خانواده آقای حمید ۲۰ سال است پذیرای زائران هستند
خانهای که برکتش از میهمان هاست
حاج خانم که تازه از جلسه قرآن برگشته همزمان با ما میرسد و در را به روی ما باز میکند تا میهمان خانواده حمید شویم. وارد خانهاش در محله رضاییه میشویم.
حاج آقا هم در منزل است و با رویی خوش به ما خوشآمد میگوید. محمدآقا ۳۰ سال به عنوان خادم حرم مطهر در خدمت زائران امام رضا(ع) بوده و ۲۰سال است با همسرش در منزلشان، افتخار پذیرایی از زائران آقا را دارد. با آنها به گفتوگو مینشینیم تا درباره میزبانی از زائران امام رضا(ع) گپ بزنیم.
۷۰ سال خدمت پدر و پسر در حریم رضوی
محمد حمید اصالتاً مشهدی است و سال ۱۳۳۴ متولد شده؛ از همان بچگی سر سفره بابرکت حضرت رضا(ع) نشسته و قد کشیده است. پدر مرحومش هم در آستان قدس رضوی شاغل بوده است. در جوانی تعمیرگاه موتور داشته و حدود سال۱۳۶۰ با کمک پدرش در حرم به عنوان نگهبان مشغول میشود. ۳۰سال کامل توفیق خدمت در حرم امام رضا(ع) را داشته است. ۶سال آخر این خدمت ماندگار، برایش دلچسبتر هم شده و او هر روز به عنوان نگهبان، کار خود را کنار گنبد طلایی حضرت آغاز میکرده است.
البته حاجمحمدآقا فقط به صورت اداری بازنشسته شده و در واقع خدمت به زائران را در شکلی دیگر و در خانه پرمهرش ادامه داده است.
گفتن از پدری که دیگر کنار خانواده نیست بخش اول صحبت حاجمحمد است که میگوید: «پدرم میرزاحمید آدم فنیای بود و در تأسیسات حرم کار میکرد. تمام جزئیات قسمتهای فنی صحنها و ساختمانهای حرم را بلد بود. ۳۰ سال تمام در حرم خدمت کرد. بعد از بازنشستگی هم به خاطر مهارت خاص و بینظیرش دوباره دعوت به کار شد و ۱۰سال دیگر در حرم کار کرد یعنی ۴۰سال از عمرش را در خدمت امام رضا(ع) بود. علاقه او به این مسیر و تشویق و پیگیریاش من را هم در این راه پرسعادت قرار داد».
معصومهخانم، پرستار و میهماندار
معصومه شعبانیمقدم بانوی این خانه است. او متولد ۱۳۴۳ در مشهد است. در سال۶۰ با محمدآقا ازدواج کرده و حالا صاحب پنج فرزند هستند. برایمان تعریف میکند: «چهار سال اول ازدواج را با خانواده پدر شوهرم زندگی میکردیم. چند سال بعد را هم در خانه دیگری بودیم. بعد از آن هم تا امروز در این خانه سکونت داریم».
متأسفانه این روزها حاجمحمد به واسطه بیماری حال چندان مساعدی ندارد و سالها زمینه بیماری داشته که به قول خودش اگر هر جای دیگری غیر از حرم بود نمیتوانست کار کند. البته بیماری امروزهاش، کار را برای معصومهخانم سخت کرده و او از محمد آقا پرستاری میکند.
سن بالا و درگیری با بیماری هم از اراده این خانواده برای پذیرایی از زائران امام رضا(ع) کم نکرده و در سالهای اخیر، همواره قسمتی از خانه خود را در اختیار زائران قرار دادهاند.
معصومهخانم از زندگیشان بیشتر میگوید: «الحمدلله از روزی که نان امام رضا(ع) را میخوریم خدا ما را به خودمان وا نگذاشته است. اگر از کسی طلبکار نیستیم به کسی هم بدهکار نیستیم. الان هم هر کاری بخواهیم برای حضرت بکنیم کم است. اگر خانهمان را در اختیار زائر قرار میدهیم در برابر کرامت و بزرگواری آقا هیچ است».
اتاق بزرگتر برای زائران است
معصومه شعبانیمقدم از سالها پیش میگوید که چگونه همیشه در ایام محرم و صفر و نوروز، پسرها و دامادهایش را اطراف حرم میفرستاده تا زائران را برای اسکان به خانهشان بیاورند. فضای اصلی خانه را به دو اتاق تقسیم کردهاند. هر زمان میهمانی دارند خودشان در اتاق کوچکتر هستند و اتاق بزرگتر را در اختیار زائران قرار میدهند. لوازم آسایش و رفاه را هم تا حد توان برای زائران حضرت فراهم کردهاند.
