آسیبشناسی پوشش نامناسب و پیامدهای اجتماعی آن در گفتوگو با حجتالاسلام فربهی
مسئله حجاب و کوتاهی در انتقال پیام دین
حوادث اخیر در جامعه ایران، نشانههایی از چالشهای هویتی را آشکار کرد. هنجارشکنیهایی که از قضیه حجاب آغاز و به ساختارشکنیها و التهابآفرینیهای متعدد ختم شد. اکنون، پس از فرونشستن غائله، بررسی ریشهای و عمیق این مسئله بسیار مهم است که جامعه اسلامی به صورت عام و اقشار مختلف به صورت خاص چه تکلیفی در برابر مقوله حجاب برعهده دارند.
در مورد مسئله پوشش، اظهارنظرهای مختلفی صورت گرفته، اما مسئله مشهود، سردرگمی عمیق و اساسی است که در این میان به وجود آمده است. برخی استادان مطرح میکنند نباید رفتار تقابلی با بیحجابی داشت و فقط باید فرهنگسازی کرد و برخی دیگر، صرف اتکا به چنین نگاههایی را کافی نمیدانند و فعالیتهای بازدارنده در این خصوص را نیز مطالبه میکنند. درهمین زمینه با حجتالاسلام احمد فربهی استاد فلسفه در حوزه و دانشگاه به گفتوگو نشستهایم.
با توجه به شرایط کنونی جامعه و اغتشاشاتی که با شعار «زن، زندگی و آزادی» اتفاق افتاد روشهای صحیح مواجهه در خصوص قضیه حجاب چیست؟
مسئله حجاب را از دو رویکرد میتوان بررسی کرد؛ نخست از زاویه حکم شرعی و دوم از زاویه پدیده اجتماعی. از زاویه حکم شرعی، حجاب از تکالیف شرعی است که بر افراد مسلمان واجب شده است. آیه قرآن فرموده بر مردها واجب است چشمهای خود را فرو ببندند و بر خانمها واجب است خودشان را بپوشانند. گاهی مواقع از زاویه پدیده اجتماعی نگاه میکنیم. افراد آزادند هرطور دوست دارند پوشش داشته باشند اما یک نمونه پوشش، بدننما و محرک است؛ این نوع پوشش، پیامدهای اجتماعی دارد. با توجه به فضایی که در جامعه وجود دارد باید تبیین کرد در قبال این پدیده اجتماعی چه باید کرد؟
اینکه ما در مقابل پدیده اجتماعی چه کاری باید انجام دهیم بستگی دارد «ما» چه کسی هستیم. یک دسته از افرادی که در این مسئله تأثیر دارند و کوتاهیهای برخی از آنها در تحقق فضای فعلی مؤثر بوده «پژوهشگران و اندیشمندان و عالمان دینی و سازمان روحانیت» هستند که در قبال این شرایط مسئولاند. اینها موظف بودند درباره آسیبها و پیامدهای اجتماعی پوشش بدننما و محرک صحبت کنند و میبایست تبیین میکردند. باید بارها تأکید میکردند این یک تکلیف شرعی است و حکم الهی نباید شکسته شود. احکام الهی بر پایه نتایجی است و توجه به نتایج ضرورت دارد که از آن با عنوان «مصالح و مفاسد الزامی» یاد میشود؛ در صورت توجه نداشتن به آنها، انسانها از کمالات انسانیشان که برای آن آفریده شدهاند عقب میمانند.
آسیبهای پوشش نامناسب برای جامعه چیست؟
آسیبها از جهات مختلف بر پیکر جامعه وارد میشود. وقتی جامعه به این سمت رفت که خانمها پوششهای بدننما داشته باشند، کنترل نگاه برای مردها مشکل خواهد شد، چرا که در فضایی قرار میگیرند که بهطور الزام طبیعی با این خانمها مواجههای خواهند داشت. زمانی که میخواهند تفریح کنند، به کنار دریا بروند، سینما و پارک بروند یا در بازار قدم بزنند اگر خانمها با پوششهای بدننما حضور داشته باشند این موجب میشود آسیبهای مختلفی به وجود بیاید. نخستین آسیب این خواهد بود که رضایت مرد از همسرش کم و در نتیجه بنیاد خانواده سست شود و زن احساس میکند موردپسند شوهرش نیست و بنیان خانواده متزلزل میشود. همچنان که در کشورهای غربی این اتفاق افتاده است. اگر این اتفاق بیفتد، فرزندان این خانواده آسیب میبینند و این فرزندان، فردا به جامعه آسیب میزنند. آسیب دیگر هم این است به جایگاه والدین در خانواده خدشه وارد میشود. به عنوان نمونه دختری به سن 13-12سالگی رسیده و دوست دارد کارهایی را که دلش میخواهد، انجام دهد. والدین میبینند اگر چنین کارهایی انجام دهد ابزار دست برخی انسانهای هرزه میشود. وقتی والدین مخالفت میکنند، فرزندان احساس میکنند اولین مانع برای رسیدن به دلخواهشان، والدین هستند، بنابراین پایگاه والدین شکسته میشود و به دنبال آن، حق اجتماعی والدین در خانه از بین میرود. همچنین پوششهای بدننما در جامعه موجب تحریک جوانان میشود و چون تأمین نمیشوند گرفتار فشارهای روانی میشوند، بنابراین برای پسران هم وضعیت اسفباری ایجاد میشود.
مشکل اصلی کجاست؟
پژوهشگران این پیامدها را بهطور کافی به جامعه منتقل نکردند و طیف قابلتوجهی از بانوانی که پوششهای بدننما دارند نمیدانند با این نوع پوشش چه آسیبی به جامعه میزنند. از اینرو میگویند من دلم میخواهد اینطور لباس بپوشم و خیلی توجه ندارد این نوع پوشش، چه آسیبی به خانوادهها وارد میکند.
اگر پژوهشگران این پیامدها را بهدرستی تبیین کرده بودند بدون شک طیف وسیعی از این افراد احساس میکردند بهخاطر دلخواه خود، حق اجتماعی را زیرسؤال میبرند.
در این بین یک مشکل جدی وجود دارد؛ منبریها مخاطبان خاص خود را دارند و خانمهایی با این مدل تفکر و پوشش، معمولاً پای منبر این افراد نمینشینند و پیام شارع مقدس به آنهانمیرسد؛ چاره چیست؟
یک موقع، پژوهشگران کارهای پژوهشی خود را بهدرستی انجام دادهاند و مشکل در انتقال پیام به مخاطب است؛ راه حل در لایه دیگری از مسئله است. اما زمانی به این میرسیم که از نظر پژوهشی به اندازه کافی از زوایای مختلف به این قضایا نگاه نشده است. گروهی از خانمهای عضو هیئت علمی دانشگاه، سال 83 دیداری با رهبر معظم انقلاب داشتند. یکی از این بانوان گفت پژوهشهایی که در کشورهای غربی انجام شده به شکل جهتدار ترجمه میشود، بسیاری از آنها در کشور ما ترجمه نمیشود. در کشورهای غربی سبک زندگی غربی و فرهنگ غربی از طرف بسیاری از پژوهشگران مورد نقد قرار گرفته و اینها باید ترجمه شوند. رهبر معظم انقلاب در جمعبندیهای خود این نکته را تأیید کردند و فرمودند نکته بسیار مهمی است. پس از این قضیه برخی استادان دانشگاه و اعضای هیئت علمی، کتابهای متعددی را در کشور آمریکا و کانادا پیدا کرده و تعدادی را ترجمه و با عنوان «فمینیسم در ترازوی نقد» منتشر میکنند که نشر معارف انتشارات نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها آن را منتشر کرده است. عرض من این است یکی از گروههایی که میتوانستند در این پدیده اجتماعی تأثیرگذار باشند و به اندازهای که جامعه بدان نیاز دارد کار نکردهاند، پژوهشگران دینیاند که وظیفه دارند در قدم اول، آسیبها را آشکار کنند.
خبرنگار: زینب اصغریان