printlogo


مسئله حجاب نیست دعوا سر ربوبیت خداست


​​​​​​​مرتضی روحانی، پایه‌گذار مؤسسه فرهنگی ترجمان و مدیر گروه غرب‌شناسی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی درباره اظهارات سیدعزت‌الله ضرغامی، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در تاریخ پانزدهم آبان ماه در دانشگاه صنعتی شریف یادداشتی نوشت. در بخشی از این یادداشت آمده است: 
آقای ضرغامی گفت: «دیدید چند نوجوان روسری را برداشتند و اتفاقی نیفتاد و نظام فرونریخت! نظام درخت تناوری است که شاخ و برگ و میوه آن تمام دنیا را فرا گرفته است». البته این سخن حرف دل بسیاری از سیاستمداران دیگر هم است و چه بسا در خلوت هم آن را بیان و توصیه کنند اما مگر کسی گفته بود اگر نوجوان و حتی جوانان و میانسالان کشف حجاب کنند نظام فرومی‌ریزد؟ مگر دیگران نمی‌دانستند یکی از راه‌های کسب محبوبیت، کوتاه آمدن از مواضع سفت و سخت نظام است؟ آیا ایشان تنها شخصی بوده که این نکته را متوجه شده است؟ نخیر ما همه می‌دانستیم نه تنها حجاب بلکه اگر تمام شریعت هم به یکباره برداشته شود نظام فرونمی‌ریزد. اصلاً مگر وقتی حق علی بن ابیطالب(ع) غصب شد عالم فروریخت؟ مگر وقتی خون سیدالشهدا(ع) به جور و جفا بر زمین کربلا ریخت آسمان به زمین آمد؟ نخیر قرار نیست با انجام منکرات، زمین و آسمان به هم دوخته شوند. در سه‌گانه «زن، زندگی، آزادی» اصل اشعار بر محور آزادی می‌چرخد. آزادی است که باید محور زندگی ما قرار گیرد و زن خاصتاً در مورد مسئله پوشش تنها یک مصداق از آن چیزی است که در مسئله آزادی طلب می‌کنیم. در این شعار مسئله این نیست که برخی نوجوانان یا جوانان ما بر اثر تبلیغات یا غلبه فرهنگ و اندیشه غربی به قول آقای لاریجانی دچار شل‌دینی شده‌اند، بلکه این یکی از بنیادهای نظام اندیشه مدرن است که هیچ کس غیر از خود انسان حق ندارد برای انسان قانون بگذارد این آموزش که از آن به اصل اتونومی تعبیر می‌کنند مهم‌ترین قانون در نگاه اخلاق مدرن در ساحت تقنین شخصی و جمعی است. خدا در نگاه دینی ما علاوه بر اینکه خالق و رازق و غفار و رحمان و رحیم است، رب هم است، یعنی او است که باید ما را تربیت کند و به همین دلیل است که او امر و نهی کرده و معروف و منکر را معین می‌کند. او است که باید و نبایدها را در راستای تربیت انسان بیان می‌کند. اما در نگاه مدرن، این انسان است که برای خود تعیین معروف و منکر می‌کند و هیچ کس نه تنها نمی‌تواند برای او باید و نباید کند بلکه اصولاً حق و جایگاه چنین کاری را ندارد؛ اینجاست که انسان مدرن به وجه ربوبی الهی دست‌اندازی می‌کند. با بی‌حجابی چند نوجوان نظام فرونمی‌ریزد البته اگر منظور از نظام، دستگاه سیاسی مستقر باشد، ولی اگر نظام را کمی عمیق‌تر بفهمیم متوجه می‌شویم نظام معرفت دینی با این تفسیر از آزادی و زندگی فرومی‌ریزد. در این رخداد، کشف حجاب تنها یک کشف حجاب نیست بلکه جابه‌جا شدن نقطه کانونی حق بر تقنین و ملاک مشروعیت بایدها و نبایدها در نظام معرفت دینی و دست‌اندازی به وجه ربوبی حضرت حق است. به عبارت دقیق‌تر، دعوا اصلاً بر سر رعایت یا رعایت نکردن یک حکم شرعی نیست که با تساهل از کنار رعایت نکردن آن توسط عده‌ای عبور کنیم بلکه دعوا بر سر خدایی زمین و حق قانون‌گذاری در آن است.