معصومه خانم میگوید: «حساب زائرانی که تا به حال میزبان ما بودند را ندارم اما از تمام شهرهای ایران میهمان داشتیم. خیلی هم از طرف آنها مورد محبت قرار گرفتیم و به شهرهایشان دعوت شدیم اما به دلیل شرایط جسمی حاجآقا نمیتوانیم برویم».
این زوج با آستان قدس هم در ارتباط هستند و پس از اینکه کارشناسان آستان برای بازدید به منزلشان آمدهاند و تأیید میزبانی آنها، هر سال زائرانی را برای اسکان به منزل آنها میفرستند.
از طرف آستان قدس در جشنواره کرامت تجلیل شدهاند و تابلویی به آنها اهدا شده که روی آن نوشته شده «این خانه میزبان زائران ارض اقدس رضوی است».
اجابت خواسته دل
مادر این خانواده از امام رضا(ع) فقط سلامتی همسرش را میخواهد و میگوید: «من که هرچه از آقا خواستم دست رد به سینهام نزده است. هرموقع دلم میگیرید یا حتی خیلی خوشحالم به حرم میروم و با حضرت درددل میکنم. هرموقع هم برای عرض درخواستی از آقا به حرم رفتهام نشانهای به من رسیده است. مثلاً روزی برای طلب زیارت کربلا به حرم رفتم. دلم شکست و خیلی دعا کردم. برای خواندن زیارت نشسته بودم که یک خانم عراقی کنارم نشست. حرم شلوغ بود و جایم را برای نماز خواندن به او دادم. وقتی میخواستم بروم چادرم را کشید و یک زیارتنامه عراقی، یک مهر کربلا و یک تکه از پارچه ضریح امام حسین(ع) به من داد. در دل گفتم اینها نشانه است و حاجت روا خواهم شد. همینطور هم شد و همان سال با فاصله کمی از آن روز برای زیارت سیدالشهدا(ع) به کربلا رفتم».
کرامات امام مهربان
معصومه خانم از معجزات امام مهربانی برایمان میگوید: «یادم هست چهار سال پیش در راه برگشت از حرم کنار ایستگاه بهداشت پنجراه خانوادهای را دیدم که کنار خیابان چادر زده بودند. به آنها نزدیک شدم و گفتم ما چنین فضایی در منزل داریم و میتوانیم میزبان شما باشیم. اهل کرج بودند و برای زیارت و گرفتن شفای دخترشان به مشهد آمده بودند. خیلی دنبال مکانی برای اسکان گشته بودند اما به خاطر گرانی نتوانسته بودند جایی برای خود پیدا کنند. برای همین اول باور نمیکردند ما به صورت رایگان منزلمان را در اختیارشان قرار میدهیم. دختر جوانشان مدتی قبل با ماشین تصادف کرده بود و نمیتوانست راه برود. اما به لطف حضرت رضا(ع) در همان ایام شفا پیدا کرد و خاطره خوشی برای آنها و ما رقم خورد».
او ادامه میدهد: «البته قبلتر از این هم در این خانه شاهد لطف و کرامات آقا بودهایم. سالها پیش خدابیامرز پدر شوهرم مریض شد و دکترها جوابش کرده بودند. چند روزی برای استراحت به منزل ما آمد. یک روز که از بیرون به خانه آمدم دیدم از خواب بیدار شده و گریه میکند. از او پرسیدم چیزی شده؟ گفت: خانهتان هیچ وقت بیبرکت نخواهد شد. در خواب آقا را دیدم و مرا شفا داد. همینجا در خانه شما روبهرویم نشسته بود».
خبرنگار: زهرا زنگنه
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
خانهای که برکتش از میهمان هاست
-
قدس رواق
-
کارگری برای امام رضا(ع)
-
قطره عرق بدن کارگر مثل قطره خون شهید راه خداست
-
ما نور میچینیم
-
موقوفههای زواری
-
راهکار اقتصاد اسلامی برای احقاق حق کارگر و مقابله با ثروتهای بادآورده
-
ادب در پیشگاه امام
-
اجرای طرح «غنچههای رضوی» برای 12 هزار نوآموز مهدالرضا(ع) در حرم مطهر رضوی