کنشگری درونی و بیرونی، زمینه‌ساز ظهور منجی

بایسته‌های حکومت اسلامی برای زمینه سازی ظهور

کنشگری درونی و بیرونی، زمینه‌ساز ظهور منجی

بدون هیچ تردیدی امروز مسئله حکمرانی مهم‌ترین دغدغه کارگزاران، سیاست‌ورزان و اندیشمندان است. جمهوری اسلامی ایران بر بنیاد احیای خوانش درست اسلام سیاسی و به‌عنوان گامی برجسته در زمینه‌سازی تحقق ظهور حضرت مهدی(عج) و شکل‌گیری حکومت فراگیر اسلامی بنا شده است.


​​​​​​​این بدین معناست که در اندیشه سیاسی شیعیان یکی از وظایف مهم مهیا کردن مقدمات امر ظهور با بهره بردن از همه استعدادها و توانایی‌هاست. بر پایه دلایل عقلی و با رجوع به منابع برجسته روایی مشخص می‌شود پیوسته وظایف مهمی بر عهده مسلمانان قرار گرفته است تا در دوران غیبت انجام داده و زمینه‌سازی ظهور را فراهم کنند. حقیقت آن است بخش بزرگی از این وظایف در چارچوب رفتارهای گروهی بروز و ظهور خواهد داشت. 

بایسته‌های حکومت اسلامی برای زمینه سازی ظهور
بایسته‌های یک حکومت سیاسی برگرفته از مبانی اسلامی، هدایت و راهبری همه جامعه را در یک مسیر جامع و مشخص برعهده ‌گرفته و از هرج‌ومرج جلوگیری کرده و انسجام مورد نیاز برای فراهم آوردن جامعه منتظر ظهور به معنای راستین کلمه را فراهم می‌کند. در همین رابطه است که ظهور حضرت مهدی(عج) موجب نابودی ظلم و گسترش فراگیر عدالت خواهد شد. ازاین‌رو حکومت و نظام اسلامی پیش از ظهور باید در چنین مداری حرکت کند. 

حرکت نظام در مدار ظلم‌ستیزی 
این بدان معنی است که می‌توان دو وظیفه اساسی برای جمهوری اسلامی متصور بود. نخستین وظیفه تقویت شناخت و توسعه آگاهی عموم مردم نسبت به مبانی اسلامی است. به عبارت بهتر نخستین و یکی از وظایف اصلی حکومت، پرورش مسلمانانی است که شناخت دقیقی از اسلام داشته و به تبیین درستی از مسئله ظهور دست یافته باشند. این هدف بسیار مهم محقق نخواهد شد مگر آنکه حکومت اسلامی از برنامه عملی و از پیش تعیین‌شده‌ای برخوردار باشد. درک دقیق مسائل جامعه، بهره بردن از دستگاه‌های معرفتی، تعریف فرایندهای اصلی جاری در جامعه و نگاه درست به آینده ازجمله وظایف حکومت اسلامی پیش از ظهور است. این نظام سیاسی است که باید بتواند انتظار را به صورتی عملی در کنش اجتماعی اعضای جامعه متجلی کند.

تجلی عملی انتظار یعنی چه؟ 
 جامعه منتظر باید انتظار خویش را در هر دو تراز کنش‌های درونی و بیرونی به شکلی آشکار نمایان کند. به عبارت بهتر این بُعد نرم‌افزاری جمهوری اسلامی خواهد بود. اما وظیفه دوم که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است نقش عملی حکومت اسلامی است. نمایش چهره‌ای کارآمد و مؤثر از اسلام در زندگی مردم یکی از مهم‌ترین رسالت‌های انقلاب اسلامی است. 

مقید بودن نظام به تمامی شئون زندگی بشری 
بی‌شک ما باید بتوانیم در عمل نشان دهیم اسلام در همه عرصه‌ها و شئون زندگی انسان دارای برنامه است و این برنامه‌ها به‌طور عملی قابلیت اجرا دارند. آشکار است که توصیف بی‌نظیر رهبرمعظم‌انقلاب از گام‌های مهم تحقق انقلاب یعنی انقلاب اسلامی، نظام اسلامی، دولت اسلامی، جامعه اسلامی و تمدن اسلامی وظایف بسیار سنگینی را بر دوش حکومت می‌گذارد. شکل گرفتن دولت اسلامی بی‌تردید یکی از پیچیده‌ترین گام‌های مذکور است. 

جایگاه دولت اسلامی در مسئله ظهور
دولت یک دستگاه سیاسی متمرکز است که وظیفه اداره همه امور را بر عهده دارد و دولت اسلامی دولتی است که برآمده از «لا اله الا الله» باشد و در مدار توحید حرکت کند. این دولت نسبت به همه ابعاد زندگی مردم مسئولیت داشته و باید قوانین الهی را جاری کند تا زندگی در مسیر حق و سعادت معنی یابد. ازاین‌رو سهل‌انگاری و ناکارآمدی در انجام وظایف خطر بزرگی است که می‌تواند زمینه ناامیدی را فراهم آورده و به تهدیدی بزرگ بدل شود. دولت اسلامی باید بتواند با تحقق نیازهای مادی و معنوی انسان در مدار آموزه‌های اسلام، زمینه انتظار حقیقی برای ظهور و آمادگی برای قیام حضرت مهدی‌(عج) را فراهم کند. 

جایگاه احکام و تقیه در مسئله ظهور
شیخ مفید، تقیه را با نظر به حکم آن، به واجب، حرام و مستحب تقسیم کرده است؛ ازجمله به هنگام ترس از جان، آن را واجب و در صورت ترس از زیان مالی آن را مباح دانسته است. شیخ انصاری مصداق تقیه مستحب را مدارا کردن با اهل سایر مذاهب و تأکید بر معاشرت با آن‌ها و نمازهای آنان دانسته است. 
در منابع متأخر، این نوع تقیه را با توجه به تعابیر احادیث، «تقیه مداراتی»‌ نامیده‌اند. فقها به استناد احادیث، تقیه را در مواردی حرام شمرده‌اند؛ ازجمله احکام واجب و حرامی که تقیه کردن در آن‌ها به نابودی اساس دین می‌انجامد مانند محو کردن قرآن، از بین بردن کعبه و نفی احکام ضروری یا اصول دین یا مذهب، مواردی که کاربرد تقیه به خون‌ریزی و قتل می‌انجامد. برخی فقها هم جز به ضرورت، تقیه کردن را حرام دانسته‌اند. 

خبرنگار: محمد جواد استادی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه