گزارش میهن از دلایل افزایش جمعیت در شمال کشور
تغییرات اقلیمی؛ عامل اصلی مهاجرتهای داخلی
اینکه افراد از شهری به شهر دیگر مهاجرت کنند اتفاق جدیدی نیست، اما اینکه تغییرات اقلیمی دلیل مهاجرت ۸۰۰ هزار نفر طی دو سال اخیر از مناطق مرکزی و جنوبی ایران به مناطق شمالی کشور باشد، حتماً پدیده جدید محسوب میشود.
آمار نشان میدهد که ظاهراً موازنه مهاجرتی در کشور بههم ریخته و به نظر میرسد الگوی مهاجرتی تغییر کرده است. برخی از شهرها خالی از جمعیت میشوند و در برخی شهرها سرریز جمعیتی صورت میگیرد. این میتواند نتیجه مهاجرت داخلی کنترل نشدهای باشد که البته این میتواند مولد عللهای زیادی از جمله بیکاری یا حتی بیآبی باشد. مهاجرتی که مطمئناً برای افراد خالی از مشکل نیست.
از جمله استانهای مهاجرپذیر پس از تهران میتوان به شهرهای شمالی کشور اشاره کرد که مطمئناً این تغییر اقلیمی بدون مشکل نبوده و نیست.
نقش بحرانهای طبیعی
با آغاز دهه ۹۰ شمسی، بحرانهایی مثل عوامل طبیعی همچون فرونشستها، کمآبی و خشکسالیها، آلودگیهای هوا، تراکم بیشازحد جمعیتی و... در استانهای مرکزی و جنوبی کشور سبب شده افراد زیادی مهاجرت را به عنوان راهی برای فرار از بحران انتخاب کرده و در استان گیلان که از لحاظ موقعیت طبیعی و آبوهوایی مناسبتر است، سکنی گزینند.
نکته حائز اهمیت در مهاجرتها به گیلان این است که این مدل به صورت گسترده در تمامی سطوح شهری و روستایی استان در حال وقوع است و استانی که طی دهههای مختلف، اشکال مختلفی از مهاجرت را در خود نظارهگر بوده، طی یک دهه اخیر شکل ناموزونی از مهاجرپذیری را تجربه میکند که نهتنها برای محدودکردن این بحران برنامهریزی نشده، بلکه به دلیل سرعت بالای این عامل، سررشته کار از دست رفته است.
در واقع، مهاجرت در گیلان از دورهای با شدت آغاز شد که استان همسایه مازندران با تراکم جمعیتی و ویلاسازیهای گسترده روبهرو شد. پس از افزایش تراکم جمعیتی در مازندران، این نقل و انتقال از مازندران به سمت گیلان سرازیر شد که با توجه به ابعاد زمانی آن، جابهجاییهای جمعیتی و سکونتی با تغییراتی همراه بوده است.
مهاجرت ۸۰۰ هزار نفر به شمال ایران یک خبر ساده نیست؛ چراکه سبب بزرگتر شدن بحرانهای بیکاری و محیط زیست مثل زباله در استانهای شمالی همچنین خطر از بین رفتن زبان و خرده فرهنگهای محلی میشود. از طرفی با توجه به درآمد پایین موجود در بخش کشاورزی و باغداری در آینده نه چندان دور شاهد از بین رفتن این بخش و تهدید امنیت غذایی خواهیم بود.
بر هم خوردن ترکیب اجتماعی
محمود مشفق، جمعیتشناس در این مورد گفت: جمعیت در حوزه دریای خزر در حال افزایش است. با توجه به تراکم بالای استانهای شمالی، این موضوع میتواند از نظر زیستمحیطی و اکولوژیک مسئلهساز شود.
این استاد دانشگاه گفت: موازنه مهاجرتی کشور در حال بههم خوردن است که به آن توجه نمیشود. الگوی مهاجرتی در کشور از «روستا به شهر»، به مهاجرت «شهر به شهر» و از شهرهای کوچک به مجموعههای شهری تغییر یافته است.
مشفق با اشاره به اینکه وقتی افراد مهاجرت کنند مبدأ از نیروی کار ماهر و اثرگذار خالی میشود، میگوید: از موضوع مهاجرت داخلی دیگر نمیتوان غافل ماند؛ زیرا با امنیت ملی کشور گره خورده است.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران چهار نقطه ثقل مهاجرپذیری در کشور داریم که مشفق درباره این چند نقطه مهاجرپذیر توضیح داد: اولین کانون جذب جمعیتی، تهران و البرز است. ضمن اینکه در مجموعه شهری تهران و البرز، کرج، پردیس، رباط کریم، شهریار و … از مقاصدی است که مهاجران انتخاب میکنند.
او ادامه میدهد: دومین کانون جذب جمعیتی استانهای قم، اصفهان، مازندران و یزد و سومین کانون مهاجرتی مجموعه شهری مشهد(مشهد و شهرکهای اطراف) است. همچنین چهارمین کانون مهاجرپذیری استانهای شمالی گیلان و مازندران است.
این جمعیتشناس با اشاره به تأثیر سرریز شدن جمعیت در استانهای مهاجرپذیر توضیح داد: این نوع مهاجرت موجب ایجاد مشکلات اقتصادی و اجتماعی میشود.
به طور مثال در بعد اقتصادی سبب افزایش قیمت زمین، مسکن و اجارهبها میشود. این اتفاق در استانهای شمالی هم میافتد. در بعد اجتماعی هم سبب افزایش آسیبهای اجتماعی، به هم خوردن ترکیب اجتماعی در منطقه مهاجرپذیر میشود. به هر شکل باید برای کنترل این اوضاع دلایل مهاجرت را در مبدأ بررسی و کنترل کرد و نباید آن را نادیده گرفت.
تخریب روستاها
منفرد اما جامعهشناس دیگری است که تخریب روستاها را از پیامدهای مهاجرت دانست و به مهر گفت: مطمئناً مهاجرت، تخریب روستاها و از رونق افتادن کشاورزی و دامداری در استانی مانند مازندران است را در پی دارد. در پدیده مهاجرت، ارزشها و هنجارهای فرهنگی افراد دچار فروریختگی میشود که خود سبب پدیدآمدن آسیبهای اجتماعی دیگر است.
وی با بیان اینکه جمعیت استانهای شمالی به دلیل وضعیت جوی مناسب هر روز افزایش مییابد و مهاجرتهایی به مازندران صورت میگیرد و غیربومیها زمینهای استان را خریداری میکنند که قطعاً تبعات سوءفرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به همراه خواهد داشت، ادامه داد: در شهری که مقصد مهاجران است نیاز به مسکن، کالاهای اساسی زندگی، آموزش و بهداشت افزایش پیدا میکند، اما وقتی ما برنامهریزی نداشته باشیم نیازهای انباشته بدون پاسخگویی مناسب سبب کاهش رفاه در شهرهای مقصد میشود.
علت مهاجرت ۸۰۰ هزار نفر به شمال کشور
در این باره بهتازگی معاون سازمان حفاظت از محیط زیست گفته که براساس آمارها در دو سال گذشته حدود ۸۰۰ هزار نفر مهاجرت اقلیمی در کشور داشتهایم که مقصد آنها بیشتر استانهای شمالی کشور و شهرهای نزدیک تهران است.
داریوش گلعلیزاده در همین باره با اشاره به اینکه یکی از تبعات خشکسالی مهاجرت اقلیمی است، به مهر گفت: این مهاجرتها از فلات مرکزی ایران بهعلت کاهش کیفیت شاخصهای زیستی به مناطق شمال کشور بسیار زیاد شده است، شاخصهایی مانند افزایش گرد و غبار، کمبود آب سبب این مهاجرتها شده. برخی از مهاجرتهای اقلیمی برای کسب شغل است؛ چراکه با افزایش تغییرات اقلیمی مانند سیل و گرد و غبار معیشت مردم تحت تأثیر قرار میگیرد. یکی دیگر از پیامدهای تغییر اقلیم تهدید امنیت غذایی است، تولید بیش از ۹۰ درصد غذای دنیا وابسته به خاک است اما با جاری شدن سیل سلامت این خاک به خطر میافتد و سبب فرسایش آن میشود.
بحران فرهنگی
در این باره پیشتر پروفسورعلی یخکشی، پدر دانش محیط زیست ایران در گفتوگو با مهر ضمن تأکید بر اینکه دولتها به دنبال راهی برای مدیریت و حل بحران خشکسالی و بحران آب در کشور باشد، اظهار کرد: در صورت ادامه روند خشکسالی، ازدیاد جمعیت در ایران و مصرف بیرویه آب، این بحرانها شدیدتر میشود.
وی ادامه داد: ممکن است در آینده نه چندان دور بسیاری از شهرهای ایران فاقد آب شوند و مردم آن مناطق به ویژه مردم فلات مرکزی ایران مجبور به مهاجرت شوند و اگر به استانهای دیگری که منابع آبی بیشتری را در اختیار دارند مهاجرت کنند قطعاً بحران شدید فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و کمبود منابع در این استانها به وجود میآید. باید دولت راهکارها و تمهیدات لازم را برای جلوگیری از تشدید این بحرانها
انجام دهد.
مهاجرت به شمال ایران در حالی است که این استانها خود درگیر کم آبی و مشکلات اقتصادی هستند، به گونهای که نماینده مردم ساری و میاندورود در مجلس میگوید: حدود 3 هزار و ۵۰۰ هکتار از مزارع مازندران طی سالهای گذشته به دلیل کم آبی زیر کشت نرفته است.
علی بابایی، پسماند، جنگل، اقتصاد دریاپایه، تغییر کاربری اراضی، ساخت وسازهای غیرمجاز، بیکاری و… را از جمله مسائل مهم بیان کرده و میافزاید: مازندران خدمات ملی ارائه میدهد ولی سرانه بودجهای استان ملی نیست و باید در این زمینه میان مجلس و دولت تفاهم داشته باشیم و در مازندران با کسری شدید منابع آبی روبهرو هستیم.