چالش آبی در یک نگاه

چالش آبی در یک نگاه

دکتر جواد طباطبایی یزدی کارشناس حفاظت خاک و آبخیزداری

از خصوصیات آب و هوای مدیترانه‌ای در کشورهای منطقه، نظیر ایران این است که عمده بارش‌ها در فصل زمستان اتفاق می‌افتد و در تابستان که تبخیر و نیاز آبی گیاهان زیاد است، تقریباً هیچ بارانی نمی‌بارد. اگر به این مورد، مقدار ناچیز سهم بارش در مقایسه با متوسط جهانی را نیز در نظر اضافه کنیم، می‌توان نتیجه گرفت خشکی و خشکسالی جزو ذات اقلیم ایران است. اگرچه وسعت زیاد کشور توانسته تا حدی جبران میزان بارش کم در کشور را بنماید؛ تاجایی‌که حجم آب تجدیدپذیر ایران از بسیاری از کشورهای خشک دیگر دنیا به‌‌مراتب بیشتر بوده و حتی با تعدادی از کشورهای قاره سبز قابل رقابت است. 
همچنین یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های آبی کشور را می‌توان هدررفت و مصرف بالا در بخش‌های مختلف شرب، کشاورزی و صنعت دانست، به‌طوری‌که در این مقوله تفاوت چشم‌گیری با کشورهای مشابه و حتی نسبت به کشورهای پرباران دنیا داریم و از آن‌ها هم پرمصرف‌تر هستیم. عمده مشکل در این زمینه حفر چاه‌های غیرمجاز، برداشت غیر قانونی از بالادست رودخانه‌ها، راندمان پایین آبیاری و نشت شبکه‌های آبرسانی است. نتیجه حاصل از مدیریت منابع آبی کشور در دهه‌های اخیر این بوده که بیلان بیشتر دشت‌های کشور منفی شده است، به طوری‌که آب در حال برداشت شده از آبخوان‌ها در مقایسه با میزان تغدیه آن‌ها بسیار بیشتر شده که در نتیجه تراز آب زیرزمینی در این دشت‌ها پایین رفته؛ به این معنی که سطح برخورد به آب نسبت به سطح زمین بسیار افزایش یافته است. جریان آب‌های سطحی و آورد رودخانه‌های کشور نیز به‌خاطر اضافه برداشت در بالادست همزمان با ذخیره دشت‌ها به قدری کاهش پیدا نموده که اغلب محیط‌های آبی پایین دست آن‌ها مانند تالاب‌ها و دریاچه‌ها خشک شده و بقیه نیز به‌سرعت در حال خشک شدن است. از عوارض کاهش تراز آب زیرزمینی می‌توان به کاهش کمی و کیفی آبدهی چاه‌ها، فرونشست زمین، هجوم آب‌های شور به سمت سفره‌های آب شیرین و در مورد عوارض کاهش جریان آب‌های سطحی می‌توان به خشکی تالاب‌ها و کمبود شدید آب در دسترس در مناطق پایین دستی را نام برد. بیم آن می‌رود که در اثر بروز این پدیده‌ها، روز به‌روز بر تعداد مهاجرت از نقاط کم آب به‌طرف مناطق پرآب شمالی و غربی افزوده و تعادل جمعیتی و نیز امنیت غذایی کشور مورد مخاطره جدی قرار گیرد.
در مورد راهکارهای درمان تنش آبی موجود در کشور، ابتدا و قبل از انجام هر اقدام دیگری باید از برداشت‌های غیر قانونی که از طریق چاه‌های غیر مجاز صورت می‌گیرد، قاطعانه جلوگیری به عمل آورد و همزمان از بارگذاری بیشتر روی این منابع در قالب حفر چاه جدید و یا جابه‌جایی و کف شکنی چاه‌های موجود به‌شدت اجتناب نمود. ضرورت اتخاذ آنی و فوری این رویکرد از آنجا سرچشمه می‌گیرد که پایین افتادن 
سفره های آب زیرزمینی در اثر اضافه برداشت از چاه‌ها بسیار مخرب و درعین حال غیر قابل جبران است. بنابراین اقدام قاطع در مورد توقف و یا کاهش برداشت از آب‌های زیرزمینی (حداقل به‌صورت جلوگیری از برداشت‌های غیر قانونی) بسیار ضرورت دارد. در مورد آب‌های سطحی، از آنجا که رویکرد سد سازی و انتقال آب بین حوضه‌ای نتوانسته است عدالت آبی را برقرار نماید، درنتیجه باید به استفاده از روش‌های غیر متمرکز مانند آبیاری سیلابی که از قدمت زیادی در مناطق خشک کشور برخوردار است روی آورد. از نمونه‌های سنتی این رویکرد که گذشته‌ای افتخار آفرین را برای کشور از نظر تولیدات کشاورزی رقم زده و در وسعت زیادی از کشور مرسوم بوده است، می‌توان بندسارهای خراسان، خوشاب‌های بلوچستان، دربندهای هرمزگان، گوراب‌های خوزستان و نیز آب بندان‌های استان‌های شمالی را نام برد. در حوزه شرب و صنعت نیز می‌توان از فناوری استحصال آب باران و بازچرخانی پساب‌ها استفاده کرد. این رویکردها می‌تواند همزمان با تأمین پایدار آب منجر به کاهش چشم‌گیر سیلاب، کنترل فرسایش و رسوب در حوضه های آبخیز گردد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه