printlogo


نکته‌ها/ آیت‌الله مصباح یزدی
تبیین مسئله عصمت در غیر چهارده معصوم


ما معتقدیم كسانی مثل حضرت زینب(س) یا حضرت علی‌اكبر و ابوالفضل العباس(ع) یا حضرت معصومه(س) دختر گرامی امام هفتم(ع) مرتكب گناه نمی‌شده‌اند، ولی تفاوتشان با چهارده معصوم از این نظر بوده كه عصمت آن چهارده بزرگوار تضمین شده، اما عصمت این بزرگواران به این صورت نبوده است. از این رو اگر می‌گوییم معصومین 14 نفر بیشتر نیستند بدین معنا نیست كه معتقدیم غیر از ایشان دیگران همه گناهكارند بلكه به همین معنایی است كه توضیح دادیم. اعتقاد به عصمت آن 14نفر شرط تشیع است و اگر كسی چنین اعتقادی نداشته باشد به تشیع او خلل وارد می‌شود، ولی اعتقاد به عصمت دیگران، شرط تشیع نیست.
برای تبیین این مسئله، گاهی ذكر برخی از داستان‌ها و حكایت‌ها اثرش از استدلال‌های منطقی و فلسفی بسیار بیشتر است. مرحوم سید مرتضی و سید رضی، از علمای بزرگ شیعه و هر دو شاگرد مرحوم شیخ مفید بودند. درباره حضور آنان در درس شیخ و شاگردی ایشان چنین آورده‌اند كه شبی شیخ مفید در عالم خواب می‌بیند حضرت صدیقه كبری فاطمه زهرا(س) دست امام حسن و امام حسین(ع) را گرفته و نزد شیخ مفید آوردند و فرمودند: یا شیخ عَلِّمْهُمَا الْفِقهَ؛ ‌ای شیخ به این دو، فقه بیاموز! شیخ از این خواب بسیار شگفت‌زده می‌شود. فردا صبح زنی نزد شیخ می‌آید و در حالی كه دست دو پسر بچه را گرفته بوده، می‌گوید: یا شیخ عَلِّمْهُمَا الْفِقهَ! و خواب شیخ به این صورت تعبیر می‌شود. آن دو همین سید مرتضی و سید رضی بودند. غرض اینكه در احوالات این دو بزرگوار آورده‌اند روزی در جایی كه فقط خودشان دو نفر بودند، می‌خواستند نماز بخوانند. در فقه داریم در نماز جماعت، مستحب است كسی كه با تقواتر از دیگران است امام جماعت شود. سید مرتضی و سید رضی هم هر دو عالم‌اند و با این حكم آشنا هستند. از این رو سید مرتضی برای رعایت این استحباب، خواست به برادرش سید رضی بفهماند چون من از شما با تقواترم پس من امام می‌شوم و شما به من اقتدا كنید اما چون نمی‌خواست صریحاً بگوید، رو به سید رضی كرد و گفت: خوب است كسی عهده‌دار امامت جماعت شود كه هیچ گناهی مرتكب نشده باشد! و به این صورت خواست به برادرش بفهماند من تا به حال گناه نكرده‌ام. سید رضی در پاسخ گفت: خوب است كسی از ما دو نفر امام جماعت شود كه تا به حال خیال گناه هم نكرده است! و با این حرف خواست به برادرش بفهماند من تا به حال حتی فكر گناه را هم نكرده‌ام!