آنگاه که رهبر معظم انقلاب فرمودند خرمشهرها در پیش است، باید همه فکر و ذکر مسئولان و دستاندرکاران نظام، مطالعه تطبیقی روی الگوی آزادسازی خرمشهر و تابآوری در جنگ تحمیلی متمرکز میشد. آنگاه که در فضای غبارآلود هجمه دشمن، فردی مانند شهید حسن باقری با راهاندازی اتاق جنگ اهواز یا همان گلف، وارد میدان میشود و فرایند تحول آفرینی را کلید میزند، اینجاست که نقش و اهمیت راه اندازی اتاق عملیات برای همه میادین روشن میشود. میدان جنگ بدون اتاق جنگ یعنی شکست و این مسئله تعارف ندارد. پیروزی در میدان
با تشکیل اتاق فکر میسر میشود. نقش اساسی تشکیل اتاق جنگ در دفاع مقدس آنجا روشنتر میشود که پیش از عملیات والفجر مقدماتی که با شکست روبهرو شد، شهید حسن باقری میگوید با این نحوه عملیات موافق نیستم و متأسفانه ایشان پیش از عملیات به شهادت میرسد و دستاندرکاران وقت عمق نگاه شهید باقری را به فراموشی سپرده و اتفاقات دیگری رقم میخورد. مقصود نگاهی عبرتآمیز به تاریخ بود. باید امروز برای ما روشن شود تکلیف اتاق جنگ اقتصادی چه میشود؟ دولت سیزدهم با روحیه انقلابی و جهادی به میدان آمده است و هر روز یک دستاورد ملی را به مردم عرضه میکند، اما تلاش رسانهای دشمن و عدهای افراد فریب خورده در حوزه اقتصاد و معیشت، موجب سیاهنمایی و تشدید ناامیدیها در جامعه میشود. از یک سو رهبر معظم انقلاب همواره تأکید کردهاند هرکسی به هرنحوی با موج ناامید سازی مردم همراهی کند، نابخشودنی است و آن را مزمت میکنند، اما از سوی دیگر شاهد ناهماهنگی اجزای مسئول، برای مبارزه با تورم و بحرانهای ساختگی آمیخته با شوکهای اقتصادی هستیم. دشمن با تشدید شوکهای اقتصادی و عملیات روانی، به دنبال آن است ملت ایران را از مسیر صعود به قلههای پیشرفت عقب براند که این مسئله مهم را نباید فراموش کرد. «باید باور کنیم دشمن جبهه گستردهای از جنگ اقتصادی را (که بخشی از جنگ ترکیبی است) علیه ایران اسلامی و مردم شریف آن گشوده است و بدیهی است جنگ به ستاد مشترک عملیات نیازمند است. وزارت خزانهداری آمریکا، اتاق جنگ شیطان بزرگ است. اتاق جنگ ما کجاست؟! وقتی جنت یلن، وزیر خزانهداری آمریکا برنامهای را علیه کشورمان اعلام میکند، رابرت مالی، مسئول مقابله با ایران اسلامی، کاملیا هریس، معاون بایدن، آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا و...». «حتی لوید آستین وزیر دفاع آمریکا نیز نظرات مشابهی را بر زبان میآورند و مسیر مشترکی را طی میکنند، در این سوی اما، در چند مورد برخی از دیدگاهها با یکدیگر متفاوت است و نتیجه آنکه حرکت برای مقابله با توطئه حریف را با اخلال روبهرو میکند». از مسئولان اقتصادی دولت مردمی رئیسی که در فاصله کوتاه یکسال و چندماهه اخیر دستاوردهای فراوانی داشته است و نیز برای احترام به شأن برجسته و مثالزدنی مردم، انتظار میرود در زمینه اقتصادی نیز منافذ موجود را کشف کرده و با جدیت به رفع آن بپردازند. همه شواهد حکایت از آن دارند که اختلال در بازار ارز طبیعی نیست، بلکه توطئهای حساب شده و تدارک دیده از سوی دشمنان است و برای مقابله با این توطئه، دستگاهها و مراکز اطلاعاتی و امنیتی بیشترین وظیفه را بر عهده دارند. مسامحه را کنار بگذارید و در برخورد با مافیای ارز کمترین ترحمی نداشته باشید. پای زندگانی و آرامش مردم در میان است. همینجا و به عنوان ختم کلام گفتنی است چرا باید هزینه زندگی لاکچری کلان سرمایهداران و عوامل نشاندار دشمن از کیسه مردم داده شود. برای روشن شدن هرچه بیشتر این مسئله از مسئولان دولت باید پرسید؛ اقدامات ما در ارتباط با جنگ ارزی و سیاستگذاریهای ما چگونه بوده است؟ آیا سیاستهای ما در جهت مبارزه با جنگ ارزی بوده یا نه سیاستهای ما موافق آن بوده است؟ اگر آنها تحریمی کردند و ارز را افزایش دادند، ما هم در جهت افزایش نرخ ارز سیاستگذاری کردیم؛ یعنی با دشمن در جنگ اقتصادی همراهی کردیم.