آیا بهجز شیوه نقدی یا کالابرگ راهکار دیگری برای یارانهها وجود دارد؟
در تکاپوی نظام یارانهای مطلوب
پس از حذف ارز ترجیحی، دولت و مجلس بین کالابرگ الکترونیکی یا یارانه نقدی کشمکش دارند. احسان خاندوزی وزیر اقتصاد چندی پیش از اجرای طرح کالابرگ الکترونیکی بهجای یارانه در برخی استانهای کشور بهصورت آزمایشی خبر داد و گفت: با تصویب کالابرگ الکترونیک در هیئت دولت تا پایان سال شاهد اجرای آن در تمامی استانهای کشور خواهیم بود.
همانطور که از سخنان وزیر اقتصاد برمیآید، در صورت تصویب هیئت دولت طرح کالابرگ الکترونیک اجرا خواهد شد. همین اماواگر چالشبرانگیزی این موضوع را نشان میدهد، موضوعی دوگانه که مسئولان هر کدامشان با دلایلی آن یکی را بر دیگری ترجیح میدهند.
در این گزارش سعی میشود ابعاد مختلف این دو سیاست با یکدیگر مقایسه و پیشنهادهایی به منظور سیاست گذاری بهینه در این خصوص ارائه شود.
اهداف و انواع روشهای پرداخت یارانه
پیش از پرداختن به اینکه هر شیوه پرداخت یارانه چه مزایا و معایبی دارد، باید دلایل مختلف پرداخت یارانه را مرور کرد. دلایلی که مشخص میکند ما کدام شیوه را باید انتخاب کنیم. معمولاً چهار دلیل اصلی برای پرداخت یارانه وجود دارد:
1. پرداخت یارانه، مابهازای صرفههای خارجی مثبت؛ برای مثال خدماتی که در حوزه سلامت و امنیت توسط پرستاران و مرزداران ارائه میشود منافع اجتماعی را برای کل جامعه به بار میآورد و باید مشمول پرداخت یارانه شود.
2. پرداخت یارانه بهمنظور تشویق؛ برای مثال خرید تضمینی گندم از جنس سیگنال تشویقی برای انگیزش کشاورزان بهمنظور تولید بیشتر گندم است و یا یارانهای که برای حمایت از نوآوری و کارآفرینی ارائه میشود.
3. پرداخت یارانه بهمثابه نوعی سرمایهگذاری اجتماعی؛ پرداخت این یارانهها اقدامی پیشگیرانه برای کاهش هزینههای آینده از مسیر بهبود سلامت و ارتقای آموزش است.
4. پرداخت یارانه بهمنظور حمایت و کمک؛ معمولاً به کمک دولت به اقشاری از جامعه برای افزایش رفاه یا خروج از فقر گفته میشود.
بررسی تجربیات کشورهای مختلف جهان نشان میدهد یارانه از نوع اول تا سوم، گونه قالب هدف سیاستهای یارانهای بوده است و یارانه حمایتی باید موقتی باشد و همّوغم سیاستگذار در اجرای سه نوع اول یارانه بوده است. از سوی دیگر شاید بتوان مهمترین قاعده پرداخت یارانه را اثربخشی و اصابت آن به جامعه هدف تعریف کرد. نقطه اصابت یارانه براساس هرکدام از اهداف مذکور میتواند متفاوت باشد.
با این دلایل سه روش اصلی در پرداخت یارانه مطرح میشود: یارانه نقدی، یارانه شبهنقدی و یارانه کالایی. در یارانه نقدی، جامعه هدف با اختیار خود هر آنچه را نیاز دارد خریداری میکند مثل یارانه 45 هزارتومانی که بهحساب افراد واریز میشود. در یارانه شبهنقدی، افراد در دامنهای محدود با استفاده از کالابرگ و بنکارت اقدام به خرید کالاهای مشخص میکنند و در یارانه کالایی، کالاهایی مشخص بدون هیچگونه قدرت انتخابی در اختیار افراد قرار میگیرد.
