روضه غریب

فرازی از سفرنامه حج آیت‌الله صافی گلپایگانی

روضه غریب

قبرستان بقیع یا بقیعُ الغَرْقَد، کهن‌ترین قبرستان مسلمانان در شرق شهر مدینه است. گفته می‌شود قبرستان بقیع پیش از هجرت پیغمبر اکرم(ص) به مدینه منوره، قبرستان نبود و برحسب بعضی نقل‌ها نخستین نفری که از انصار در این مکان مدفون شد اسعدبن زراره بود. پیامبر(ص) در حدیثی بقیع را روشنایی‌بخش آسمان و زمین دانسته است.


این بارگاه مقدس و دیگر مراقد که مورد توجه مردم و سفرنامه‌نویسان بوده است، پس از تخریب هم بسیاری از حاجیان در ایام حج درباره این قطعه غربت‌زده قلم زده‌اند. در ادامه فرازی از سفرنامه حج آیت‌الله صافی گلپایگانی از نظر می‌گذرد.
بقیع یکی از دو قبرستان معروفی است که در صدر اسلام و عصر رسالت، مسلمین، اموات خود را در آنجا دفن می‌کردند و تاکنون هم دفن اموات در آن‌ها‌ به مناسبت شأن و فضیلتی که همه مسلمانان برای این دو گورستان قائل‌اند و جنبه‌های تاریخی آن‌ها ادامه دارد. قبرستان دیگر همان قبرستان معروف مکه مکرمه «حجون» است.
قبرستان بقیع پس از هجرت پیغمبر اکرم(ص) به مدینه منوره، قبرستان نبود و برحسب بعضی نقل‌ها نخستین نفر از انصار که در این مقبره مدفون شد، اسعدبن زراره بود. سپس از مهاجران اولین فرد عثمان‌بن مظعون بود که هر دو از صحابه عالی‌قدر بودند و به امر پیغمبر(ص) این زمین برای قبرستان آماده شد. پس از رحلت ابراهیم، فرزند عزیز پیغمبر(ص) که به امر آن حضرت او را نیز در بقیع در کنار عثمان‌بن مظعون دفن کردند، این قبرستان رسمیت یافت و به دفن اموات مسلمین در آنجا اختصاص پیدا کرد.
این قبرستان در سمت شرقی مدینه واقع است و طول آن بر حسب تعیین بعضی، 150متر و عرض آن 100متر است و ظاهراً این طول و عرض قطعه‌ای است که فعلاً «بقیع» نامیده می‌شود و الا عرض و طول آن کمتر بوده و مکان قبر عثمان که به نام «حش کوکب» موسوم بوده، خارج از بقیع قرار داشته است... و بعدها این مکان را ضمیمه بقیع کردند.
باری، این قبرستان از 14قرن پیش تا امروز همواره زیارتگاه مسلمین و مرکز بیداری و تذکار خاطرات رجال و شخصیت‌های بزرگ اسلام و رویدادهای زشت و زیبا بوده است. این قبرستان پس از روضه مقدسه نبوی، یکی از منابع تاریخ اسلام است که وجود شخصیت‌های تاریخی اسلامی را اثبات و تأیید می‌کند.

