندجانبه و جهانشمول بود. در واقع او محصور در یک عرصه خاص نشده بود و بر خلاف آنچه درباره او میگویند با جهان حقیقی پیرامون خویش بیشترین ارتباط را داشت. آشنایی و ارتباط او با روشنفکران که هدفمند و خودخواسته بود نمونهای از دقتنظر و جهانشمولی او بود، حال آنکه در همه این سالهای ارتباط و همنفسی هیچگاه از آموزههای خود دوری نکرد. محمدرضا حکیمی با برخورداری از استادان برجسته و استعداد ممتازی که همگان به آن معترف هستند از زمینه رشد و رسیدن به جایگاه های عظیم فقاهتی برخوردار بود، ولی روایت حدیث و تدبر و کنکاش در آن را برگزید و یکی از معدود محدثان معتبر روزگار خویش شد و به آن افتخار کرد. حکیمی انسان و نیازهای انسان را بهخوبی دریافت و کوشید پاسخ این نیازها را از دریچه آیات و روایات که هیچ ضعفی در آنها راه نیابد دریابد. محمدرضا حکیمی با عبور از عقل خودبنیاد، عقلی اصیلتر را برای بهره بردن از معارف جستوجو کرد.
نیاز امروز ما توجه به روش حکیمی است تا بتوان از رهگذر آن برای انسان آشوبزده کاری کرد. ولی بنیاد اندیشه او را رها کردهایم و هر از گاهی جملهای از او را که مصداقی در زمان خویش داشته، برای منافع خود بزرگ میکنیم. تقلیل حکیمی به دعواهای بیبنیاد سیاسی و مصادره کردن آن، خطایی نابخشودنی است.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه