printlogo


امین قدمی، مستندساز در گفت‌وگو با قدس از تجربه ساخت مستندهای مذهبی می‌گوید
مستندهای مذهبی و آسیب شعارزدگی
برخلاف فیلم‌های سینمایی و سریال‌های تلویزیونی با موضوع زندگانی حضرت رضا(ع) و قصه زائران حرم مطهر رضوی و عاشقان امام هشتم که در چند سال اخیر، شیب تولید آن‌ها کم شده، ساخت مستند در این باره افزایش داشته و دست مستندسازان برای پرداختن به این مفاهیم، پر بوده است.


​​​​​​​برگزاری جشنواره‌های مستند و فیلم کوتاه با مضمون رضوی بر افزایش میزان تولیدات این حوزه بی‌تأثیر نبوده اما آنچه در این میان مغفول مانده، کیفیت آثار تولیدی است. شاید کمیت مستندهای تولید شده در این سال‌ها قابل قبول باشد اما می‌توان گفت تنها اثر ماندگار در این باره هنوز «رضای رضوان» مجید مجیدی است که مربوط به دو دهه پیش است. در این باره با «امین قدمی» کارگردان مستندهای سینمایی «ظن»، «لیلا» و «قاب خالی» و مستند «سلام بر علی پسر موسی» روایتگر زندگی چوپانی خراسانی که خدمتگزار زائران پیاده حضرت امام رضا(ع) است، گفت‌وگو کردیم. 

یکی از آسیب‌های آثار با مضامین دینی و باورهای مردمی، افتادن در دام شعارزدگی و نمایشی شدن اثر است، برای دوری از این آسیب چه باید کرد؟
فیلم مستند همچون دیگر قالب‌های هنری می‌تواند در دام شعارزدگی بیفتد چون ذات دین و مذهب با معنویت گره خورده و معنویت یک جریان درونی است بنابراین به تصویر کشیدن و عینیت‌بخشی مواجهه افراد با این تجربه درونی بسیار دشوار و حساس است. اگر سازنده اثر خودش را به عمق آن مفهوم نزدیک نکند، دچار شعارزدگی و سطحی‌نگری در اثرش می‌شود. نزدیک شدن به عمق آن مفهوم و احساس هم کار ساده‌ای نیست چون آدم‌ها با تجربیات شخصی به یک موضوع و امر معنوی نزدیک می‌شوند. 

 وقتی به آدم‌ها نزدیک می‌شوید، چه می‌کنید که سوژه‌های جلو دوربین، رفتار و گفتارشان شکل نمایشی و تظاهر نداشته باشند و به خود واقعی‌شان نزدیک شوید؟
 تکنیک‌هایی وجود دارد تا کسی که جلو دوربین مستندساز قرار می‌گیرد، احساس راحتی کند و حالت نمایشی به خودش نگیرد. این تکنیک‌ها می‌تواند از دوربین کوچک، روشن نکردن دوربین در چند روز اول کار و ارتباط گرفتن با سوژه باشد. گاهی هم دوربین آن قدر کوچک است که برای فرد، جلب توجه نمی‌کند. گاهی هم آن قدر آن فرد، خودش است که حتی اگر او را جلو دوربین بزرگ هم بنشانید، واکنش خاصی ندارد. مثلاً من بسیاری اوقات نورپردازی نمی‌کنم تا سوژه احساس صمیمیت بیشتری داشته باشد ولی عده‌ای هستند که اگر نورپردازی هم بکنید، خودش است و ربطی به تجربه آن آدم با دوربین ندارد. ممکن است با چند نفر عوامل هم دور او باشید ولی او خودش است. برخی هم با دیدن یک دوربین کوچک دچار دستپاچگی می‌شوند بنابراین نمی‌توان قاعده مشخصی پیاده کرد بلکه متناسب با هر سوژه و خصوصیات فردی باید مواجهه و رفتار مناسب داشت. یکی از سختی‌های تولید مستند همین است اینکه در لحظه و موقعیت تصمیم بگیرید که از چه ابزار و ترفندی استفاده کرده و روند کار را چطور پیش ببرید. 