پیکر حدود 10هزار نفر از صحابه رسول‌الله(ص) در بقیع دفن شده است
حدود 10هزار نفر از صحابه در این قبرستان مدفون هستند.
از سرشناسان و مشاهیری که در این قبرستان مدفون هستند و از بانوان، نخست به احتمال حضرت زهرا(س) را باید نام برد و نفر دوم به‌طور مسلم فاطمه بنت اسد، ‌ام‌الوصی و ‌ام‌الائمه است که نسبت به پیغمبر اکرم(ص) به مناسبت پرستاری و کفالتی که از آن حضرت داشت، مقام مادری دارد و برحسب احادیث، پیغمبر(ص) او را مادر می‌خواند و فرمود پس از ابوطالب کسی نسبت به من نیکی‌کننده‌تر از او نبود و در مقام تجهیز و تشییع و تکفین و دفن او عنایت‌هایی فرمود که مورد تعجب و جلب توجه شد. از جمله اینکه پیغمبر(ص) پیراهن خود را برای کفن او مرحمت کرد و در قبر او خوابید. از جمله قبور محترمه، قبر ‌ام‌البنین مادر حضرت عباس(ع) شهید کربلاست و قبور زوجات نبی(ص) نیز به غیر از حضرت خدیجه(س) که در مکه مکرمه و میمونه که در سرف مدفون هستند، در بقیع است.
همچنین قبور دیگر بنات پیغمبر(ص) و صفیه عمه بزرگوار آن حضرت و جمعی از بانوان معظمه اهل‌بیت(ع) از بنات بلا واسطه یا مع‌الواسطه ائمه(ع) نیز در بقیع است. اما از مردان نیز شخصیت‌های بسیار در این قبرستان مدفون‌اند که عزیزترین و بزرگ‌ترین آن‌ها نخست سبط اکبر، حضرت امام حسن مجتبی(ع) سید جوانان اهل بهشت و دیگر، امام زین‌العابدین علی بن الحسین(ع) و امام محمدباقر(ع) و امام جعفرصادق(ع) هستند (امام دوم، چهارم، پنجم و ششم) که تاریخ زندگی مشحون از افتخارات، فضائل و بزرگواری آن‌ها مستقلاً و در ضمن صدها تاریخ معتبر نوشته شده است.
دیگر، قبر جناب عباس، عموی پیغمبر(ص) و عقیل، عموزاده آن حضرت و عبدالله جعفر و از جمله چنان‌که قبلاً گفته شد قبر مطهر جناب ابراهیم، فرزند عزیز و عالی‌مقام رسول خدا(ص) است که به‌خصوص در بقیع زیارت می‌شود.
وضع قبرستان بقیع در حال حاضر بسیار موهن است و اهانتی که به رجال و شخصیت‌هایی که در این گورستان مدفون‌اند‌ شده‌، فوق‌العاده تأسف‌آور و رقت‌انگیز است.
تقریباً جز اقلیت غیرقابل توجهی که به اسم وهابی نامیده شده و در سایه حمایت انگلیس و فعلاً آمریکا عرض وجود کرده و موجودیت دارند و گروهی از مردم غافل از حقایق جریان‌ها و دخالت سیاست در امور که فریب تبلیغات عوام‌فریبانه آن‌ها را خورده‌اند، اکثریت مسلمانان از این استخفاف و اهانت، سخت ناراحت و آزرده خاطرند. در هیچ کجای دنیا نسبت به قبور بزرگان خود این همه بی‌ادبی و بی‌احترامی روا نمی‌دارند و در هر کجا دفن اموات مرسوم است، قبور اموات و مقبره آن‌ها نیز محترم است.

نقشه‌ تخریب آثار و ابنیه اسلامی یک نقشه بسیار خائنانه‌ بود
نقشه‌ تخریب آثار و ابنیه اسلامی نقشه بسیار عمیق و خائنانه‌ای بود که بیگانگان برای محو مستندات و شواهد عینی تاریخ اسلام کشیده بودند و در موقعی بود که برای تسلط بر کشورهای اسلامی دست به تفرقه و فرقه‌سازی زده بودند. مثلاً علی محمد شیرازی و حسینعلی نور در ایران به ادعای بابیت و مهدویت و نبوت و بلکه الوهیت برخاستند و در هند غلام احمد قادیانی به اصطلاح فرقه مزدور احمدیه و در عربستان نیز فرقه وهابی را وسیله دست ساختند و محمدبن عبدالوهاب را به مزدوری گرفتند که مهم‌ترین مقصود آن‌ها علاوه بر غارت منابع بزرگ نفت، از میان بردن آثار اسلامی بود که حتی روضه‌ مقدسه پیغمبر(ص) را نیز فراگرفت.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه