printlogo


مروری بر زندگی سیاسی و مبارزاتی آیت‌الله عباس‌ واعظ‌ طبسی
یادی از خادم خورشید
هفت سال پیش، چهاردهم اسفندماه 1394، آیت‌الله واعظ طبسی، تولیت فقید آستان قدس رضوی و یار و یاور رهبر معظم انقلاب، پس از یک عمر مبارزه و مجاهده در جوار رحمت حق آرمید و پیکرش در جوار بارگاه منور رضوی آرام گرفت؛ جایی که او یک عمر خادم آن بود.


​​​​​​​آیت‌الله عباس واعظ طبسی از پیشگامان مبارزه علیه سلطنت پهلوی، نقش فراوانی در نهضت اسلامی داشت. به دنبال سخنرانی‌های کوبنده علیه رژیم به مناسبت قیام 15 خرداد 42 برای چندمین بار دستگیر و زندانی شد. علاوه بر سابقه مبارزاتی، خدمات وی به مردم در مقاطع مختلف از جمله زلزله‌‌ جنوب‌ خراسان‌ در شهريور 1347 و زلزله‌‌ مخوف‌ طبس‌ در سال‌ 1357 از نقاط درخشان کارنامه وی محسوب می‌شود. ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز عهده‌دار مسئولیت‌های مهمی بود که مهم‌ترینشان تولیت آستان قدس رضوی بود. آنچه در ادامه می‌خوانید نگاه مختصری است به زندگی و مبارزات آیت‌الله واعظ طبسی به روایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی که روز گذشته در پایگاه این مرکز منتشر شد. 

 در  محضر استادان نامدار حوزه
آیت‌الله عباس‌ واعظ‌ طبسی‌ در سال 1314 در خانواده یک‌ روحانی‌ در خراسان‌ چشم‌ به ‌جهان‌ گشود. پدر ایشان‌ شیخ‌ غلامرضا طبسی‌ (1355-1333 قمری) از مفاخر خطبای‌ مشهد و از شاگردان‌ آخوند ملاعلی‌ همدانی‌ و آیت‌الله مرعشی‌ به‌ شمار می‌رفت.
واعظ‌ طبسی‌ در یک‌ سالگی‌ پدر خود را از دست‌ داد و دوران‌ کودکی‌ را در دامان‌ مادر گذراند. دوره‌ ابتدایی‌ و بخشی‌ از متوسطه‌ را در مشهد گذراند و در آستانه‌‌ نوجوانی‌ به‌ تحصیل‌ علوم‌ اسلامی‌ دلبستگی‌ یافت‌؛ بنابراین‌ از دبیرستان‌ به‌ حوزه‌ رفت‌ و تحصیلات‌ حوزوی‌ را در محضر استادان نامداری‌ چون شیخ‌ محمدتقی‌ ادیب‌ نیشابوری‌، میرزا احمد مدرس‌ یزدی‌، حاج‌ شیخ‌ مجتبی‌ قزوینی‌، حاج ‌شیخ‌ هاشم‌ قزوینی‌ و چند مرجع‌ تقلید از جمله‌ آیت‌الله العظمی‌ سید محمدهادی‌ میلانی‌ و آیت‌الله فقیه‌ سبزواری‌ گذراند.
به‌ موازات‌ تحصیل‌، همه‌‌ دروس‌ مقدمات‌ و سطح‌ را چندین بار در مسجد ملاهاشم‌، مدرس‌، شیخ‌ بهایی‌ و جاهای‌ دیگر تدریس‌ کرد. حوزه‌ درس‌ ایشان‌ همواره‌ مورد استقبال‌ زیاد طلاب‌ جوان‌ قرار داشت‌. در تدریس‌ کتاب‌ کفایه‌‌ الاصول‌ آخوند خراسانی‌، سطح‌ درس‌ ایشان‌ از حد توضیح‌ متن‌ فراتر می‌رفت‌ و معمولاً ضمن‌ پرداختن‌ به‌ مبانی‌ اصولی‌ نائینی‌ و امام‌ خمینی(ره)‌ آرای‌ خود را نیز مطرح‌ می‌کرد‌.

سخنرانی‌های‌ افشاگرانه‌ علیه رژیم‌ پهلوی‌
دوران‌ جوانی‌ وی با مبارزات‌ ضداستعماری‌ ملت‌ ایران‌ به‌ رهبری‌ آیت‌الله کاشانی‌ مقارن‌ بود. او در آن‌ روزها هنوز دانش‌آموز دبیرستانی‌ بود، ولی‌ از مسائل‌ سیاسی‌ اطلاع‌ داشت‌. او در اوایل‌ دهه‌‌ 1330 با شهید نواب‌ صفوی‌ آشنا شد. سفر نواب‌ به‌ مشهد در این‌ روزها -که‌ با سخنان‌ خود در مدرسه‌‌ نواب‌، شور بی‌حدی‌ در همه‌‌ طلاب‌ جوان‌ ایجاد کرده‌ بود- تصمیم‌ ایشان‌ را برای‌ مبارزه‌ تقویت‌ کرد. پس‌ از 28 مرداد 1332 و آغاز دوره‌‌ اختناق، مبارزه‌ علیه‌ رژیم‌ شاه‌ شکل‌ پنهانی‌ به‌ خود گرفت‌ و در سال‌ 1335 این‌ مبارزه‌ علنی‌ شد. ایشان‌ در روز 14 تیر 1340 هنگامی که‌ در سرای‌ محمدیه‌‌ مشهد درباره‌ عدل‌ زمامداران‌ صحبت‌ می‌کرد، مورد اعتراض‌ ساواک‌ قرار گرفت‌. مأموران‌ امنیتی‌ شاه‌، جلسه‌‌ سخنرانی‌ وی‌ را تعطیل‌ و او را به‌ مدت‌ هفت‌ ماه‌ ممنوع‌المنبر کردند، تا اینکه‌ فشار مردم‌، این‌ ممنوعیت‌ را لغو کرد.
پس‌ از تصویب‌ لایحه‌‌ انجمن‌های‌ ایالتی‌ و ولایتی‌ و همه‌پرسی شاه‌، آیت‌الله طبسی‌ در سال‌ 1341، به‌ دنبال‌ ایراد چند سخنرانی‌ دستگیر و پس‌ از چند روز به‌ زندانی‌ در تهران‌ منتقل‌ شد. وی‌ پس‌ از چندی‌ آزاد شد و به‌ خراسان‌ مراجعت‌ کرد، ولی‌ دست‌ از مبارزه‌ برنداشت‌ و با ایراد سخنرانی‌های‌ افشاگرانه‌ به‌ مبارزه‌ با رژیم‌ پهلوی‌ پرداخت‌.
فعالیت‌های‌ اساسی‌ آیت‌الله واعظ‌ طبسی‌ در فروردین‌ 1342 موجب‌ شد در کمیسیون‌ امنیت‌ استان‌ دستگیری‌ مجدد ایشان‌ مطرح‌ شود و شهربانی‌ مشهد روز پنجم‌ فروردین‌ ایشان‌ و شیخ‌ حسن‌ کافی‌ را دستگیر کردند و به‌ ساواک‌ تحویل‌ دادند. ایشان‌ پس‌ از آزادی‌ در 15 خرداد 1342 در منزل‌ آیت‌الله حاج‌ آقا حسن‌ قمی‌ درخصوص‌ «حکومت‌ روحانی‌ و مادی‌» سخنرانی‌ کرد. سپس‌ همراه‌ آیت‌الله سیدعلی‌ خامنه‌ای‌ و استاد سید عبدالکریم‌ هاشمی‌ نژاد در جلساتی‌ که‌ در شب‌های‌ پنجشنبه‌ در منزل‌ آیت‌الله العظمی‌ میلانی‌ و با حضور او تشکیل‌ می‌شد، شرکت‌ می‌کرد. وی‌ در نخستین دیدار علما با آیت‌الله قمی‌ در فروردین‌ 1343 پس‌ از آزادی‌ ایشان‌ به‌ سخنرانی‌ پرداخت‌ و در 18 فروردین‌ 1342 همراه‌ دیگر قشرهای‌ جامعه‌ به‌ دیدار امام‌ خمینی(ره)‌ شتافت‌ و در 28 فروردین‌ همراه‌ آیت‌الله شیخ‌ محمدرضا محامی‌ با امام(ره)‌ دیدار کرد. وی‌ در این‌ مجلس‌ به‌ سخنرانی‌ پرداخت‌ و پس‌ از این‌ سخنرانی‌ در راه‌آهن‌ قم‌ بازداشت‌ شد. از آن‌ پس‌ نام‌ ایشان‌ در ردیف‌ واعظان‌ سیاسی‌ اداره‌‌ اطلاعات‌ ثبت‌ شد. با همکاری‌ ایشان‌ و آیت‌الله سیدعلی‌ خامنه‌ای‌ و سید عبدالکریم‌ هاشمی‌نژاد، اندیشه‌ امام‌ خمینی(ره)‌ برای‌ مردم‌ خراسان‌ شناسانده‌ شد. 

