شرح حدیث رضوی دربارخ حق مؤمن بر مؤمن در گفتوگو با استاد سطوح عالی حوزه علمیه
حقوقی که آرامش و خوشبختی جامعه بسته به آنهاست
در آموزههای دینی ما، حقوق جایگاهی مهم دارند و ابواب مختلفی در این باره گشوده و تصریح شده است؛ مثل حق مؤمن بر مؤمن که در حدیثی منتسب به امام رضا(ع) شامل «در دل، او را دوست بدارد، با مالش به او کمک برساند، او را در برابر کسى که به وى ستم کند، یارى دهد، اگر مسلمانان غنیمت و خراجى داشتند و او غایب بود، سهم او را برایش بگیرد، هر گاه درگذشت، تا قبرش او را تشییع کند، به او ستم نکند، با او دغلى نکند، به او خیانت نکند، او را وا نگذارد، از او غیبت نکند، دروغگویش نشمارد» میشود؛ در گفتوگو با حجت الاسلام دکتر محسن ادیببهروز، استاد سطوح عالی حوزه علمیه و کارشناس مذهبی در بررسی چرایی توصیههای حضرت ثامن الحجج(ع) به رعایت این حقوق گفتوگو کردهایم که مرور میشود:
به منظور درک عمیق از حقوقی که امام رضا(ع) درباره مؤمن نسبت به مؤمن بیان کردهاند، چطور باید معناشناسی و این روایت را تبیین و نهادینه کرد؟
معمولاً در گفتوگو از احادیث معتقدیم با توجه به آنکه فرمایش معصوم با قرآن شریف همسویی دارد، همان ویژگیهای قرآن را داراست، از این رو، همان طور که آیات قرآن مثل قطعات پازل کلان هستند و همین پازلی بودن از عوامل اصلیِ تحریف ناپذیری قرآن توسط بشر شده است، کلام معصوم هم به دلیل همسویی با کلامالله ویژگی پازلی دارد؛ یعنی در هر موضوعی که میخواهیم از این کلام مبارک اطلاعاتی بدستآوریم، اگر سراغ پازل برویم برداشتمان به واقع نزدیک شده و خطای فهم بشری در آن کاهش مییابد.
در این کلام منتسب به امام رضا(ع) نیز وقتی به اصول کافی مرحوم کلینی نگاه میکنیم، میبینیم ایشان هم این موضوع را به شکل پازل مطرح کرده و در بیان روایات مرتبط با حق مؤمن بر مؤمن، بابی را آورده است. البته در این باره دو نقل قول داریم؛ یکی از امام صادق(ع) و یک قول از امام رضا(ع)؛ البته طبیعی است که گاهی در زمان امامی معصوم(ع)، حضرت مورد پرسش درباره موضوعی قرار بگیرند و از امام بعدی نیز از همان مسئله سؤال شود.
در بایستههای حق مؤمن بر مؤمن باید توجه داشت واژه حق در فرهنگ حدیث ما تقریباً مفهوم الزامآوری را ایجاد میکند؛ یعنی زمانی به ما در نظام دینی توصیه به عملی میشود، اما زمانی ملزم به انجام کاری هستیم و این دو متفاوت هستند؛ به تعبیر فقهی کاری واجب و کاری دیگر مستحب است، از تعبیر حق تقریباً مشابه فقهی وجوب تلقی میشود.
اینجا این پرسش وجود دارد که چه بایستههایی در رابطه مؤمن بر مؤمن وجود دارد؛ امام صادق(ع) چند بایسته بیان کردهاند، اما امام رضا(ع) به این بایستهها تداوم بخشیدهاند، ممکن است در مورد اول راویان تقطیع کرده باشند (برای همین نگاه پازلی به روایات اهمیت دارد و باید کوشید قطعات این پازل را کنار هم قرار داد) بنابراین بایستهها متعدد است و امکان دارد راویان حدیث برخی از آنها را تقطیع کرده باشند و قبل و بعدش را نیاورده باشند.
با توجه به آنکه قول و فعل معصوم(ع) بیهدف و بیدلیل نیست، امام رضا(ع) در بیان این حقوق و توصیه جامعهایمانی به رعایت آن در حق یکدیگر چه هدف غایی را دنبال کردهاند و درصدد رسیدن به چه نقطهای از کمال در جامعه بودهاند؟
در زمان پیامبر اکرم(ص) وقتی حضرت(ص) وارد مدینه شدند دو مأموریت الهی داشتند؛ یعنی بلاغ مبین که همه انبیا و اولیاءالله داشتهاند، اما مأموریت منحصربهفرد ایشان تحقق جامعه الهی بود! یعنی نبی خاتم(ص) به تحقق جامعه الهی یا به تعبیر امروزی تمدن نوین اسلامی مأمور شدند و این مأموریت را به انجام رساندند و تمدن نبوی را پایهگذاری کردند. درباره حضرت حجت(عج) هم این مأموریت وجود دارد و ایشان جامعه الهی پیامبر(ص) را احیا میکنند؛ چون پس از رحلت نبوی(ص)، جامعه الهی زیر سؤال رفته و منحل میشود و حتی برخی مورخان وجود آن را منکر میشوند!
پیامبر اکرم(ص) در جامعه الهی رابطه دوسویه بین هر دو نفر به وجود میآورند، اگر این رابطه حتی در جامعه محدود ۱۰، ۲۰ یا ۱۰۰ نفره ایجاد شود، آثاری به صورت کلان رقم میزند؛ در این حدیث شریف رضوی هم این مسئله صادق است یعنی ایجاد جامعه سالم، این جامعه میان کسانی برقرار میشود که «الله» را در نظام هستی پذیرفتهاند. بنابراین در مخاطب قرار گرفتن از سوی این حدیث، بین مؤمن و مسلمان تفاوتی نیست؛ چون هر دو حقیقت الله را پذیرفتهاند؛ برنامه ایجاد جامعه سالم همینی است که حضرت ثامن الحجج(ع) بیان کردهاند. اگر در روابط اجتماعی این بایستهها را رعایت کنیم، جامعه سالم شکل میگیرد.
حقوق مختلفی وجود دارد که میتوان با آنها نسبت به مؤمنان مهربانی و عطوفت و خدمت داشت، فلسفه تأکید بر اموری که در حدیث رضوی تصریح شده، چیست؟
در پاسخ به این پرسش باید بایستهها بررسی شود؛ حضرت ثامن الائمه(ع) نخست بر علاقه و محبت تأکید کردهاند؛ یعنی عُلقه دو نفر قلبی باشد و نسبت به برادر دینی علاقه قلبی داشته باشیم نه زبانی، یعنی واقعاً به قلب او را دوست بداریم. دومین ویژگی مواسات مالی است؛ یعنی همراهی در امور اقتصادی. همراهی یعنی وقتی من کاستی دارم، برادرم برای من جبران کند و و زمانی که او کاستی دارد، من برایش جبران کنم؛ این مسئلهای دور از ذهن نیست در گذشته نه چندان دور همسایگان در داشتههای مالی به کمک هم میآمدند برای مثال اگر نیازی به ماده غذایی بود از هم تقاضا میکردند، حتی در حد نمک و رب و کبریت! و از هم پشتیبانی داشتند. این حمایت، تنگناها را قابل تحمل میکند.
سومین بایستهای که حضرت رضا(ع) برشمردهاند، رسیدگی به اهل و عیال و خانواده یکدیگر و ویژگی چهارم کمک به برادر ایمانی در هنگام ظلم است. اگر مسلمانان نسبت به مظلوم بیتفاوت باشند، آن مظلوم از پا درمیآید، وقتی این ظلم اجتماعی و کلان باشد وضع بدتر هم میشود، اینجا بایسته است که وقتی دوست و برادر دینی من تحت ظلم قرار دارد، فوری به کمک او بروم.
پنجمین حق مؤمن بر مؤمن مربوط به زمانی است که در بیتالمال مسلمین برای افراد جامعه سهمی را در نظر میگیرند (مثل کالابرگ و یارانه)، ممکن است فردی برای دریافت سهم و حق حضور نداشته باشد، اینجا برادر دینی باید حواسش به سهم او باشد، یعنی اجازه ندهد برادرایمانیاش بینصیب بماند و این بایستهای مهم در روابط دینی است. یا اگر کسی از دنیا رفت باز هم ما نسبت به دوست و برادر دینی که وارد عالم برزخ شده، نمیتوانیم و نباید بیتفاوت باشیم و باید به زیارت قبرش برویم. در آموزههای دینی ما به زیارت قبور توصیه شده که آداب و اصول و دستاوردهایی دارد و اگر درست ادا شود، برای افراد حاضر در برزخ آثار کاربردی دارد. این یعنی مرگ، وظایف ما را نسبت به یکدیگر از بین نمیبرد، بلکه باید ما برای آنها که در برزخ حضور دارند نیز گره گشایی کنیم.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه