printlogo


در دومین همراهی تیم خبری قدس با حافظان محیط زیست مشهد چه گذشت؟
حفاظت از حیات‌وحش در سرمای زمستان
تیم خبری روزنامه قدس همراه با محیط‌بانان مشهدی با حضور در مناطق حفاظت شده و سخت‌عبور، ماجرای یک روز حفاظت از وحوش را به نگارش درآورد.


سرمای چند ده روزه اخیر آن‌قدر استخوان‌سوز بود که هر موجود زنده‌ای برای نجات از آن و ادامه حیات بی‌شک راه و روشی را در پیش می‌گرفت. با وجود اینکه مخلوقات خداوند هر کدام مسیر زندگی خود را خوب می‌دانند؛ ولی انتشار برخی تصاویر از یخ‌زدن پرندگان در برف و پناه آوردن برخی وحوش به شهرها می‌توانست این واقعیت را مورد تأیید قرار بدهد که برف و سرمای امسال با همیشه متفاوت بوده‌ است. پس برای آنکه بدانیم محیط زیست مشهد که متولی حمایت و حفاظت از حیوانات وحشی و پرندگان کمیاب در مناطق حفاظت شده است، این روزها چه برنامه‌ای را در دست اجرا دارد، به سراغ آن‌ها می‌رویم.

همراهی گرم محیط زیست در سرمای زمستانه
پس از مطرح کردن ماجرا و نگرانی رسانه‌ای، هادی موسی‌پور، رئیس اداره محیط زیست مشهد از ما می‌خواهد در همین ایام برفی و سرد، یک روز با محیط‌بانان مشهدی به چند منطقه حفاظت شده و تحت نظارتشان برویم و ماجرا را میدانی بررسی کنیم.
این موضوع به صید محمدخانی، مسئول یگان حفاظت محیط زیست مشهد سپرده می‌شود تا هماهنگی‌های لازم برای حضور تیم خبری روزنامه قدس در مناطق حفاظت شده صورت بگیرد.
در نهایت قرار بر این می‌شود سه‌شنبه (چهارم بهمن ماه) محیط‌بانان مشهدی را همراهی کنیم. انتهای خیابان حر مشهد، ساعت 8 صبح خبرنگار و عکاس روزنامه به تیم دو نفره محیط‌بانان مشهدی ملحق می‌شوند. هرچند آفتاب همه جا را گرفته بود؛ اما علی شیدایی، یکی از اعضای تیم محیط‌بانی هشدار می‌دهد ارتفاعاتی که قصد حضور در آنجا را داریم، پوشیده از برف و بسیار سرد است. پس البسه گرم همراه خود بردارید.
پیش از آنکه سوار خودرو محیط‌بانی بشویم، مسئول یگان حفاظت محیط زیست مشهد که خودش برای توضیح تمامی موارد، همراه ما شده بود، همه لوازم مورد نیاز را بررسی می‌کند تا اگر خودرو خراب شد و یا اتفاقی ناخواسته رخ داد که مجبور به ماندن در برف و سرما شدیم، برای یک روز و تا رسیدن نیروهای کمکی، توان مقاومت در سرما را داشته باشیم.

حرکت به سمت باغ کشمیر
در ادامه، فرمانده میدان از ما می‌خواهد سوار خودرو شویم که تا دیر نشده به سمت مناطق حفاظتی کوی بزنگان، باغ کشمیر، تخته سلطان و... حرکت کنیم.
سوار خودرو که می‌شویم، چشمم به اسلحه کلاشی می‌افتد که کنار پای رئیس یگان حفاظت محیط زیست مشهد قرار دارد. او متوجه نگاه خیره من به اسلحه می‌شود و می‌گوید نگران نباشید. اسلحه همیشه همراه محیط‌بانان آن هم در مناطق حفاظت شده هست. دلیل آن هم احتمال وجود شکارچیان غیرمجاز در منطقه و بروز درگیری مسلحانه با آن‌هاست. 
به سختی آب گلویم را قورت داده و ادامه می‌دهم: مگر در این فصل هم شکارچی غیرمجاز برای شکار به این مناطق می‌آید؟ صید محمدخانی با لبخند پاسخ می‌دهد در تمامی فصول کم و زیاد شکارچیان به مناطق تحت کنترل ما می‌آیند؛ چرا که آنجا گونه‌های مختلف کل، بز، قوچ و میش وحشی در کنار پرندگانی نظیر کبک، مرغابی و... وجود دارند. بیشتر این افراد به سلاح گرم غیرمجاز مسلح هستند. ما برای دستگیری آن‌ها سعی می‌کنیم از اصل غافل‌گیری استفاده کنیم تا آن‌ها نتوانند دست به اسلحه ببرند.
همان‌طور که در حال توضیح دادن است، از شهر خارج و پس از سوخت‌گیری وارد جاده سرخس می‌شویم. رئیس یگان حفاظت محیط زیست مشهد ادامه می‌دهد: در چند عملیات، پیش آمده که ما رد یک خودرو را در مناطق حفاظت شده پیدا کرده‌ایم و برای آنکه شکارچیان پی به حضور ما نبرند، ساعت‌ها در برف و کولاک، ارتفاعات را پیاده بالا و پایین رفته‌ایم و گاهی شب را هم در کوهستان به صبح رسانده‌ایم تا متخلفان را دستگیر کنیم.

