همراه قدس خواهم بود

سید ابوالفضل محمودی همچنان خود را جزو جدی ترین مخاطبان همیشگی روزنامه میداند

همراه قدس خواهم بود

«قدس» برایش خاطرات کودکی است. بوی جوهر پخش شده، ورق زدن کاغذهای کاهی، عطر حرم رضوی، پیاده گز کردن مسیری برای خرید روزنامه از سوپر مارکت محل، عکس پســربچه ای در روزی برفی که در حال توزیع روزنامه است و کبوتری در حال پرواز، ثبت شده در نخستین شماره روزنامه ســال ۱۳۷۵ که خبر داد قدس حالا برای تمام مردم کشور منتشر میشود.


مصاحبه پیش رو، مرور خاطرات همراهی حدود سه دهه «سید ابوالفضل محمودی» یکی از خوانندگان قدیمی روزنامه قدس است که در نهایت ریزبینی و دقت نام سردبیران، نویسندگان و حتی محتوای ویژه نامه ها را به خاطر دارد.
آنچه در ادامه میخوانیــد برشهایی از گفتوگوی مفصل ما با این خواننده پرســابقه قدس اســت. او در این گفتوگو با دقت نظر درباره روزنامه قدس و دوره های مختلفی که تجربه کرده، نظر داده است.

عشقی که سرد نشد
حدود یک ســال و نیــم از قــدس بزرگترم. پــدرم اهل مطالعه اســت و مــن عادت روزنامه خوانی را از او به ارث بردهام. آشنایی من با روزنامه قدس به حدود سالهای73 و 74 بر میگردد. پنجشنبه ها قدس صفحه ای داشت به نام کودک و نوجوان که با علاقــه آن را ورق میزدم. یک بــار جدولی کودکانه تهیه کردم و فرســتادم و در آن صفحه کار شــد. اوایل پدرم روزنامه میخرید تا اینکه بعد از دو سه سال عشقم این بود که خودم روزنامه را تهیه کنم. آن سال ها بولوار شاهد مشهد بودیم. یکی از همکالسی هایم در دبستان «شهید کاخکی» را مأمور کرده بودم تا هر صبح از سوپرمارکت چهارراه ورزش، روزنامه را بخرد و همان اول وقت برایم بیاورد. آن زمان در محدوده زندگی ما دکه روزنامه فروشی نبود. ایام تابستان هم که مدارس تعطیل بود، خودم همــان اول صبح روزنامه را تهیه میکــردم. گاهی که دیرتر میجنبیدم روزنامه تمام شــده بود. این گونه بود که روزنامه قدس تبدیل شــد به عشق دوران کودکی و نوجوانی من.

سه دهه روزنامه خوانی
از همان اوایل با روابط عمومی روزنامه ارتباط تلفنی میگرفتم و نکاتی را میگفتم. روزی با شماره ۷۶۱۰۰۸۶ ،شماره قدیم روابط عمومی روزنامه تماس گرفتم. بعد از سلام «ســید حمید هاشــمی» کارشــناس روابط عمومی آن زمان، گفت:«سالم آقای محمودی». با تعجب پرسیدم: فامیل مرا از کجا میدانید؟ گفت:«مخاطبان پر و پا قرص روزنامه را به خوبی میشناسیم» و... آن صحبت ها و ارتباط صمیمانه و بعدها محبتی که سایر بزرگواران مثل آقای محمدهادی زاهدی سردبیر وقت و خانم بهجت جاودانی کارشناس روابط عمومی داشتند، برای من انگیزه ای شد تا به امروز ارتباطم را با قدس ادامه دهم. در چند نوبت هم مصاحبه ها و یادداشت هایی از من به مناسبت سالگردهای انتشار و روزهای ویژه چاپ شد.
یکی از کارهای خوبی که در زمان آقایان «قلندریان» و «»واقعی» انجام شد، ارتباط چهره به چهره مدیران روزنامه با مخاطبان در قالب دیدارها و نشست ها بود. بعدها با رونق گرفتن فضای مجازی تقریبا با تمام مدیران و سردبیران روزنامه ارتباط دارم و نظراتم را مستقیم با آنها در میان میگذارم؛ اما آن ارتباط چهره به چهره حال و هوای دیگری داشت.

خاطره بازی با نخستین خاطره ها
یکی از شــاخصه های قدس در دهه 70 وجود صفحات تخصصی و حرفه ای بود که آن را از سایر روزنامه ها متمایز میکرد و برای تمام گروه های سنی و هر سلیقه ای محتوایی جذاب و غنی داشــت. غیر از صفحه کودک و نوجوان، صفحاتی چون جوانان، بانوان، خانواده، دانشجو و دانشگاه، کتاب، اندیشه و... روزنامه قدس را به عنوان یک روزنامه فرهنگی و اجتماعی شاخص مطرح کرده بود.
«تماشاخانه» را «مجید تربت زاده» مینوشت. حدود اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 ،ابتدا به صورت باکسی پایین صفحه ادب و هنر منتشر میشد، کم کم دو روز در هفته به صورت مستقل از صفحات ادب و هنر چاپ میشد.
صفحه «عشقستان» هم هر هفته روزهای پنجشنبه چاپ میشد. صفحه ای با حال و هوای دفاع مقدس و موضوع ایثار و شهادت که خوانندگان زیادی داشت. ادغام این صفحه در صفحات فرهنگی، اواخر سال 1394 باعث کم رونقی و سپس حذف عنوان آن شــد. از اواخر خــرداد 1382 صفحه آخــر روزنامه که تا قبــل از آن سیاسی بود تغییر محتوا داد و صفحه «در حوالی امروز» با موضوعاتی فان و اندکی اجتماعی و فرهنگی جای آن را گرفت و هفت سال هم دوام آورد.
در 28 آذر 1394 صفحه«ایستگاه» در آخرین صفحه از صفحات اصلی روزنامه با همان حال و هوای در حوالی امروز متولد شد. «بهروز فرهمند» اولین دبیر این صفحه بود و نام آن صفحه هم پیشنهاد من بود که ایشان بزرگوارانه پذیرفت. چقدر زیبا بود گزارش از شخص هایی که در این صفحه به چاپ میرسید. متأسفانه این صفحه هم پس از مدتی حذف شــد و جای خالی آن در قدس به شدت احساس میشود.
ســتون اجتماعی «حالجی» اواخر دهه ۷۰ توســط «علی اکبر کساییان» نوشته میشد و ستون طنز سیاسی به اسم «آقای چه و چه و چه» توسط آقای «یوسفعلی میرشکاک». روزنامه در آن ســالها ســتونها و صفحات متنوعی داشت که اگرتعــدادی از آنها حفظ میشــد حتما خوانندگان بیشــتری روزنامــه را همراهی میکردند.
از دیگر نویسندگان و اعضای تحریریه روزنامه که نام آنها را به یاد دارم و یا از مطالب آنها استفاده کرده ام آقایان آرش شفاعی، حسن احمدی فرد، عباسعلی سپاهی یونسی، مهرداد طبسی، سید حبیب قاآنی، امیر روحپرور، جواد رستم زاده، سعید کوشافر، ارژنگ حاتمی، سعید ترشیزی و خانمها فرحروز صداقت و زنده یاد مریم زنگنه هستند.

جاده هایی بی انتها
عالوه بر ستونها و صفحات جذاب، ویژه نامه ها و ضمائمی خواندنی نیز از همان سال های ابتدایی تاکنون در قدس کار شده است. ضمیمه هفتگی «جاده» که به نظرم اولین هفته نامه روزنامه بود در اوایل دهه 80 ویژه جوانان و نوجوانان و کودکان منتشر شد و به نوعی جایگزین صفحات کودک و نوجوان و جوان شد. کاری فاخر و نو در روزنامه که متأسفانه بعد از مدت کوتاهی حذف شد. بعدها در دوران مدیریت آقای غلامرضا قلندریان هفته نامه «عیار» در حوزه اقتصاد، هفته نامه پرونده هر هفته در یک موضوع خاص و هفته نامه خطه خورشید ویژه استان های خراسان هر کدام برای مدتی چاپ شدند.
در دوران مدیریت آقایان رضا خوراکیان و ایمان شمسایی هفته نامه های «سالم» ویژه زیارت و آســتان امام هشــتم(ع)، «بیت المقدس» در موضوع جهان اسلام، «کفشدوزک» ویژه کودکان، « چهارده»ویژه هیئت ها و محافل مذهبی،«چراغ» در حوزه تاریخ و «+روایت» با مطالبی متنوع مدتی انتشار یافت. از سال گذشته هم هفته نامه های «قاصدک» در حوزه کودک، «قلق» با موضوع جدول و سرگرمی و «قاف» با محتوایی در حوزه مســتندنگاری مردم ایران کار میشد که خب البته عمرشان به پایان رسید.
سه هفته نامه «جاده»، «چراغ» و«قاف» را جزو ماندگارترین ضمایم تاریخ روزنامه میدانم. متأسفانه تغییرات مدیریتی پرشمار در روزنامه و احتمالا مشکلات موجود در زمینه تأمین کاغذ، کارهای اثرگذار قبلی را حفظ نمیکند و شاهد تعطیلی ضمائم و هفته نامه ها هستیم.

عیار دلسوزی یک خواننده
در این سال ها نقدهای زیادی به روزنامه داشتهام. یکی از مهمترین آنها انتقاد به چاپ ضمیمه چهار صفحه ای روزانه «خط قرمز» در حوزه حوادث بود. این ضمیمه با رسالت تعریف شده برای روزنامه همخوانی نداشت. خدا را شکر که تداوم نیافت، قرار نیست که به هر قیمتی خواننده جذب شود.
پراکندگی های موجود در ســاختار و چیدمــان صفحات روزنامه هم در ســال های ابتدایی دهه 90 آزار دهنده بود. آن ایام، حتی صفحات اصلی روزنامه مکرر جابه جا یا به اندک بهانه ای حذف میشد.
یکی از ستم هایی که به روزنامه در اواسط سال 1397 شد حذف ستون «رهنمود» از روزنامه قدس بود. ستونی ریشــه دار که حدود ســه دهه البته تحت عنوان ها و ساختارهای مختلف جزو ثابت هر روز روزنامه بود و در آن فرمایشات امام راحل ورهبر معظم انقلاب انعکاس مییافت. خوانندگان قدیمی تر روزنامه حتمابه خاطر دارند در دهه ۷۰ این ستون در بالای صفحه نخست روزنامه و سمت چپ لوگوی قدس کار میشد. ای کاش دوباره این ستون احیا میشد.

مسئولان محترم قدسی
هر دوره مدیریتی، ویژگی های خاص خود را داشته است. در دوران مدیریت 16 ساله آقای «سیدجالل فیاضی» از 28 آذرماه 1366 تا اردیبهشت 1382 ،روزنامه قدس از یک روزنامه محلی به روزنامه سراسری تبدیل شد و نخستین روزنامه در کشور بود که در اواخر سال 1395 چاپ همزمان در تهران و مشهد را تجربه کرد. البته این اواخر حال و هوای روزنامه بیشتر سیاسی بود.
پس از آن در دوران مدیریت هشت و نیم ساله آقای »«غلامرضا قلندریان» حال و هوای روزنامه بیشتر به سمت موضوعات اجتماعی متمایل شد و از سیاست فاصله گرفت. دو اقدام جسورانه و مهم در دوران مدیریت ایشان تغییر لوگوی روزنامه در تابستان 1383 و تغییر قطع و رنگی شدن تمام صفحات آن از 18 اردیبهشت 1389 بود. انتشار ضمیمه روزانه چهار صفحه ای ورزشی هم در دوران مدیریت ایشان اتفاق افتاد.
از ویژگی های دوران چهار ســاله مدیریــت آقای «حمزه واقعی» انتشــار ضمائم و ویژه نامه های مناسبتی فراوان بود که برخی از آنها را هنوز در آرشیو دارم.
مهمترین ویژگی دوران مدیریت آقای «رضا خوراکیان» افزایش صفحات ثابت ویژه خراسان به هشت صفحه بود که متأسفانه بعد از ایشان ادامه پیدا نکرد. در دوران مدیریت آقای «ایمان شمسایی» هم انتشار هفته نامه های پرشمار، حرفه ای و صد البته خواندنی، شاخصه روزنامه قدس بود.
در دوران مدیریت آقای «علی یعقوبی» نظم حاکم بر چیدمان صفحات و ساختار منسجم صفحات اصلی و ضمایم ثابت روزنامه از ویژگی های ممتاز آن به شمار میرود. طی ســالیانی که خواننده قدس بوده ام، به نظرم ســاختار فعلــی روزنامه، البته با بضاعت موجود در تعداد صفحات، قویترین و منظم ترین ساختار تاریخ ً روزنامه است. اکنون مرز میان صفحات خبری روزنامه، حوزه خراسان و معارف کامال مشخص و صد البته حساب شده است. انتشار ضمیمه ثابت روزانه «رواق» در حوزه معارف دینی آن هم در چهار صفحه، کاملا ً منطبق با رسالت روزنامه و اقدامی بینظیر و در خور تقدیر در روزنامه قدس است. البته انتظار از روزنامه منتسب به آستان امام هشتم(ع) هم همین است.
در بین مدیران و ســردبیران قدس، آقای سید جالل فیاضی بسیار خوب و منظم مینوشت. عنوان یکی از یادداشت های ایشان را با عنوان «معمار انقلاب، معیار انقلاب »در توصیف شخصیت امام خمینی(ره) هنوز به خاطر دارم. انتظار از سایر سردبیران و مدیران مسئول قدس نیز همین است که شکسته نفسی را کنار بگذارند و حداقل هفته ای یک یا دو بار در مورد مسائل روز، یادداشت یا سرمقاله بنویسند و موضع روزنامه را اعلام کنند.

کوچ از روزنامه کاغذی به آنلاین
10 سالی هست که در اداره اوقاف مشغول به خدمت هستم و به دلیل شرایط شغلی و مسئولیت های محوله در شهرهای مختلف زندگی کرده ام. متأسفانه دسترسی به روزنامه کاغذی حتی در نزدیکترین شهرستان های مجاور به مشهد مقدس به راحتی ممکن نیست اما مطمئنم جزو نخستین نفراتی هستم که ساعت ۵ دقیقه بامداد و به محض بارگذاری صفحات PDF روزنامه را در «قدس آنلابن» میخوانم. با وجود این برای ورق زدن روزنامه با بوی جوهر و مواد نفتی دلتنگ میشوم و وقتی به مشهد می آیم برخی نسخه های کاغذی روزنامه را تهیه میکنم. روزنامه قدس ولو به تعــداد اندک و انگشــت شــمار باید حداقل در ســطح دکه هــای مطبوعات شهرستان های سه استان خراسان رضوی، شمالی و جنوبی خودنمایی کند. توزیع منقطع و نامنظم، مخاطب را دور میکند.

اگر من سردبیر بودم​​​​​​​
حتمــا نخســتین اقــدام مــن، تقویــت اخبــار و گزارش هــای مربــوط بــه شهرســتان های خراســان بزرگ بود. ضمیمه روزانه ویژه خراسان با انتشارش در سراســر کشــور میتواند خراســانی های مقیم دیگر اســتان ها را نیــز همراه روزنامه کند.
ضمیمه رواق میتواند پل ارتباطی مردم سراسر ایران با آستان امام رضا(ع) باشد. این ضمیمه با همه تلاشهای شایسته ای که تحریریه آن دارند، جای کار تخصصی بیشــتری دارد و بیشــتر از این ها میتوان با محافل و نهادهای مذهبی و فرهنگی سراسر کشور ارتباط برقرار کرد. روی گرافیک روزنامه و کیفیت چاپ آن هم با دقت بیشتری کار میکردم. روابط عمومی روزنامه را فعال و شورای خوانندگان تشکیل میدادم.
برخی فکر میکنند عمر روزنامه های کاغذی به سرآمده اما مرگ مطبوعات فقط یک شوخی است. به نظر من رسانه های کاغذی برای استمرار فعالیت در عصر اینترنت باید روش و شیوه خود را تغییر دهند. انتشار ویژه نامه ها، هفته نامه ها، گفتوگوها و مطالب تحلیلی یکی از همان شیوه هایی است که میتواند مردم را با روزنامه ها آشتی دهد. هنوز هم بســیاری از خوانندگان قدیمی روزنامه ها که به نظرم در بازه سنی 35 تا 70 سال قرار میگیرند نسخه کاغذی را به آنلاین ترجیح میدهند و بوی کاغذ، روزشان را میسازد.

برچسب ها :
ارسال دیدگاه