در برابر فناوری، چشم و گوش بسته نباشیم

تفاوت‌های بدبینی و انتخاب‌گرایی در مواجهه با تکنولوژی

در برابر فناوری، چشم و گوش بسته نباشیم


تکلیف من و شما این وسط چیست؟ در غوغای زاد و ولد سریع و حیرت‌آور تکنولوژی، در عصری که فناوری‌های رنگارنگ، یکی پس از دیگری می‌آیند و عقل و هوش را از سرمان می‌پرانند، سبک و سیاق زندگی و روابط آدم‌ها را تحت تأثیر قرار می‌دهند، جای ارزش‌ها را عوض می‌کنند، گاهی حتی ارزش‌ها و هنجارها را از جایشان بلند کرده و خودشان بر اریکه قدرت و ارزشمندی تکیه می‌زنند، تکلیف انسان و فرهنگ انسانی چیست؟ آیا باید همچنان، چشم و گوش بسته، بی‌خیالِ فرهنگ و انسانیت و ارزش‌های فرهنگی، تسلیم فناوری‌هایی باشیم که حد و مرز نمی‌شناسند یا اینکه وظیفه داریم در مواجهه و برخورد با پدیده‌ای که دارد فرهنگ، صنعت، اقتصاد و زندگی بشری را می‌بلعد هوشمندانه، محتاطانه و انتخابگر عمل کنیم؟

هشدار نه‌چندان قدیمی
اصطلاح «تکنوپُلی» را تا همین دوسه سال پیش خیلی‌ها جدی نمی‌گرفتند و خطری برای فرهنگ و ارزش‌های انسانی نمی‌دانستند. حتی همین امروز هم خیلی‌ از پایه‌گذاران فناوری‌های جدید و طرفدارانشان معتقدند نباید این‌قدر بدبین بود و شیرینی استفاده از فناوری‌ها را به کام بشر تلخ کرد. معنی خیلی ساده و مختصر «تکنوپُلی» این است: «فناوری‌هایی که انسان با دست خودش آن‌ها را ایجاد کرده، به‌سرعت در همه سطوح زندگی انسان رخنه می‌کنند و بر فرهنگ و ارزش‌های انسانی مسلط می‌شوند». نخستین بار حدود 23 سال پیش «نیل پُستمن» که در همین صفحه ترجمه برخی مطالب او را خوانده‌اید به جامعه جهانی هشدار داد پدیده «تکنوپُلی» می‌تواند عوارض و پیامدهای زیانباری برای فرهنگ و زندگی انسان ایجاد کند. هشداری که البته خیلی‌ها ازجمله شیفتگان فناوری‌های پایان قرن20 آن را جدی نگرفتند. «پستمن» معتقد بود وقتی فناوری بر همه ابعاد زندگی انسان سیطره پیدا کند، نحوه تفکر و تعامل انسان‌ها با یکدیگر و با دنیای اطرافشان تغییر می‌کند. در جوامع تکنوپلی، سرعت و کارایی به معیارهای اصلی برای سنجش ارزش تبدیل می‌شوند و سرگرمی و لذت، عنصری اصلی در زندگی انسان‌ها به حساب می‌آیند. این‌ها آثار اولیه است و در ادامه شاهد از بین رفتن حریم خصوصی خواهیم بود، چراکه فناوری به صاحبان سرمایه و قدرت، امکان نظارت و کنترل دائمی انسان‌ها را می‌دهد. فناوری،  کیفیت و عمق تعاملات و روابط انسانی را  کاهش می‌دهد چون همه ارتباطات به صورت مجازی و غیرمستقیم خواهد بود. فناوری با شگفتی‌ها و جذابیت‌های سطحی و اغواگرانه‌اش درنهایت به نفع صاحبان ثروت و قدرت عمل می‌کند و نابرابری را در جامعه افزایش می‌دهد. به جز این‌ها ماجرای تخریب محیط زیست هم هست، چون فناوری منابع طبیعی جهان را می‌بلعد و دمار از روزگار محیط زیست درمی‌آورد. «پستمن» که هفت ماه پیش عمرش را به من و شما داد، همان 23 سال پیش که هنوز شبکه‌های اجتماعی این‌قدر گسترده نبودند، فناوری هوش مصنوعی قدم‌های اولش را برمی‌داشت و جهان مجازی به شگفتی امروز نبود، فریاد می‌زد عصر تکنوپلی فرا رسیده و فناوری همه بلاهای ممکن را بر سر انسان و انسانیت آورده است!

چشمانمان را بازتر کنیم
حالا خودتان حساب کنید «پستمن» اگر زنده بود و در سال2024 می‌خواست بازهم از «تکنوپلی» حرف بزند، امروزِ زندگی بشر را چطور توصیف و چه راه‌حلی پیشنهاد می‌کرد؟ «کال نیوپورت» نویسنده و استاد علوم رایانه دانشگاه «جورج تاون» تقریباً دوماه پس از فوت «پستمن» با مقاله‌ای در نشریه «نیویورکر» پاسخ پرسش بالا را داده است. او در این مطلب که «ترجمان» آن را منتشر کرده ضمن یاد کردن از«پستمن» و متفکرانی که شبیه او فکر می‌کرده‌اند، یادآور می‌شود 23سال پیش و حتی سال‌های بعد از آن، طرفداران فناوری اعم از اندیشمندان، سرمایه‌گذاران، برخی رسانه‌ها و مخاطبان عادی حرف‌های پستمن و همفکرانش را چندان جدی نگرفتند و درنهایت معتقد بودند افرادی مانند پستمن ازجمله اندیشمندان بدبین به همه چیز هستند وگرنه مزایا و قابلیت‌های فناوری بسیار بیشتر از معایب و پیامدهای منفی آن است و بشر باید بدون حد و مرز و با آغوش باز از هر فناوری جدیدی استقبال کند و با آن کنار بیاید. البته این  تصور و رویکرد در برابر فناوری چندان دوام نیاورد و به سرعت در میان اندیشمندان، این تفکر که فناوری و استفاده از آن باید حساب شده و همراه با انتخاب  آگاهانه باشد شکل گرفت. آن‌ها حتی برای فناوری و میزان نفوذ و یا مجوز دادن به آن، حد و مرز قائل شده و مقاومت حساب شده و تازه‌ای را در برابر تکنوپلی آغاز کرده بودند. به قول «کال نیوپورت» این گروه را نمی‌شد به بدبینی مفرط نسبت به فناوری و یا هرچیز دیگری متهم کرد، چون هرگز مخالف قطعی فناوری و قابلیت‌هایش نبوده و حرف از محدودیت همه‌جانبه آن یا کنار گذاشتنش نمی‌زدند. آن‌ها در برخورد با فناوری، انتخاب‌گرا بودند. دیدگاه انتخاب‌گرا، می‌پذیرد که نوآوری‌های فناورانه به‌طرز قابل‌توجهی می‌توانند زندگی ما را بهبود ببخشند، اما ما مجبور نیستیم هر اختراعی که رایج شد را به‌عنوان امری اجتناب‌ناپذیر به زندگیمان راه بدهیم. تشویق‌کردن و پاداش‌دادن به مخترعان و فناورانی که امکانات زنگی آینده ما را ابداع می‌کنند هم کار بسیار پسندیده‌ای است، اما این واقعیت هم هست که برخی ابداعات بیشتر از اینکه مایه خیر باشند، موجب شرّ برای بشریت می‌شوند. علاقه به استفاده از هوش مصنوعی چیز نکوهیده‌ای نیست، اما این علاقه نباید سبب شود در حوزه و محدوده‌ای که لازم است با قدرت مانع استفاده از هوش مصنوعی شویم، نتوانیم با قدرت و قاطعیت عمل کنیم. انتخابگران فناوری، از مزایای شبکه‌های اجتماعی و امکاناتی که برای زندگی و ارتباط انسان‌ها با یکدیگرفراهم کرده تمجید می‌کنند، اما می‌گویند نباید روح و روان جوانان و نوجوانانمان را دودستی تقدیم و تسلیم شبکه‌های مجازی کنیم. افزایش آگاهی عمومی نسبت به خطرات تکنوپولی، تقویت ارزش‌های انسانی مانند اخلاق، معنویت و خلاقیت، ایجاد قوانین و مقرراتی برای کنترل و نظارت بر فناوری و... ازجمله راه‌حل‌های پیش روی انسان برای مقابله با تکنوپلی است. «نیوپورت» در آخرین جملات مقاله‌اش می‌نویسد: «پستمن» گفته بود هنگامی که یک فناوری پذیرفته می‌شود، دست خودش را رو می‌کند، یعنی همان کاری را می‌کند که برای انجامش طراحی شده. وظیفه ما این است که بفهمیم آن طراحی چیست؟ به عبارت دیگر، وقتی فناوری جدیدی را در فرهنگ خود می‌پذیریم، باید این کار را با چشمان کاملاً باز انجام دهیم... امروز بالاخره چشمانمان باز شده است. اکنون ماییم و عمل کردن طبق آنچه می‌بینیم.

خبرنگار: مجید تربت‌زاده

برچسب ها :
ارسال دیدگاه