روایت سعید قاسمی از فرماندهان عملیات مرصاد
منافقین در حمله به کشورمان دچار توهم بودند
منافقین کوردل با این خیال که صدام و صدامیان برایشان درست کرده بودند و با ذهنیتی که داشتند و فکر میکردند این مرز و بوم آغوش گرم خود را برای آنها باز خواهد کرد و جایگاهی دارند، یک حرکت و تک هماهنگ شدهای را با عراق که از قبل هم برنامهریزی کرده بودند، در محور قصرشیرین، سرپلذهاب، کرند غرب و در نهایت خود اسلامآباد و این محور که به گردنه چهارزبر معروف است -که بیست و اندی کیلومتر تا باختران فاصله دارد- پیشروی کردند و خیالاتی هم داشتند و در برنامهریزیشان این بود که تا همدان و قزوین آمده و در نهایت با ایجاد جنگ روانی، خود را به تهران برسانند.
منافقین در حمله به کشورمان دچار توهم بودند
هنگامی که قضیه پذیرش قطعنامه 598 پیش آمد، طبیعتاً یک خمودگی و سستی در نیروهای ما ایجاد شد. دشمن فکر کرد این سستی و خمودگی در روحیه نیروهای ما، ناشی از این است که نتوانستهایم جنگ را آنگونه که حضرت امام خمینی(ره) میخواستند، یعنی با پیروزی به پایان برسانیم. طبیعتاً موضعی که حضرت امام خمینی(ره) در بیاناتشان اشاره میکردند این بود که باید از انقلاب اسلامی دفاع و عمل به تکلیف کنیم.
با این گمان، منافقین و حزب بعث فکر کردند دیگر انسجام جمهوری اسلامی از هم پاشیده و بهترین فرصت است که به کشورمان حمله دوباره کنند، از اینرو از جنوب اولین رخنه را کردند که با بسیج مردم دلیر و حزبالله خوزستان جلو اینها گرفته شد. مناطق دیگری که منافقین با حمایت حزب بعث از قبل روی آن کار کرده بودند قصرشیرین، ریجاب دالاهور، کرند غرب، سرپلذهاب و در نهایت اشاعه این جنگ روانی به باختران بود.
منافقین در ترافیک همان «خلقی» که از آن دم میزدند گیر کردند
در این مسیر، خودروهای برزیلی، تویوتاهای ژاپنی و انواع و اقسام تجهیزاتی که همه کارنکرده بودند مشاهده میشد. منافقین با آن ذهنیتی که داشتند -که وقتی وارد کشور شوند مردم به آنها میپیوندند!- پیشروی خود را شروع کردند؛ اما در این محور مردم به خاطر اینکه از دست این منافقین کوردل صدمه نبینند، سعی داشتند منطقه را خالی کنند و در این خالیسازی شهرها، منافقین که با همین تجهیزات به قول بچهها گاز ماشین را گرفته بودند که بیایند تک کنند و به سمت باختران بروند، در این ترافیک خلقی گیر کردند.
منافقین در حمله به کشورمان دچار توهم بودند
هنگامی که قضیه پذیرش قطعنامه 598 پیش آمد، طبیعتاً یک خمودگی و سستی در نیروهای ما ایجاد شد. دشمن فکر کرد این سستی و خمودگی در روحیه نیروهای ما، ناشی از این است که نتوانستهایم جنگ را آنگونه که حضرت امام خمینی(ره) میخواستند، یعنی با پیروزی به پایان برسانیم. طبیعتاً موضعی که حضرت امام خمینی(ره) در بیاناتشان اشاره میکردند این بود که باید از انقلاب اسلامی دفاع و عمل به تکلیف کنیم.
با این گمان، منافقین و حزب بعث فکر کردند دیگر انسجام جمهوری اسلامی از هم پاشیده و بهترین فرصت است که به کشورمان حمله دوباره کنند، از اینرو از جنوب اولین رخنه را کردند که با بسیج مردم دلیر و حزبالله خوزستان جلو اینها گرفته شد. مناطق دیگری که منافقین با حمایت حزب بعث از قبل روی آن کار کرده بودند قصرشیرین، ریجاب دالاهور، کرند غرب، سرپلذهاب و در نهایت اشاعه این جنگ روانی به باختران بود.
منافقین در ترافیک همان «خلقی» که از آن دم میزدند گیر کردند
در این مسیر، خودروهای برزیلی، تویوتاهای ژاپنی و انواع و اقسام تجهیزاتی که همه کارنکرده بودند مشاهده میشد. منافقین با آن ذهنیتی که داشتند -که وقتی وارد کشور شوند مردم به آنها میپیوندند!- پیشروی خود را شروع کردند؛ اما در این محور مردم به خاطر اینکه از دست این منافقین کوردل صدمه نبینند، سعی داشتند منطقه را خالی کنند و در این خالیسازی شهرها، منافقین که با همین تجهیزات به قول بچهها گاز ماشین را گرفته بودند که بیایند تک کنند و به سمت باختران بروند، در این ترافیک خلقی گیر کردند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
تجلیل از خانوادههای معظم شهدای عملیات مرصاد در شهر قدس
-
سید مجید ایافت مسئول اطلاعات تیپ ویژه شهدا در عملیات مرصاد
-
توطئه بزرگ دشمنان در پایان جنگ تحمیلی
-
قمار برای بقا
-
پایان خوشِ دفاع مقدس
-
5
-
پذیرش قطعنامه؛ از عوامل مؤثر حمله منافقین
-
منافقین در حمله به کشورمان دچار توهم بودند
-
سه روز در کمینگاه چهارزبر