پیشگام در همه فراز و فرودهای انقلاب اسلامی
خدمات‌ وی‌ تنها به‌ اقدام‌های‌ سیاسی‌ محدود نمی‌شد، بلکه‌ در سوانح‌ طبیعی‌ و سختی‌های‌ مردم‌ نیز کوشش‌هایش‌ چشمگیر بود؛ از جمله‌ در زلزله‌‌ جنوب‌ خراسان‌ در شهریور 1347 و زلزله‌‌ مخوف‌ طبس‌ در سال‌ 1357 همکاری‌ آن‌ها تأثیر عمیقی‌ بر روان‌ مردم‌ رنج‌‌دیده‌ گذاشت‌.
آیت‌الله طبسی‌ در جریان‌ جشن‌های‌ دهه‌‌ اول‌ انقلاب‌ سفید شاه‌ و مردم‌ در سال‌ 1351 در درس‌ خود در مسجد ملاهاشم‌ به‌ انتقاد از سیاست‌های‌ رژیم‌ پرداخت‌ و در 18 تیر 1354 همراه‌ روحانی‌ مبارز سید عبدالکریم‌ هاشمی‌نژاد به‌ اتهام‌ اقدام‌ علیه‌ امنیت‌ کشور بازداشت‌ و در بیستم‌ خرداد 1356 از زندان‌ آزاد شد. پس‌ از آن‌ او بار دیگر در مسجد ملاهاشم‌ به‌ تدریس‌ پرداخت‌.
 در ششم‌ مرداد 1356 در چهلمین‌ روز درگذشت‌ دکتر علی‌ شریعتی‌، در منزل‌ استاد محمدتقی‌ شریعتی‌ همراه‌ آیت‌الله سیدعلی‌ خامنه‌ای‌ و سید عبدالکریم‌ هاشمی‌نژاد حضور یافت‌. در دی‌ 1356 و پس‌ از انتشار مقاله‌‌ روزنامه‌‌ اطلاعات‌، همگام‌ با علمای‌ دیگر مشهد درس‌ خود را تعطیل‌ کرد.
آیت‌الله طبسی‌ در همه‌‌ فراز و فرودهای‌ انقلاب‌ 1357 از پیشگامان‌ بود. وی‌ در 21 خرداد 1357 همراه‌ با دیگر همرزمان‌ خود به‌ اتهام‌ تهیه‌ و توزیع‌ اعلامیه‌ علیه‌ رژیم‌ شاه‌، به‌ وسیله‌‌ مأموران‌ کمیته‌‌ مشترک‌ ضد خرابکاری‌ دستگیر شد و این‌ بازداشت‌ مورد اعتراض‌ استادان برجسته‌‌ حوزه‌ مشهد قرار گرفت‌.
ایشان‌ همراه‌ دیگر علمای‌ مبارز خراسان‌ در انتشار اعلامیه‌ و بیانیه‌های‌ افشاگرانه‌ و ایراد سخنرانی‌ در طول‌ انقلاب‌ شرکت‌ داشت‌ و از 16 مهر 1357 شهریه‌‌ امام‌ خمینی(ره)‌ به ‌وسیله‌‌ ایشان‌ و آیت‌الله محمدرضا محامی‌ و آیت‌الله شیخ‌ ابوالحسن‌ شیرازی‌ میان‌ طلاب‌ تقسیم‌ شد. وی‌ در سخنرانی‌ خود در روز 21 مهر 1357 در منزل‌ آیت‌الله حاج‌آقا حسن‌ قمی‌ گفت‌: «اگر در خرابه‌ها بمانم‌، به‌ مبارزه‌ با این‌ دولت‌ ننگین‌ ادامه‌ می‌دهم». در جریان‌ حمله‌ مزدوران‌ رژیم‌ به‌ بیمارستان‌ امام‌ رضا(ع‌) ایشان‌ پس‌ از رهبر معظم‌ انقلاب، دومین‌ نفر از علمای‌ مبارز بود که‌ در بیمارستان‌ به‌ تحصن‌ پیوست‌ و همراه‌ آیات‌ دیگر این‌ عمل‌ رژیم‌ را محکوم‌ کرد. پس‌ از صدور اعلامیه‌ در هفتم،‌ وقایع‌ خونین‌ نهم‌ و دهم‌ دی‌ ماه‌، همراه‌ با آیت‌الله سیدعلی‌ خامنه‌ای‌ و دیگر علمای‌ مبارز مجلس‌ یادبودی‌ در مسجد جامع‌ گوهرشاد برگزار کرد و در اعتراض‌ به‌ ممنوعیت‌ ورود امام‌ خمینی(ره)‌ به‌ کشور همراه‌ با علمای‌ مشهد از نهم‌ بهمن‌ 1357 در صحن  امام‌ خمینی‌ به‌ تحصن‌ نشست‌.

