ما قادر نیستیم مقامات معنوى فاطمه اطهر(س) را بفهمیم
وقتی انسان به روایاتی که مربوط به فاطمه زهرا(س) است و از ائمه(ع) صادر شده است مراجعه میکند، میبیند آنچنان زبان معصومین(ع) نسبت به این بزرگوار، زبان ستایش و خضوع و خشوع است که برای کسی که مقام والای فاطمه زهرا(س) را ندانسته باشد، ممکن است مایه تعجب بشود. از خود پیغمبر اکرم(ص) که پدر و مربی این مخدّره بزرگوار بود، تا امیرالمؤمنین که همسر او بود و تا فرزندان او و ائمه(ع)، هر کدام راجع به زهرای اطهر جملهای سخن گفتهاند، آن را با زبان تعظیم و ستایش بیان کردهاند و این نشاندهنده آن مقام والا و توصیفناشدنی است. حقیقتاً برای ذهن قاصر ما، آن علوّ درجه معنوی و ملکوتیِ امالائمهًْ النّجباء(س) قابل درک نیست و ما به قدر فهم خودمان ممکن است یک رشحهای از رشحات را
درک کنیم. (1368/10/28)
ما قادر نیستیم مقامات معنوى فاطمه اطهر(س) را بفهمیم، درک کنیم. حقیقتاً فقط خداوند است که بندگانِ در اوج قله معنویت انسانى و تکامل بشرىِ خود را میشناسد و مقام آنها را میبیند و کسانى که همتراز آنها باشند؛ لذا فاطمه زهرا را امیرالمؤمنین خوب میشناخت و پدر بزرگوارش خوب میشناخت و اولاد معصومینش خوب میشناختند. مردم آن زمان و مردم زمانهاى بعد و ما در این روزگار، نمیتوانیم آن درخشندگى و تلألو معنویت را در آن بزرگوار تشخیص بدهیم؛ نور درخشان معنوى به چشم همه کس نمیآید و چشمهاى نزدیکبین و ضعیف ما قادر نیست که آن جلوه درخشان انسانیت را در وجود این بزرگواران ببیند. لذا در صحنه تعریف معنوى فاطمه زهرا(س) وارد نمیشویم. لکن یک نکته در زندگى معمولى این بزرگوار مهم است و آن جمع بین زندگى یک زن مسلمان [است] در رفتارش با شوهر، در رفتارش با فرزندان، در انجام وظایفش در داخل خانه از یک طرف و بین وظایف یک انسان مجاهدِ غیورِ خستگیناپذیر در برخوردش با حوادث سیاسى مهم بعد از رحلت رسول اکرم(ص) که به مسجد میآید، سخنرانى میکند، موضعگیرى میکند، دفاع میکند، حرف میزند، یک جهادگرِ بهتماممعنا، خستگیناپذیر، محنتپذیر، سختیتحملکن از جهت دیگر و از جهت سوم یک عبادتگر، یک بهپادارنده نماز در شبهاى تار و قیام لله و خضوع و خشوع براى پروردگار که در محراب عبادت این زن جوان مانند اولیاى کهن الهى راز و نیاز میکند با خدا و عبادت میکند. این سه بُعد را با هم جمع کردن، آن نقطه درخشان زندگى فاطمه زهرا(س) است.(1368/09/22)