بنده به عنوان یک برادر مؤمن مسلمان ظاهری بر خود لازم میدانم توصیهای به دوستان کنم، در این سفر(زیارت امام رضا(ع)) سعی کنید کمتر صحبتهای لغو و بدون مفهوم و بدون ضرورت، با یکدیگر داشته باشید و تفکرتان بیشتر از صحبت کردن باشد. به این سؤالها فکر کنید که من کیستم؟ کجا آمدهام؟ در محضر چه کسی هستم؟ آیا در آینده میتوانم این موفقیت را داشته باشم یا این سفر، آخرین سفرم است؟ اگر آخرین سفرم باشد، باید طور دیگری با آن حضرت برخورد داشته باشم که دستم از کمک این بزرگواران خالی نباشد؛ در برزخ و قیامت از زیارت و محضرشان محروم نباشم. پس باید کمتر صحبت و بیشتر فکر کرد.
بنده به فرزند خود در هنگام تشرف او به بیتاللهالحرام توصیه کردم بهگونهای لباس بپوش که کسی تو را نشناسد تا توجه و وقت تو در مسائل روزمره دنیایی و تعارفات صرف نشود. حال برای سفری که در روایات معتبر آمده ثوابش بیشتر از یک میلیون حج و یک میلیون عمره مقبول است، مراقبت انسان در چنین سفری چقدر باید باشد؟
زیارتی چنین اجرى دارد که زائر، خودش را در محضر آن شخصیتی که زیارت شده حاضر ببیند. اگر با فرزند خود در محضر یکی از شخصیتهای دنیایی باشیم و آن شخصیت به ما توجه داشته باشد، هر چقدر این فرزند بگوید: بابا، این آقا چه کسی است؟ جوابش را نمیدهیم، فقط به آن بزرگوار چشم دوختهایم. در این عالم طبیعت، حرمت آن شخصیت دنیایی را رعایت میکنیم و توجه به اطراف خود را بیاحترامی و بیادبی به آن شخصیت میدانیم. پس زیارتی اجر فراوان دارد که شرایط آن رعایت شود و زائر، خود را در محضر آن شخصیتی که زیارت شده حاضر ببیند.
اگر حقیقت زیارت آنطوری باشد که عرض شد، زائران آن حضرت خیلی کماند. همانگونه که جد بزرگوارشان فرمود: «ما اکثر الضجيج واقل الحجيج». پس طوری راه برویم که در مسیر کمتر با آشنایان برخورد کنیم، در منزل هم که هستیم، کمتر حرف بزنیم. به مقداری که میتوانیم فکرمان متمرکز و متوجه به آن مبدأ کرم و احسان باشد. در هدفگیری هم حتماً سعی کنیم پیش از درخواستهای دنیوی، از آن بزرگوار چیزی از اشیای قیمتی و ارزنده در آخرت بخواهیم. یکی از آنها محبت به آن بزرگواران و مرتبه بعدی تشیع است؛ یعنی واقعاً پیرو آن بزرگواران باشیم.