printlogo


آسایش ما، در هر حادثه تلخ ملی و میهنی، در گرو حفظ هیجاناتمان است
نفرت‌ها را از میان برداریم


​​​​​​​در واقع، این حقِ همه کشورهاست که برای پیگیری منافع ملی و عمومی خود در نظام بین‌المللی، تصمیم بگیرند و دست به اقدام بزنند. بنابراین نظام بین‌المللیِ فعلی، در چنبره استعمارگرانه و سلطه چپاولگرانه آمریکا قراردارد. کشور آمریکا همواره تمایل داشته خود را به عنوان قدرت برتر و مسلط به کشورهای دیگر معرفی کند. تمایلی که اگر توسط دیگر کشورها مورد پذیرش قرار بگیرد، بدین معناست که این کشور حق تعریف نظم محیط را نیز داراست و این طبیعی است که آمریکا قوانین و هنجارهای بین‌المللی را به گونه‌ای تعریف و سازماندهی می‌کند که بیشترین منافع را برای این کشور در پی داشته باشد. زیاده‌خواهی آمریکا برای اولویت دادن به منافع خود و زیر پا نهادن حق دیگر کشورها، از جنگ جهانی اول آغاز شده و تاکنون در این راه از هیچ اقدامی اعم از کاربرد زور، تطمیع و تهدید علیه دیگر کشورها فروگذار نکرده است. این زیاده‌خواهی، با سقوط دولت پهلویِ سرسپرده به غرب و تأسیس نظام جمهوری اسلامی با مشکل روبه‎رو شده است. از آن روز تاکنون، آمریکا برای بازپس‌گیریِ منافعِ از دست رفته‌اش در منطقه غنیِ خاورمیانه، به انواع مداخلات و دسیسه‌های نظامی، اقتصادی-سیاسی و به‌تازگی فرهنگی و سایبری روی آورده تا بلکه بتواند یا نظام‌جمهوری‌اسلامی را مجبور به تمکین از خود کند (سیاست تغییر رفتار) و یا اینکه با جایگزین کردن آن با دولتی دست‌نشانده و مطیع (سیاست تغییر رژیم) رشته وابستگی و سرسپردگی را بار دیگر میان خود و ایران برقرار سازد.  مطابق با این پیش-زمینه از آمریکا و اهدافش، به روشنی می‌توان دستان این کشور را در حوادث اخیر ایران مشاهده کرد. پیش‌خیمه مداخله آمریکا و ایادی آن در این حوادث، از نوع مداخلات فرهنگی بود. آمریکا با ادعای آزادی و حقوق بشر و تعریف این مفاهیم مطابق با معیارهای خود، دست مداخله‌ خود را دراز کرد و از تحریک و تشویق جوانان و زنان برای برهم زدن نظم فرهنگیِ جامعه تا تحریم و تهدید سران نظام را، به بهانه مخالفت آنان با آزادی و حقوق بشر ادعایی، از سر گذراند. اینک سناریو و اهداف آمریکا برای درازدستی به مملکت ایران روشن شده و لازم است ما نیز هوشیارانه وارد میدان عمل شویم و تلاش کنیم حیات مستقل و قدرتمندانه خود را محفوظ بداریم. آنچه در این میان، دانستنش برای اهالی ملک و مملکت ضروری است، اتحاد و هوشیاری است. باید بدانیم آسایش، آرامش و خوشبختی ما، در هر حادثه تلخ و ناگوار و ناخواسته ملی و میهنی، در گرو حفظ هیجاناتمان است. اعتدال مزاج و میانه‌روی، پرهیز از دودستگی و حب و بغض‌های حزبی و سیاسی از جمله مهم‌ترین مؤلفه‌ها برای استقلال هر ملک و وطن است. اتفاق و اتحاد در میان اقوام ایرانی و جمع شدن زیر کلمه وطن، عمران و آباد داشتن آن، تحصیل و حفظ ارزش‌های فرهنگیِ ایرانی و اسلامیمان از جمله ضروریات این وطن‌پرستی است. پیامد ادراک و بصیرت ما برای نگهداری وطن این است که اختلافات جزئی را ملاحظه نکنیم و یکدل و یک‌زبان در نگهداری و استقلال و آبادی وطن بکوشیم. باید بدانیم با این همه دشمنی و کارشکنی که اطراف کشورما را 
فرا گرفته، نفرت‌ها و از هَم رَمَندگی‌ها (که به‌واسطه اکاذیب رسانه‌های معاند ایجاد می‌شود) را از میان برداریم و ائتلاف واقعی را در دل‌های خود ثابت کنیم.