printlogo


مدرس مطالعات شیعه در لندن در گفت‌وگو با قدس:
در فرهنگ غرب احساس خفگی می‌کردم
دکتر «ربکا ماسترتن»(Dr Rebecca Masterton) با لیسانس زبان و ادبیات ژاپنی دانش‌آموخته شده است. دارای مدرک کارشناسی ارشد در ادبیات تطبیقی شرق آسیا و آفریقا و دکترای ادبیات اسلامی غرب آفریقا که در دانشکده مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن، تأثیرات سکولاریسم و استعمار بر آموزه‌های سنتی اسلامی را مورد بررسی و نقد قرار داده است. 


ماسترتن نزدیک به 15 سال است به صورت حضوری و برخط تدریس می‌کند. ازجمله دوره‌های کوتاه‌مدت در کالج بیرکبک دانشگاه لندن، برنامه‌های کارشناسی و کارشناسی ارشد در کالج اسلامی لندن و کلاس‌های برخط برای مؤسسه اسلامی مطالعات تحصیلات تکمیلی (دمشق و بیرمنگام). او همچنین به طور گسترده در همایش‌هایی در اروپا و ایالات متحده سخنرانی کرده است. اکنون  او در حال توسعه یک‌سری دوره‌های کوتاه برخط در مورد اسلام و علوم انسانی در شیعه‌شناسی است.


شما پیشتر در مورد تشرف به اسلام صحبت کرده‌اید. لطفاً بفرمایید دلیل اصلی تشرف شما به اسلام چه بوده است؟ با توجه به اینکه پیش از این یک مسیحی کاتولیک بودید.
خانواده من پروتستان بودند نه کاتولیک. فرهنگی که من در آن بزرگ شدم هنوز بر پایه اصول سختگیرانه پروتستانی استوار بود، اما بریتانیای پس از دهه1960 بسیار سکولار بود. وقتی کودک بودم، مادرم مرا به کلیسا برد، اما آنجا هیچ یک از آموزه‌های مسیحی را به من یاد ندادند و ما هرگز کتاب مقدس را نخواندیم. در دوران نوجوانی، مادرم از رفتن به کلیسا منصرف شد، زیرا با مسیحیت اختلاف‌نظر داشت و نمی‌توانست پاسخی برای سؤالاتش پیدا کند. او بقیه عمر خود را صرف جست‌وجو، مطالعه و پژوهش در زمینه معنویت کرد و در اواخر عمرش متوجه تشرف من به دین اسلام و دلایل این تغییر شد. 
یکی از دلایل اصلی گرایش من به دین مبین اسلام این بود که من در فرهنگ سکولار غرب احساس خفگی می‌کردم، چون مردم فقط به دنیای مادی توجه دارند و به‌شدت احساس می‌کردم بخشی از من به این دنیای مادی تعلق ندارد. درواقع می‌خواهم بگویم فرهنگ سکولار و مادی‌گرایانه که فقط بر پول تمرکز می‌کند بسیار خام است.
 وقتی اسلام را کشف کردم و دیدم که چگونه اسلام فرهنگ مسلمانان را شکل داده است، روشی که معنویت را بر مادیات ترجیح می‌دهد، دوست داشتم. اسلام یک علم معنوی کامل است. از نظر الهیات نیز معنا دارد، زیرا تنها پیام واقعی و جهانی است که در مورد خدای واحد آموزش می‌دهد.

شما امروز یک مسلمان شیعه محسوب می‌شوید. چه چیزی در مذهب شیعه دیدید که موجب شد از مذهب سنی به مذهب شیعه روی بیاورید؟ 
وقتی به اسلام گرویدم، متوجه نشدم که در آن مکاتب فکری مختلفی وجود دارد. من عموماً سنی بودم، زیرا مسلمانانی که ملاقات کردم سنی بودند. من نمی‌دانستم در تاریخ اسلام چه اتفاقی افتاده است. من هرگز در مورد ائمه اطهار(ع) نشنیده بودم. در سال 2001 شروع به تدریس در کالج اسلامی لندن کردم که بیشتر توسط مسلمانان شیعه اداره می‌شد. آن زمان به وجود ائمه اطهار(ع) پی بردم و با زوایای پنهان تاریخ اسلام و مجموعه‌های حدیثی زیبایی که اهل سنت هرگز نخوانده بودند آشنا شدم.

 زندگی شما پس از مسلمان شدن چگونه است؟ چه چیزی در نگاه و جهان‌بینی شما تغییر کرده است؟ 
من در سال 1999 به اسلام گرویدم. در آن زمان در مقطع کارشناسی ارشد تحصیل می‌کردم. زندگی من شلوغ و پرآشوب بود! 11 سپتامبر 2001 فضا در بریتانیا برای مسلمانانی که از وهابی‌ها پیروی نمی‌کردند بسیار دشوارتر شد. من درگیر مسائل معنوی، اجتماعی و سیاسی مسلمانان بودم. در فرهنگ مدرن غربی، تفکر عمومی این است که پیام انبیا منسوخ شده و دیگر موضوعیت ندارد. وقتی قرآن و حدیث را خواندم، متوجه شدم که حضرت محمد(ص) پیش‌بینی کرده بود که آینده چگونه خواهد بود (اشاره به مسئله آخرالزمان) و متوجه شدم پیام انبیا(ع) همچنان مطرح است. 
غرب ممکن است خود را غنی کرده و پیشرفت‌های فنی بزرگی داشته باشد، اما از نظر معنوی و اخلاقی، مردم از دست رفته‌اند. قرآن بینشی از انسانیت به عنوان یک کل ارائه می‌دهد و مثل یک آینه عمل می‌کند.

شما کتاب‌ها و مقاله‌هایی درباره دین اسلام دارید و سخنرانی‌های زیادی در این زمینه داشتید. لطفاً از کتاب جدید خود با عنوان «معنویت شیعی در قرن بیست و یکم» بگویید.
کتاب «معنویت شیعی در قرن بیست و یکم» درواقع مجموعه‌ای از 20 سخنرانی است که در
 10 سال گذشته برای مخاطبان مختلف بیان کرده‌ام. 
سرفصل‌ها و چینش این کتاب را به ترتیب توحید، نبوت، امامت و جامعه شیعه مرتب کرده‌ام. به عنوان نمونه موضوعاتی چون جایگاه اسلام در دنیای مدرن، اخلاق اخوت، معنای ولایت و ابعاد باطنی فاطمه‌الزهرا(س) را می‌توانید در این مجموعه پیدا کنید. همچنین در این کتاب دو مقاله دانشگاهی وجود دارد: «کاوشی تطبیقی در مقام معنوی اولیای اهل سنت، شیعی و صوفیه» که در مجله آمریکایی علوم اجتماعی اسلامی منتشر شده است و «ولایت در پاسخ به دوگانگی در فلسفه اروپایی» که در مجله
 Claremont Jounal of Religion منتشر شده است.  مقاله نخست به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه اهل سنت و صوفیه مفاهیم و عقاید زیادی را به‌ویژه مفهوم ولایت و امام را از سنت امامیه وام گرفته اند. بین احادیث موجود در کتاب «الکافی» ثقه الاسلام کُلینی و بیاناتی که در «سیره الاولیا» حکیم ترمذی آمده است شباهت‌های زیادی وجود دارد. مقاله دوم نشان می‌دهد که چگونه حتی اگر برخی از متفکران غربی سعی کرده‌اند با اندیشه و فرهنگ اسلامی درگیر شوند، همچنان غرب را «خود» و هر جای خارج از غرب را «دیگری» می‌دانند. آن‌ها سعی کردند تأمل کنند که چگونه «خود» می‌تواند با «دیگری» مرتبط باشد. من ولایت را به‌عنوان یک الگوی کاملاً متفاوت و مبتنی بر اسلام ارائه می‌کنم و به مفهوم انسانیت آن و چگونگی استفاده از آن برای ارتباط با یکدیگر و درک یکدیگر می‌پردازم.

 موضوع پایان‌نامه دکترای شما درباره تأثیرات سکولاریسم و استعمار بر آموزه‌های سنتی اسلام بود. نتیجه تحقیقات خود را در این زمینه به اختصار ذکر کنید.
 رساله دکترای من به نابودی آموزش سنت‌های اسلامی در غرب آفریقا در زمانی که استعمارگران فرانسوی مدارسی را برای «آموزش» پسران ارشد خانواده‌های اصیل وارد کردند، می‌پردازد.
در واقع، آن‌ها کسانی را که قرار بود رهبران فردا باشند، مجبور کردند به فرانسویان درجه دو تبدیل شوند و برای نظام استعماری فرانسه کار کنند. آن‌ها را در یک نوع آموزش سکولار تربیت و روی ذهن آن‌ها کار کردند، به طوری که آن‌ها تمام دانش خود را از سنت معنوی خود و نحوه اتصال به ابعاد باطنی وجود از دست دادند.
دکترای من دو متن را که نسخه‌ای از کتاب «داستان سفر نفس» است، بررسی و استدلال کرد که اگر کسی معنویت اسلامی را تجربه و از درون درک نکرده باشد، نمی‌تواند در مقام قضاوت آن برآید.

خبرنگار: سیداحمد موسوی