گفتوگو با ابوالفضل بازرگان درباره تقابل قدرتها در دوران گذار جهانی
منطق چینی در برابر بیمنطقی آمریکایی
برخی آغاز دوران گذار را از زمان بحران اوکراین قلمداد میکنند و برخی نیز پایههای این دوران را در بحران اقتصادی آمریکا در سال 2008 جستوجو میکنند. اما تعداد زیادی از اندیشمندان بر این باور اتفاق نظر دارند که دوران گذار هرچه هست زمان به چالش کشیده شدن نظم آمریکایی و افول آمریکاست و دورانی است که جهان در حال خروج از وضعیت تکقطبی و شروع چندقطبی است.
این زمان الزامات خاص خود را دارد و برای مؤثرتر بودن باید کارویژه جدیدی را خلق کرد. با این پرسش که شرایط کنونی دوران گذار به چه سمت و سویی میرود سراغ دکتر ابوالفضل بازرگان، تحلیلگر مسائل امنیت بینالملل رفتیم و به گفتوگو نشستیم.
آقای دکتر، چه میزان احتمال دارد روابط غرب و روسیه در اوکراین و غلبه احساس ترس چین از چنین تقابلی به تشکیل یک ائتلاف جدیتر علیه غرب منجر شود؟
در وضعیت گذار در نظم بینالمللی، وقتی افول آمریکا را بررسی میکنیم این مسئله را با مقیاس رشد رقبا میسنجیم. بنابراین وقتی میگوییم آمریکا در دهه90 هژمون بوده به معنای این است که تنها ابرقدرت بیرقیبی است که در تمام حوزهها برتری دارد و این، با مفهوم ابرقدرت تفاوت دارد. اما زمانی که رقیب پیدا میکند از قدرت هژمونیاش کاسته میشود که دیگر به آن هژمون نمیگویند و تبدیل به ابرقدرت میشود. اتفاقی که برای آمریکا افتاده این است که در حوزههای بینالمللی رقیب پیدا کرده و دیگر نمیتواند در تمام حوزهها حرف اول را بزند. این رقیبان عبارتاند از چین، سپس روسیه و بعد هم جمهوری اسلامی ایران.
چرا چین در چنین شرایطی خود را به عنوان هژمون مطرح نمیکند؟
بیشک مهمترین رقیب ایالات متحده آمریکا چین است. مهمترین عرصه رقابت چین با آمریکا، اقتصادی است. عرصه دیگر در رژیمهای همکار و منطقهای و روابط سیاسی دوجانبه است اما در حوزه فرهنگ، چین هنوز ضعیف است و نتوانسته جای فرهنگ آمریکایی که توسط ابررسانهها در دنیا تحمیل شده را بگیرد. روسیه تنها در حوزه نظامی این قابلیت را دارد و به لحاظ اقتصادی نیز تاریخ نشان داده این مسئله پاشنه آشیل فروپاشی شوروی بوده است. اکنون هم آمریکا درصدد استفاده از تحریمهای اقتصادی علیه روسیه است.هرچند روسیه رقیب آمریکاست اما از روسیه تصور هژمون شدن نداریم ولی چین قابلیت هژمون شدن را دارد. چین در برنامه 2030 و 2040 برنامهریزی کرده به قدرت اول اقتصاد جهان تبدیل شود و آن موقع ممکن است رقابت جدی را با آمریکا آغاز کند.
به چه دلیل چین در سازمان ملل به قطعنامه ضد روسی رأی ممتنع داد؟
چین همواره از روسیه حمایت کرده و این موضوع دلیلی بر حمایت نکردن این کشور از کرملین نیست. بخش عمدهای از امید روسیه، حمایتهای اقتصادی چین است. چین مهمترین خریدار نفت روسیه بوده و از تحریمهای آمریکا حمایت نمیکند، حمایتهای سیاسی و لفظی هم انجام میدهد. رأی ممتنعی که در مورد روسیه داد هم بهخاطر این است که میداند وتو روسیه کار را تمام میکند. چین بازیگری است که هیجانی رفتار نکرد و در حال محاسبه هزینه فایده است، منافع ملیاش برایش اولویت دارد. پکن معتقد است هنوز وقت مناسبی برای هزینه دادن نیست، چرا باید خودش را متحد راهبردی روسیه معرفی و 3تا4هزار تحریم روسیه را هم بر خود اضافه کند؟
از طرف دیگر، اینگونه نیست که چین نخواهد مقابل آمریکا بایستد؛ بیشک چین و آمریکا برای یکدیگر تهدید هستند و این دو 100درصد رودرروی هم قرار خواهند گرفت اما چین ترجیح میدهد زمانی این رویارویی اتفاق بیفتد که توانایی بقا را داشته باشد.
نشانههای افول آمریکا را ذکر کنید؛ آیا ظهور ترامپ نشاندهنده افول آمریکاست؟
مهمترین نشانه افول آمریکا تحولاتی است که در عرصه بینالملل رخ داده است. این نشانهها از سال 2008 و بحران والاستریت و بحران نظام سرمایهداری در آمریکا آغاز شده و شکست نظمسازی منطقه غرب آسیا به نوعی نشانه دیگری است. گرفتار شدن آمریکا در عراق و افغانستان به چالش کشیده شدن نظم آمریکایی را نشان میدهد. روی کار آمدن داعش نیز همینگونه است، حتی اگر خودش داعش را برای این درست کرده بود که به جان کشورهای منطقه بیندازد مدیریتش از دست آمریکا خارج و پایش به اروپا و حتی آمریکا کشیده شد که این هم بیانگر افول نظم آمریکایی است.
روی کار آمدن راستهای افراطی در اروپا نیز بسیار اهمیت دارد. همچنین قضیه برگزیت و خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا تمام وعدههای نظم آمریکایی از دهکده جهانی بدون مرز و همگرایی را به چالش کشید و درنهایت ترامپی که در واکنش به خیزش چین روی کار آمد و گفت چرا آمریکا باید در دنیا هزینه کند و شکست بخورد؛ برای همین بحث «اول آمریکا» را مطرح کرد چرا که معتقد است آمریکا در جایگاه مطلوب خودش نیست پس باید تلاش کند جایگاه مطلوب خود را دوباره بدست آورد. همین سخن را بایدن بهگونه دیگری میزند -با اینکه مواضع بایدن 180 درجه با ترامپ مخالف است- در سند امنیت ملی آمریکا ذکر شده امروز جهان بیش از همیشه به رهبری آمریکا نیاز دارد که به این معناست اکنون رهبر نیستیم.
خبرنگار: زینب اصغریان