مهربانی با چند سگ در بیابان
حدود 30 دقیقه پس از مسیر اصلی جاده سرخس به سمت تخت سلطان و باغ کشمیر، تغییر مسیر می‌دهیم و وارد جاده روستایی می‌شویم. در یک لحظه خودرو محیط‌بانی متوقف می‌شود. صید‌محمدخانی به سرعت پیاده و پس از یک دقیقه دوباره سوار خودرو می‌شود. از او دلیل این ترمز ناگهانی و توقف را می‌پرسیم که می‌گوید چند سگ در میان برف‌ها گرسنه مانده بودند. برای آن‌ها غذا انداختم.
او می‌گوید: وظیفه ما حمایت از تمامی حیوانات در بیابان و مناطق مذکور است؛ اما توصیه می‌کنیم در حاشیه شهرها به سگ‌های ولگرد غذا داده نشود؛ چون خطرات خاص خود را دارد.

سرکشی از آبشخورها 
حرکت می‌کنیم. فرمانده میدان، ارتفاعات سفیدپوش پیش روی ما را با دست نشان می‌دهد و می‌گوید هدف ما آنجاست. می‌خواهیم ضمن پایش منطقه تحت کنترل به تعدادی از آبشخورهایی که در منطقه ایجاد کرده‌ایم نیز سری بزنیم. او ادامه می‌دهد: در چند ماه اخیر 12 آبشخور در مناطق مذکور برای سیراب کردن وحوش ساخته‌ایم. برخی از آن‌ها چشمه و تعدادی هم تانکرهایی هستند که با کمک دوستداران محیط‌زیست خریداری شده است. همچنین برای اجرای یک رأی قضایی به منطقه‌ای خواهیم رفت که افراد، آنجا را تصرف و اقدام به ساخت و ساز در یک مرتع کرده‌اند در حالی که مجوز این رفتار را نداشته‌اند. در آنجا تنها در یک بازه زمانی خاص به عشایر اجازه برپا کردن سیاه‌چادر  داده می‌شود تا دام‌های خود را چند ماه آنجا نگه دارند و از مراتع استفاده کنند.
صید محمدخانی در ادامه از دستگیری بیش از 53 شکارچی غیرمجاز، قاچاقچی پرنده‌های شکاری(بالابان) و... در منطقه و کشف 13 سلاح غیرمجاز می‌گوید که با همراهی نیروهای بسیجی حوزه 10حضرت مسلم(ع)، 9 بلال و مأموران پاسگاه انتظامی آبروان صورت گرفته است.

باغ کشمیر و جنگل درختان پسته وحشی
وارد یک جاده خاکی و سنگلاخی می‌شویم که تابلو منطقه حفاظت شده باغ کشمیر پیش روی ما سبز می‌شود. صید محمدخانی همان‌طور که در حال توضیح دیگر موارد است، یک‌باره روی ترمز خودرو می‌کوبد و پیاده می‌شود. چند قدم به چپ و راست می‌رود و جلو خودرو می‌نشیند و چیزی را بررسی می‌کند. سریع داخل خودرو می‌نشیند و می‌گوید یک خودرو از خانواده پژو وارد منطقه شده؛ چرا که رد تازه لاستیک به این ماجرا اشاره می‌کند. رد لاستیک را تعقیب می‌کنیم. در ادامه، خودرو را بار دیگر در منطقه‌ای وسیع متوقف کرده و می‌گوید خودرو مذکور از منطقه خارج شده است. 
به راهمان ادامه می‌دهیم. درختان پسته جنگلی کم‌کم تمام وسعت منطقه را در بر می‌گیرند. برایم جای تعجب داشت که پسته آن هم در این منطقه کوهستانی، مگر می‌شود! صید محمدخانی در این زمینه هم می‌گوید: در منطقه باغ کشمیر، درخت پسته جنگلی در وسعت زیادی وجود دارد که محصول هم می‌دهد. حفظ این درختان برای ما از اهمیت بالایی برخوردار است. به هیچ عنوان اجازه نمی‌دهیم قاچاقچیان چوب به این منطقه بیایند و با کمک همیاران محیط زیست که در روستاها هستند، به سرعت از حضور این افراد مطلع و اقدام قانونی را انجام می‌دهیم.
برف روی ارتفاعات وجود دارد؛ اما قسمتی از جاده که آفتاب بیشتری خورده و خودرو از روی آن عبور کرده، برف‌هایش آب شده و گل، جاده را باتلاقی کرده است. برای رسیدن به محل تصرف منابع طبیعی باید از یک شیب زیاد کوه بالا برویم؛ اما مشکل، وجود برف روی جاده است. در نیمه‌های مسیر، خودرو دیگر توان بالا رفتن ندارد و متوقف می‌شود. فرمانده می‌گوید باید دورخیز کنیم و با دنده کمک از مسیر عبور کنیم. همین‌طور می‌شود و جاده سخت و پر پیچ و خم باریک و خطرناک را از میان درختان زیبای پسته وحشی پشت سر می‌گذاریم تا به محل مورد نظر می‌رسیم. 

سرکشی از یک رفع تصرف در منطقه‌ای دورافتاده
رئیس یگان حفاظت محیط زیست مشهد با اشاره دست، ساخت و سازی را نشان می‌دهد که تخریب شده و بلوکه‌های سیمانی آن فرو ریخته است. باز هم خودرو را متوقف می‌کند و برای بررسی و ثبت مستندات و ارائه پاسخ مقام قضایی به محل می‌رود. او می‌گوید فرد متخلف اعلام کرده بود خودش محل را تخریب کرده و این ماجرا صحت دارد. او تصریح می‌کند: منطقه‌ای که در آن هستیم، انتهای حوزه استحفاظی محیط زیست مشهد است و فاصله کمی با تربت‌جام داریم. متخلفان از آن سمت برای ساخت و ساز به اینجا آمده بودند که برخورد قانونی با آن‌ها صورت گرفت.
در ادامه برای سرکشی به چند آبشخور، به منطقه حفاظت شده تخت سلطان می‌رویم. محلی که زیستگاه سیاه‌گوش، کبک و آهو است. ارتفاعات کم می‌شود و ما از میان شیاری که محل عبور آب در فصل بارندگی است، به سختی طی مسیر می‌کنیم. پس از حدود یک ساعت حرکت، خودرو محیط‌بانی کنار تپه ماسه‌ای از حرکت می‌ایستد. همه پیاده می‌شویم و چند قدم راه می‌رویم تا به حوضچه‌ای سیمانی می‌رسیم. صید محمدخانی می‌گوید: این آبشخور را چند ماه پیش ساختیم. در گذشته آب از چشمه آن که خروجی اندکی دارد، به راحتی خارج نمی‌شد و حیوانات تشنه برای خوردن آب مشکل داشتند؛ اما با هدایت آب داخل حوضچه، حیوانات و پرندگان به راحتی سیراب می‌شوند. وقتی نوشیدن آب توسط حیوانات و پرندگان را می‌بینم، تصور می‌کنم دنیا را به من داده‌اند.

آرامش وحوش با دیدن محیط‌بانان
پس از تمیز کردن مسیر خروجی آب، مسیر رودخانه را ادامه می‌دهیم. دسته‌های کبک در بیابان‌های پر از برف دیده می‌شوند. کمی آن طرف‌تر یک روباه به سرعت از مقابل خودرو عبور می‌کند و چند متر دورتر می‌ایستد. انگار خودرو را می‌شناسد و ترسی ندارد. خیره‌خیره نگاهی زیرکانه می‌کند و آرام دور می‌شود. پس از حدود یک ساعت از میان جاده سرخس و خارج آن مقابل پاسگاه انتظامی آبروان می‌رسیم. فرمانده تیم محیط‌بانی از اهدای یک قطعه زمین برای ساخت مقر محیط‌بانی در کنار پاسگاه خبر می‌دهد که یک خیر بانی آن شده است.
کمی دورتر از پاسگاه از یک راه فرعی به سمت ارتفاعات منطقه حفاظت شده و پر از برف تخته‌سلطان می‌رویم. آفتاب در حال غروب کردن است. صید محمدخانی می‌گوید: در این منطقه آهو زیاد زیست می‌کند. آن‌ها هنگامی که غروب آفتاب نزدیک می‌شود، به سمتی می‌روند که بتوانند با نور آن خود را گرم کنند. اصلاً بدون دنده کمک، تردد خودرو میان برف‌ها و بالا رفتن از تپه‌ها محال بود. نگاه رئیس یگان حفاظت به همه جا می‌چرخید. گاهی با دوربین شکاری ارتفاعات را رصد می‌کرد، لحظه‌ای دیگر با چشم غیرمسلح، در یک لحظه با دست تپه‌ای چند صد متر دورتر را نشان که یک گله آهو روی آن در حال دویدن بودند. صحنه بسیار زیبایی بود که تا به امروز از نزدیک لمس نکرده بودم. مسیر‌های تردد سخت‌عبور نشان می‌داد آخرین خودرویی که در محل حضور داشته، همین خودرو محیط‌بانی بوده که این ماجرا آرامش و امنیت وحوش را تأیید می‌کند. همزمان با غروب آفتاب همه چیز یخ می‌زند حتی برف‌های روی جاده. تصمیم می‌گیریم منطقه را ترک کنیم و دفتر دومین همراهی با محیط‌بانان مشهدی را می‌بندیم.

​​​​​​​خبرنگار: عقیل رحمانی