نکته ها امام موسی صدر
چرا برای امام حسین(ع) گریه میکنم؟
من، حسینی که به رنجدیدگان اهتمام نورزد نمیشناسم. به حسینی که شهید گریه مینامندش ایمان ندارم. من به گریه و زاری برای سبک شدن و تخلیه هیجان و ناراحتی ایمان ندارم. ایمان من این است که امکان ندارد امام حسین جز برای احقاق حق کشته شده باشد. مگر او نبود که میفرمود: «ألا ترون الحق لايعمل به و الباطل لایتناهی عنه لیرغب المؤمن في لقاء الله»؛ مگر نمیبینید به حق عمل نمیکنند و از باطل باز نمیایستند؟ باید مؤمن طرفدار حق، به لقای خداوند دل بندد.
مگر او نبود که میفرمود: «و آئی ما خرج أشره ولا بطرأ و لا ظالمه و لامفيده و إنما خرجت لطلب الإصلاح في أمه جدي، أريد أن أمر بالمعروف و نهی عن المنكر»؛ من از سر شادی و سرمستی و تباهکاری و ستمگری قیام نکردم، بلکه برای طلب اصلاح در امت جدم به پا خاستم و میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم.
مردان خدا، بندگان خدا و مؤمنان به خدا نیز باید به این امر اهتمام ورزند: هر کسی بنابر تخصص و شایستگی خود.
من حسینی را که کشته شده تا من گریه کنم نمی شناسم. چرا من برای امام حسین(ع) گریه میکنم؟ من برای امام حسین(ع) گریه میکنم تا او را به یاد داشته باشم و به یاد داشته باشم او در برابر دنیایی از قدرت ایستاد؛ دنیایی که همگی دست به دست هم داده و از هر سو او را احاطه کرده بودند و او به تنهایی به میدان میرفت و به گفته کسی که صحنه جنگ را نقل میکند: «به خدا سوگند مردی را ندیدم که خویشان او کشته شده باشند، ولی چنین شجاعانه مبارزه کند». بنابراین من نمیتوانم مراسم عزاداری امام حسین(ع) را از تلاش برای حمایت مجاهدان در مرزها جدا بدانم. من نمیتوانم سوگواری برای امام حسین را درک کنم مگر آنکه بتواند قهرمانانی را تربیت کند؛ کسانی را تربیت کند که در برابر ستمگر بایستند و در برابر حاکم ستمگر سخن حق را بگویند. این است معنای حسین و معنای عزاداری برای امام حسین.
مگر او نبود که بارها و با عبارتهای مختلف میفرمود: «و إني لا أری الموت إلا سعاده و الحياه مع الظالمين إلا ما»؛ من مرگ را جز خوشبختی و زندگی با ستمگران را جز مایه دلتنگی نمیدانم. «الا و إن الدعی بن الأعی قدر رکز بين اثنتين بين السله و الذله و هيهات منا الذله»؛ این حرامزاده پسر حرامزاده مرا میان دو چیز مخیر کرده است: میان شمشیر و تن دادن به خواری و هیهات که ما تن به خواری دهیم.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها