printlogo


گفت‌وگو با محمدتقی فهیم درباره علل کم‌اقبالی مخاطبان به فیلم «بیرو»
روی ناخوش گیشه به ژانر ورزش
در آستانه جام جهانی قطر سینما هم رنگ و بوی فوتبالی به خود گرفت و فیلم «بیرو» به کارگردانی مرتضی علی عباس میرزایی که با نگاهی به زندگی یک فوتبالیست ساخته شده، از 11 آبان اکران خود را در سینماهای کشور آغاز کرد، با این حال نتواست فروش خوبی را تجربه کند.


​​​​​​​«بیرو» در حالی وارد سومین هفته نمایش خود شده که تاکنون کمتر از 2 هزار و 30 مخاطب به تماشای آن نشستند و تنها 62میلیون تومان فروخته است. باوجود اینکه «بیرو» فیلم موفقی در ژانر ورزشی نیست و مؤلفه‌های ساختاری یک فیلم پرکشش در این زمینه را ندارد، اما نگاهی به تاریخچه ساخت فیلم‌های ورزشی در سینمای ایران نشان می‌دهد کمتر اثری توانسته در میان مخاطبان محبوبیت و مقبولیت پیدا کند. با «محمدتقی فهیم» منتقد سینما درباره دلایل کم‌رونقی ژانر ورزشی به گفت‌وگو پرداختیم و در ادامه نقدی بر فیلم «بیرو» داشتیم که آن را می‌خوانید.

محمد تقی فهیم در ابتدای این گفت‌وگو  در پاسخ به این پرسش که چرا اساساً اقبالی به ساخت فیلم‌های ورزشی در سینمای ایران وجود ندارد، با اشاره به یکی از مشکلات ساختاری سینمای ایران که همه ژانرها را دربر می‌گیرد، می‌گوید: به طور کلی ما در ساخت فیلم‌های داستان‌گو و قصه‌پرداز مشکل داریم و سینمای ما به این گرایش موردپسند و غالب در دنیا التفاتی ندارد. حالا در نظر بگیرید فیلم‌های ورزشی که قرار است در این میدان ارزیابی شوند چه شرایطی دارند؛ وقتی درباره ورزشی مانند فوتبال فیلم می‌سازیم که مملو از هیجان و تکنیک است بالطبع فیلمسازش هم باید علاوه بر تسلط  بر سینما و کشمکش‌های دراماتیک، به طور تخصصی درباره آن ورزش اطلاعاتی داشته باشد و زوایای مختلف آن و علل هیجانات را بشناسد تا بتواند آن‌ها را در میزانس‌های تصویری اثرش خلق کند.

بیشتر فیلم‌های ورزشی در دنیا شکست خورده‌اند
وی با بیان اینکه سینمای ما در ساخت فیلم قهرمانانه مشکل دارد، یادآور می‌شود: البته بیشتر فیلم‌هایی که درباره ورزش و ورزشکاران در دنیا ساخته شده شکست خورده‌اند، حتی فیلم پرچهره‌ای مانند «فرار به سوی پیروزی» عملاً در گیشه شکست خورد.
فهیم در پاسخ به این پرسش که پرداختن به قهرمانان ورزشی در سینما واجد چه ویژگی‌هایی است، تأکید می‌کند: ورزش‌های تیمی نمی‌توانند قهرمان ملی به شکل فردی خلق کنند. او می‌افزاید: آن دسته از فیلم‌های ورزشی که به رشته‌های فردی مانند بوکس، دوومیدانی و کوه‌نوردی می‌پردازند، موفق‌تر هستند، زیرا فیلمساز به سمت ساختن قصه‌هایی درباره آن فرد می‌رود و به عبارتی دوربین وارد زندگی ورزشکار می‌شود. اما فیلم‌هایی که به رشته‌های تیمی می‌پردازند چون هیجان آن جمعی است کار را مشکل‌تر می‌کند. 
به باور این منتقد؛ وقتی فیلمسازی زندگی‌نامه کسی مانند بیرانوند را دستمایه ساخت فیلمش قرار می‌دهد ابتدا باید ژانر را روی کاغذ مشخص کند که می‌خواهد پرتره بسازد یا فوتبال. از آن مهم‌‌تر مدیرانی داریم که این فیلم‌نامه‌ها را تصویب می‌کنند و بودجه در اختیارشان می‌گذارند اما عجیب است که نمی‌توانند از روی فیلم‌نامه تشخیص دهند این داستان به درد ساخت فیلم می‌خورد یا خیر.

تکنیک به تنهایی دیگر جواب نمی‌دهد
این منتقد سینما با بیان اینکه اگر «بیرو» به صورت پرتره ساخته می‌شد بهتر جواب می‌گرفت، تصریح می‌کند: اگر قرار است تلفیقی از زمین فوتبال و کار گروهی داشته باشیم، این فیلم نیازمند یک کارگردان و تیمی قدرتمند است که  بتواند چنین پروژه‌ای را به سرمنزل مقصود برساند. اینکه دوستان تصور کنند 80 ـ 70 دقیقه راش می‌گیرند، بعد روی میز تدوین می‌برند و شروع می‌کنند به خرد کردن پلان‌ها؛ یعنی یک کار تکنیکی صرف! خب این‌ها دیگر در سینما جواب نمی‌دهد. در سینما این یک امر اثبات شده است که اگر فیلمی‌ بخواهد متکی به تکنیک صرف باشد نه تنها راه به جایی نمی‌برد، بلکه باید از تکنیک عبور کند و به فرم برسد. همچنین فیلمساز پیش از مقوله تکنیک باید فیلم‌نامه و منابع خوبی داشته باشد و در این میان فیلم‌های ورزشی نسبت به سوژه‌های دیگر به مراتب نیازمند توانایی‌های بیشتری هستند.  

شکست در گیشه متأثر از فیلم است نه شرایط جامعه
فهیم با تأکید بر اینکه فیلمساز باید میزانسن را بشناسد، یادآور می‌شود: اگر فیلمساز فکر کند با کات‌های سرعتی مانند آنچه در «بیرو» می‌بینیم، می‌تواند هیجان میدان ورزش و حاشیه‌های فوتبالیست‌ها را در سینما به تصویر بکشد راه را اشتباه رفته و این نخستین میدان شکستش است. زمانی که «بیرو» در جشنواره فجر هم به نمایش درآمد قابل پیش‌بینی بود که مورد استقبال قرار نخواهد گرفت. البته شرایط اجتماعی و مسائل کف خیابان هم مزید بر علت شده، ولی این‌ها فرع قضیه است و اصل ماجرا به خود فیلم برمی‌گردد و به نظرم هرگاه فیلمی در گیشه شکست می‌خورد باید علت را در خود اثر جست‌وجو کرد.
اینکه یک فیلمسازی خودش در زمین خاکی دویده باشد حالا یک طرحی داده و می‌خواهد درباره یک قهرمان فوتبالی فیلم بسازد که کفایت نمی‌کند؛  باید بدانیم سینما بی‌رحم‌تر از این حرف‌هاست. سینما باید بتواند پدیده را روی تصویر عینی کند. مخاطب باهوش است و چیزی می‌خواهد فراتر از ذهن خودش و وقتی می‌تواند پای تلویزیون 50 ـ40 اینچی بنشیند و بهترین رؤیاپردازی‌ها را با قهرمان‌های فوتبالی خودش انجام بدهد دیگر تمایلی ندارد روی پرده فیلمی را ببیند که 80 سال از رؤیاهایش عقب‌تر است. این‌ها بدیهی و اثبات شده است، اما متأسفانه به دلیل در اختیار دادن بودجه، حمایت‌های دولتی و مدیرانی که با سینما کمتر آشنا هستند با این مشکلات روبه‌رو خواهیم بود.
به گفته فهیم؛ «بیرو» نمونه اول شکست فیلم‌های ورزشی در سینمای ما نیست و اگر به همین منوال پیش برویم آخرین آن هم نخواهد بود. فیلم‌های پیشین هم این مشکل را داشته‌اند. البته فیلمی مانند «تختی» به دلیل ویژگی‌ها و توانایی فیلمساز در ایجاد هیجانات شبه‌روشنفکرانه تا حدودی خودش را در گیشه بالا می‌کشد.

فیلمی که می‌توانست از موقعیت جام جهانی استفاده کند
این منتقد درباره اکران «بیرو» در ایام برپایی جام جهانی و تأثیرش بر فروش فیلم، تصریح می‌کند: اگر «بیرو» فیلم خوبی بود می‌توانست به حال و هوای جام جهانی هم کمک کند و از پروپاگاندای فوتبال برای دیده شدن بهره بگیرد؛ چه بسا دوستانی که فیلم را در این زمان نمایش دادند نیز این‌گونه فکر می‌کردند اما چون این فیلم ماهیتاً نمی‌تواند روی پای خودش بایستد و قائم به قدرت دراماتیکش نیست هیچ تأثیری ندارد؛ در واقع خنثی است، نه در فضای فوتبالی تأثیر دارد و نه از فضای فوتبال برای جذب مخاطب تأثیر می‌گیرد؛ اما اگر فیلم خوبی بود می‌توانست سالن‌های سینما را تبدیل به میتینگ‌های هیجانی کند. ولی اینکه انتظار داشته باشیم چنین تأثیری بگذارد اشتباه است و حتی ممکن است کسی که این فیلم را می‌بیند از فوتبال بدش هم بیاید.

خبرنگار: صبا کریمی