 یک مستندساز برای استفاده درست از این شرایط، چطور می‌تواند مهارت پیدا کند؟
تجربه، کار زیاد و روابط عمومی خوب سبب می‌شود پیش از اینکه دیر شود، موقعیت را شناسایی کنید یا فضای فیلم‌برداری را تغییر دهید. گاهی اوقات هم منجر به درهم ریختن فضا می‌شود اما فیلمساز کسب تجربه می‌کند. من فیلم «ماما نزیهه» را برای پیاده‌روی اربعین ساختم. نخستین سفری بود که با همسرم به اربعین می‌رفتم و قصد فیلم‌سازی نداشتم اما در مسیر پیاده‌روی با خانواده‌ای عراقی آشنا شدیم که به خاطر فضای عشیره‌ای نمی‌شد وارد اندرونی خانه‌هایشان شد. به واسطه حضور همسرم، از ما دعوت کردند به خانه‌شان برویم. دیدم که مادر خانواده چه قصه عجیب و خوبی دارد و شروع به روایت قصه او از نگاه دیگر اعضای خانواده کردم. در طول مدت فیلم‌برداری سعی می‌کردم که همسرم در قاب دوربینم نباشد و به او می‌گفتم حواست باشد توی قاب نباشی، یا وقتی آن‌ها دارند حرف می‌زنند، حرف نزنی. فیلم تقریباً تمام شد و وقتی پلان آخر را گرفتم احساس کردم موضوع اصلی فیلم ارتباط همسر من با این خانواده بوده است و اصلاً به خاطر همسرم مرا به اندرونی خانه‌شان راه دادند. تمام تلاش من این بود که همسرم را از فیلم حذف کنم در حالی که او یکی از عناصر اصلی فیلم بود. اگر تجربه امروز را داشتم حتماً در روز دوم فیلم‌برداری، طرحم را تغییر می‌دادم و ارتباط یک زن ایرانی را با یک خانواده عراقی روایت می‌کردم. بسیاری اوقات ماجراها آن طور که ما کنترل و پیش‌بینی می‌کنیم جلو نمی‌رود و فیلمساز باید بهترین استفاده را از شرایط ببرد. 

 گاهی سفارش کار در موضوعات مذهبی و رضوی به فیلمسازان کم‌تجربه داده می‌شود تا با هزینه کمتری ساخته شود، اینکه از دریچه دوربین آدم‌های کم‌تجربه و کم‌دانش به این موضوعات مهم نگاه شود، چه حساسیت‌هایی دارد؟
ببینید بسیاری به خاطر علاقه‌مندی؛ وظیفه اسلامی و قلبی خودشان می‌دانند که در این حوزه‌ها کاری بسازند ولی نمی‌دانند که پرداخت به این مضامین حساسیت‌هایی دارد. من موافقم که بخشی از سفارش تولیدات به جوان‌های کم‌تجربه سپرده شود بالاخره آن‌ها باید فضایی برای کسب تجربه داشته باشند اما می‌شود بخشی از بودجه و برنامه را به آمادگی و آموزش این فیلمسازان جوان برای مواجهه با موقعیت‌های جدید اختصاص داد. مثلاً برخی از این فیلمسازان جوان و کم‌تجربه، روی تصاویر مناسک، صوت مداحی می‌گذارند در حالی که صدای روی تصویر باید کارکرد و علت داشته باشد، نباید روایت را در مستند، گم کرد. بسیاری از مستندها و فیلم‌هایی با مضامین دینی و مذهبی، روضه هستند تا قصه؛ کسانی که مخاطب تماشای این فیلم‌ها هستند، می‌روند توی هیئت روضه گوش می‌دهند چرا این فیلم را ببینند؟! فیلم قواعد مخصوص به خودش را دارد. مستند، شکل بیان و روایت خودش را دارد و باید این شکل بیان را آموخت. 

 چرا پس از «رضای رضوان» مجید مجیدی، مستند ماندگار و اثرگذار دیگری ساخته نشد؟
من هم معتقدم این مستند جزو آثار اثرگذار است که هنوز هم دیدنی است اما خیلی قدیمی است و برخی از اتفاق‌های آن مستند، امروز وجود ندارد یا شکل آن عوض شده است. برای ساخت فیلم آقای مجیدی، هزینه شده بود. من سراغ دارم فیلمسازانی که در سال‌های گذشته می‌خواستند فیلم خوب و محکمی بسازند اما هزینه تولید آن تأمین نشده بود. می‌گفتند چه دلیلی دارد مثلاً این قدر بودجه برای تولید یک فیلم بدهیم، آن را تقسیم می‌کنیم و چندین فیلم می‌سازیم که هم یک عده کار یاد بگیرند و هم کارنامه کاریمان در پایان سال پر و پیمان باشد در حالی که تأثیرگذاری یک فیلم خوب بیشتر از چندین فیلم متوسط و ضعیف است. به نظرم هر دو این‌ها باید باشد هم فیلم خوب، هم فیلم متوسط و حتی ضعیف ولی بایستی به ساخت آثار ماندگار و در شأن موضوع، توجه ویژه شود. 

خبرنگار: زهره کهندل