تحول در آستان قدس رضوی 
پس‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌، امام‌ خمینی(ره)‌ با ستایش‌ از مبارزات‌ آیت‌الله واعظ‌ طبسی‌ و به‌ علت‌ اشراف‌ به‌ پرهیزکاری‌ و کاردانی‌ ایشان‌، او را به‌ عنوان‌ تولیت آستان‌ قدس‌ رضوی‌ تعیین‌ کرد و ایشان‌ نخستین سخنرانی‌ خود را در 20بهمن‌ 1357 در تالار تشریفات‌ آستان‌ قدس‌ در سمت‌ تولیت‌ آن‌ آستان‌ مقدس‌ ایراد کرد.
آیت‌الله طبسی‌ ریاست‌ کمیته‌ و ستاد اجرایی‌ فرامین‌ امام(ره)‌ را نیز پس‌ از انقلاب‌ در مشهد به‌ عهده‌ گرفت‌ و همچنین‌ مدیریت‌ حوزه‌ خراسان‌ را نیز عهده‌دار شد. در سال‌ 1361 به‌ توصیه‌ ایشان‌ هیئت‌ بررسی‌ مسائل‌ حوزه‌‌ علمیه‌ تشکیل شد.
در دی‌ ماه‌ 1359 آیت‌الله واعظ‌ طبسی‌ همراه‌ هزار و 500 نفر از اصناف‌ مشهد به‌ منظور دیدار با امام‌ خمینی(ره)‌ به‌ تهران‌ رفت‌ و از خرداد 1361 به‌ دستور امام(ره)‌ به‌ بازسازی‌ شهر هویزه‌ پرداخت‌.
از گام‌های‌ اساسی‌ آیت‌الله واعظ‌ طبسی‌ در تولیت‌ آستان‌ قدس‌ رضوی‌، بازسازی‌ تمام‌عیار حرم‌ و اطراف‌ آن‌ است‌. توسعه‌‌ روضه‌‌ منوره‌، ساخت صحن‌ جمهوری‌ اسلامی‌، صحن‌ جامع‌، صحن‌ قدس‌ و رواق‌های‌ دارالولایه‌، دارالهدایه‌، دارالرحمه‌، دارالحکمه‌ و ایجاد ساختمان‌ جدید کتابخانه‌‌ مرکزی‌ و مرکز اسناد، دانشگاه‌ علوم‌ اسلامی‌ رضوی‌ و دانشگاه‌ امام‌ رضا(ع‌) و احداث‌ زیرگذر اطراف‌ حرم‌ و نیز بنیاد پژوهش‌های‌ اسلامی‌، بنیاد فرهنگی‌ رضوی‌، مؤسسه‌‌ فرهنگی‌ قدس‌، شرکت‌ به‌نشر، مرکز آفرینش‌های‌ هنری‌ و توسعه���‌ موزه‌ها و احداث‌ ورزشگاه‌های‌ نوین از اقدام‌های‌ عمرانی‌ و فرهنگی‌ آستان‌ قدس‌ در زمان‌ تولیت‌ ایشان‌ به ‌‌شمار می‌رود. ایشان‌ به‌ جز مسئولیت‌های‌ یاد شده‌، نماینده‌‌ ولی‌‌فقیه‌ در استان‌ خراسان‌ و عضو مجلس‌ خبرگان‌ از زمان پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ و نیز عضو مجمع‌ تشخیص‌ مصلحت‌ نظام‌ بودند.
آیت‌الله واعظ طبسی سرانجام پس از عمری مجاهدت در 14 اسفند 1394 دعوت حق را لبیک گفت.