سیره کریم اهل بیت(ع)
آیتالله سید احمد خاتمی، عضو مجلس خبرگان رهبری
دوران زندگی مبارك امام حسن(ع) را میتوان به چهار دوره تقسیم کرد: دوره كودكی و نوجوانی حضرت، عصر سكوت امیرمؤمنان و پیش از خلافت حضرت. عصر حكومت امام علی(ع) و عصر رهبری خود حضرت كه دوران حیات پیامبر(ص) حدود هشت سال، دوران ملازمت با پدر حدود ۳۷ سال و دوران امامت ایشان ۱۰ سال است. حساسترین فراز عصر رهبری حضرت، مسئله صلح امام مجتبی(ع) است. آنان كه واقعیت امر را در رابطه با صلح حضرت نمیدانند، امام را متهم به سازشكاری و عافیتطلبی میكنند، اما آنان كه واقعیت امر را میبینند، به این باور میرسند كه امام مجتبی(ع) عاقلانهترین و شجاعانهترین موضع را در عصر خودشان گرفتند كه بدون هیچ تردیدی زمینهساز قیام سالار شهیدان، ابی عبدالله الحسین(ع) شد.امام حسن مجتبی(ع) یارانی كه بتوان با تكیه بر آنها برای پیروزی در جنگ با معاویه امیدوار بود، نداشتند. این در حالی بود كه اردوگاه معاویه 60 هزار نیروی یکدست داشت. معاویه، بنا به نقل بیهقی در كتاب المحاسن و المساوی گفته است: «علی در میان پلیدترین و پرتفرقهترین سپاه بود و من در میان رامترین و كم تفرقهترین سپاه».
بر حسب نصوص غیر قابل خدشه تاریخى، عدد لشكریان امام حسن مجتبی(ع) ۱۶ هزار نفر نقل شده است. تركیب این لشكر عبارتاند: اول، گروهی از شیعیان و وفاداران به حضرت علی(ع) و طرفداران جان بركف، امثال حجر بن عدی كه البته تعداد آنها در آن اردوگاه بسیار كم بود. دسته دوم، تعداد زیادی از خوارج، چون هدفشان به شهادت رساندن امیرالمؤمنین(ع) بود كه موفق هم شدند. همان شب هم بنا داشتند تا معاویه را بكشند كه معاویه شخصی دیگر را فرستاد و خود جان سالم به در برد. آنها آمدند اما نه به حب علی، بلكه به بغض معاویه. روشن است كه این گروه اعتقادی به امام حسن(ع) ندارند.دسته سوم، افراد سودطلب و دنیاپرست كه به طمع منافع مادی وارد سپاه شده بودند .چهارم، تردیدكنندگانی كه حقیقت ماجرا را از این جنگ در نیافته و آمده بودند دلیلی بیابند كه به كدامین گروه بپیوندند.دسته پنجم، معتصبانی كه سران قبایل را مدنظر داشتند و این جنگ را به حساب جنگهای قبیلهای و خردهحسابهای شخصی محسوب میكردند.اینان تركیب سپاه امام(ع) بودند؛ اردوگاهی كه در آن بیبصیرتی موج میزد و طبیعی است چنین سپاهی، با این تنوع اشخاص و آرا، نمیتواند در انجام مأموریت خویش كامیاب باشد؛ زیرا جنگ طالب ایمان و یكپارچگی اطاعت است.
تفرقه و لشكریان حضرت امام حسن(ع) به اندازهای بود كه خود امام حسن(ع) از بسیاری از آنان پرهیز میكردند و هنگامی كه بیرون میرفتند در زیر لباسهایشان زره میپوشیدند تا خوارج و دستپروردگان معاویه به ایشان آسیب نرسانند. صرف نظر از مسئله ولایت و امامت، اگر بخواهیم نگاهی سیاسی و مدبّرانه داشته باشیم، پر واضح است با چنین تركیبی مطمئناً نمیشد با معاویه جنگید. از این رو است كه میبینیم سرنوشت این حركت به نرمش امام مجتبی(ع) خاتمه پیدا میكند كه این دقیقاً یك بحران است و مدیریت بحران در همه جای دنیا نشان یک مدیریت قابل است و امام حسن مجتبی(ع) این بحران را به نحو بسیار زیبا و ستودنی مدیریت كردند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه