توافق برای ایران بنبست برای اسرائیل
هیراد مخیری، کارشناس ارشد مسائل بین الملل
مرور روابط بینالملل در تاریخ معاصر همواره این بشارت را برای ما داشته است که هر توافقی ممکن است دو روی سکه متفاوت داشته باشد.
در این شرایط، ناگزیر پایداری و دوام پیمانها از یک سو و شکنندگی پیمانهای بینالمللی میتواند برای ما مورد توجه باشد. از آنجایی که تئوریهای مطرح شده از سوی نظریه پردازان مکاتب واقعگرایی و نوواقعگرایی روابط بینالملل، بارها اثبات کرده است فرضیههای این مکتب جنبه قطعیت و وقوع پذیری دارد و بر همین اساس فاکتورهای کلیدی رفتاری دولت ها، این وحدت نظر مشخص را از جانب نظریه پردازان به وجود آورده که حفظ قدرت حرف اول و آخر را در سیاست بینالملل میزند، باید سطح تحلیل ما مبتنی بر حقایق عرصه بینالمللی تعریف شود. با انجام یک مطالعه تطبیقی، بر اساس مکتب آزمون و خطا واقعگرایی در روابط بینالملل، میتوانیم در باب توافق اخیر ایران و عربستان که با میانجیگری چین، عراق و عمان انجام شد، به سراغ پارادایمهای عملی تحلیل این رویداد برویم. با توجه به این مقدمه از شرایط گذار از نظم بینالمللی، ما میتوانیم در باب روابط جدید ایران و عربستان به این نکته کلیدی توجه کنیم که این توافق بخشی از سناریو جدید رقابتها در دوران گذار از نظم گذشته به نظم جدید است. نباید فراموش کنیم علاوه بر قدرتهای بزرگ، قدرتهای منطقهای نیز در این دوران گذار در اوج رقابتهای چندبعدی خود برای تثبیت هژمونیشان در منطقه مقرر خود هستند. رقابت ایران و عربستان نیز در صدر این رقابتهای پیچیده شبکهای قرار میگیرد و دورنگاه این توافق با نقشآفرینی چین را میتوان نماد تلاش چین برای نقشآفرینی پررنگ به عنوان جایگزین تصمیمساز در منطقه غرب آسیا در مقابل آمریکا مدنظر قرار بدهیم. در ازای این تحلیل به نوعی شاهد این هستیم که چین برای رقابت چندگانه خود به این نتیجه رسیده است که از تواناییها و ظرفیتهای خود برای برقراری ثبات در منطقه ورود عیان و جدی داشته باشد.در طول این نگاه ما، ناگزیر توافق ایران و عربستان برای چین عامل هویت بخش در رقابت جدید بین المللی برای سبقت از آمریکا و غرب در منطقه و آسیاست. از این رو ایران نیز با توجه به تضاد منافع خود با غرب در مسائل گوناگون، جمهوری خلق چین را با خود همراه میداند و از شرایط رقابت قدرتهای بزرگ میبایست نهایت بهرهبرداری را برای احصای منافع امنیتی سیاسی و اقتصادی و همچنین ثبات جایگاه در آسیای میانه، قفقاز و غرب آسیا داشته باشد. برای ایران این مسئله قابل اهمیت است که برونداد شبکههای نوین در دوران گذار میتواند در دیگر نقاط خاورمیانه و آسیای مرکزی آثار جدی به جای بگذارد. ما میتوانیم این توافق را به عنوان عامل امتیازساز در مسیر چانهزنیها و فرصتسازیهای ژئوپلتیکی و استراتژیکی و اثرگذار بر نقشههای آینده قلمداد و فرصتساز محسوب شود. نگرانی رژیم صهیونیستی از این رویداد که بازتاب گسترده بینالمللی داشته و با استقبال مقامات اغلب کشورهای منطقه و فرامنطقهای مواجه شده، امری طبیعی است. رژیم صهیونیستی سرمایه گذاری سنگینی برای پروژه ناموفق انزوای ایران انجام داده بود که با توجه به ازسرگیری روابط ایران و عربستان و همچنین ورود چین به بازیهای پیچیده منطقه، قطعاً صهیونیستها در یک بنبستی قرار گرفتهاند که ممکن است آنها را مجبور به تعدیل مواضع بر اساس آنچه نظام بینالمللی جدید به آنها تحمیل کرده است، کند.
برهمین اساس دایره تحلیل توافق ایران و عربستان بر اساس مدل واقعگرایانه ترسیمکننده این سمت و سو در تحولات آینده نظم جدید بین المللی است که با در هم تنیده شدن روابط بینالملل کنشگرانی که سیاستهای هجومی، اولویت روابط خارجی آنهاست، باید به سوی مدلهای دیپلماتیک و گفتوگومحور با هدف جلوگیری از بروز و افزایش تهدید و همچنین کاهش تنشها از مسیر منطقی حرکت کنند.
برچسب ها :
ارسال دیدگاه
تیتر خبرها
-
انقلاب اسلامی امید و اعتمادبهنفس را در جهان اسلام ارتقا داد
-
رمزگشایی از مذاکرات تهران و مسقط
-
22 اسفند
-
ارض اقدس رضوی میزبان بزرگترین میهمانی نوروزی
-
پایگاههای مراقبتهای پزشکی چه خدماتی به زائران نوروزی میدهند؟
-
تجهیز بالگردهای هوانیروز به تسلیحات جدید
-
ریاض و صنعا پرچم سفید را بالا میبرند؟
-
نهضت ملی مسکن نیازمند صنعتیسازی
-
زیارت، خانواده و همدلی
-
تیم ملی، پاداش یک دهه ناکامی به ژنرال
-
«ناقوس» شعر رفتن را سرود
-
توافق برای ایران بنبست برای اسرائیل