روش پرداخت یارانه (نقدی، شبهنقدی و یا کالایی) موضوعی فرعی است و موضوع و مطلب اصلی محل اصابت یارانه است و باید پرسید کدام روش پرداخت یارانه، اهداف سیاست یارانهای را بهتر محقق میکنند. بهعنوانمثال یارانهای که قرار است برای حمایت از سلامت و بهداشت خانوار پرداخت شود اگر در قالب شیر مدارس پرداخت شود بهتر است، زیرا اگر بهصورت نقد پرداخت شود امکان دارد افراد آن را در جای دیگری صرف کنند. نگرش نقدی کردن یارانهها گرچه بر فلسفه و دیدگاه آزادی انتخاب افراد استوار است، اما افراد معمولاً بهترین تشخیص را در مورد منافع خود نمیدهند. ضمن اینکه هدف اعطای یارانه لزوماً افزایش آزادی انتخاب افراد نیست، بلکه هدف پرداخت یارانه توسط دولت یک کارکرد اجتماعی خاص مانند داشتن یک جامعه سالم است. هرکدام از روشهای پرداخت یارانه مزایا و معایبی دارد که برای انتخاب آن باید به آنها توجه کرد.
بررسی تجربه کشورها در ارائه یارانه شبه نقد
بررسیها نشان میدهد پرداخت نقدی یارانهها در 49 کشور از مجموع 122کشور روش غالب در ارائه کمکهای دولتی بوده است و در 30 کشور نیز روش شبهنقدی مرسوم بوده است. مقصود از یارانه شبهنقدی یارانهای است که بهصورت کالا یا خدمت یا پرداخت نقدی برای استفاده از آن کالا و خدمات در اختیار فرد قرار میگیرد. 6 نوع یارانه شبهنقدی عبارتاند از: مسکن، سلامت، آموزش، بازار کار، تغذیه و کودکان. همانطور که در جدول زیر مشاهده میشود یارانه شبه نقدی سهم چشمگیری از سبد یارانه را تشکیل میدهد و سهم این نوع یارانه از کل یارانه پرداختی در 30 سال گذشته بهشدت افزایش یافته است.
علت استفاده از یارانه شبهنقدی را معمولاً در قالب موارد زیر بیان میکنند:
1. مجبور کردن فرد به مصرف یک کالای خاص (مانند شیر یارانهای در مدرسه)
2. تفکیک فقرا از اغنیا با ارائه یارانه به شکل کالایی که فقط برای قشر خاصی جذاب است (مانند خانههای کوچک یارانهای و یا ارائه مرغ یارانهای در صف)
3. سوق دادن فرد بهسوی رفتارهای سازنده (مثلاً ارائه آموزش یارانهای به فرد و انگیزه ادامه تحصیل و استقلال مالی در بلندمدت)
4. ایجاد تغییر در بازار یک کالا (مثلاً ساخت منازل یارانهای و کاهش قیمت مسکن در کل بازار و یا ارائه سبد کالا و ایجاد تقاضا برای کشاورزان)
نکته مهم آن است که استفاده از یارانه شبهنقدی آسیبهایی دارد: ازجمله احتمال فساد، هزینه اجرایی و هزینه جلوگیری از فروش دوباره؛ بنابراین نظام اجرایی کارا برای اجرای یارانه شبهنقدی ضروری است. برای مثال فساد مجری در یارانه شبهنقد آسانتر است: برداشتن بخشی از یارانه 45هزارتومانی عملاً ممکن نیست، اما برداشتن مقداری روغن و مرغ یارانهای آسان است و... .
ازجمله مزایای یارانه شبهنقدی این است که ارائه یارانه کار در قالب یارانه کارورزی به کارفرما و ...، در بلندمدت موجب افزایش عرضه نیروی کار و اشتغال میشود و درمجموع نوعی سرمایهگذاری اجتماعی است و میتواند سه هدف نخست نظام یارانهای را محقق کند.
تجربه هدفمندسازی یارانهها و ارائه یارانه نقدی
یکی از مواردی که برای اجرای یک سیاست جدید باید در نظر گرفت تجربه و گذشته اجرای سیاست مشابه آن است. تجربه هدفمندسازی یارانهها در دولت نهم و دهم میتواند مورد تدقیق قرار گرفته و درسهای آموزندهای برای سیاستگذاران داشته باشد. نتایج گزارش مرکز پژوهشهای مجلس در سال 1395 از تأثیر تغییرات سبد مصرفی خانوار پس از اجرای سیاست هدفمندسازی یارانهها طی سالهای 1386 تا 1393 نشان میدهد، سهم هزینه خوراکی از کل هزینه خانوار در سال 1391 نسبت به سال 1386 از 28درصد به 33درصد افزایش یافته؛ این در حالی است که مصرف این گروه کالایی حدود 20درصد کاهش یافته و قیمت این گروه کالایی 130درصد افزایش داشته است. این موضوع کاهش قابلتوجه رفاه خانوارهای ایرانی طی این دوره را نشان میدهد. از سوی دیگر کاهش 30درصدی سهم کالاهای بادوام (مبلمان، خدمات و اثاثیه منزل) در سبد کالاهای خانوارهای ایرانی در سال1391 نسبت به سال1386 و افزایش 3درصدی سهم کالاهای ضروری (خوراک، مسکن، سوخت، بهداشت و درمان و حملونقل) در سبد مصرفی خانوارهای شهری نسبت به پیش از هدفمندی یارانهها، نشان از کاهش رفاه خانوار شهری در دوره مذکور دارد. بنابراین تجربه نشان میدهد در شرایط تورمی اقتصاد ایران، ارائه یارانه نقدی نمیتواند رفاه خانوار و حداقل امنیت غذایی آنها را تأمین کند و لازم است در سیاست پیشنهادی این مطلب مورد توجه قرار گیرد.
پیشنهاد
یکی از ملاکهای بررسی و انتخاب نظام یارانهای مطلوب، ارائه قدرت انتخاب به افراد، اصابت به اهداف و اثربخشی آن، سهولت و نظام اجرایی است. در یارانه نقدی، جامعه هدف با اختیار خود هر آنچه را نیاز دارد خریداری میکند. در یارانه شبه نقدی، افراد در دامنهای محدود با استفاده از کالابرگ و بنکارت اقدام به خرید کالاهای مشخص میکنند و در یارانه کالایی کالاهایی مشخص بدون هیچگونه قدرت انتخابی در اختیار افراد قرار میگیرد. به نظر میرسد انتخاب یارانه شبهنقد میتواند ضمن دادن قدرت انتخاب به افراد، اهداف نظام یارانهای ازجمله سرمایهگذاری اجتماعی و تشویق و نیز حمایت از صرفههای اجتماعی مثبت را به دنبال داشته باشد. از سوی دیگر اگر یارانه شبهنقد بهصورت کارت اعتباری اجرا شود، مشکلات آن ازجمله فساد و هزینه اجرایی تا حد زیادی کاهش مییابد. بنابراین شیب نظام یارانهای کشور باید به سمت این نوع یارانه و استقلال افراد از یارانه موقت و نقدی صرف باشد تا هم اصابت آن به جامعه هدف افزایش یابد و هم اهداف نظام یارانهای محقق شود.
برخی پیشنهادهایی که میتوان در این زمینه ارائه کرد:
1. ارائه و احیای یارانه شیر در مدارس
2. ارائه یارانه به پیشگیری از درمان، در قالب احیای نظام پزشک خانواده
3. ارائه یارانههای بازار کار در قالبهای مختلف نظیر دفاتر کاریابی و دانشگاههای فنیوحرفهای و یارانه اشتغال و یا برعهده گرفتن بیمه تأمین اجتماعی شاغلان و... .
4. ارائه یارانه مسکن در قالب گرفتن مالیات براجاره و خانههای خالی و مالیات بر عایدی سرمایه و اعطای آن به مستأجران
5. ارائه یارانه غذایی، در قالب کارت اعتباری برای خرید اقلام پروتئینی موردنیاز خانوار (حداقل کالری موردنیاز خانواده) و تأمین امنیت غذایی
با توجه به خطرات ناشی از به مخاطره افتادن امنیت غذایی خانوار در شرایط تورمی، لازم است اعطای یارانه به مصرف کالای اساسی در اولویت قرار گیرد. یکی از پرسشهایی که در نحوه ارائه کالابرگ الکترونیک مطرح است این است که آیا کالابرگ الکترونیک باید مقدار مشخصی از کالا را تضمین کند که با افزایش قیمت کالا آن مقدار نیز افزایش یابد و یا فقط مبلغ ریالی مشخصی در کارت شارژ میشود و بابت خری�� کالاهای اساسی مشخصشده قابلبرداشت است؟ آیا دولت میخواهد سبد کالای مشخصی را تضمین کند و یا فقط به دنبال محدود کردن دامنه انتخاب اشخاص است؟ در صورت دوم، دولت سبد مشخصی از کالا را تضمین نکرده و برای حمایت، اعتباری به کارت خانوار واریز میکند که دارای قابلیت خرید کالای اساسی است؟ پاسخ به این پرسشها بستگی به اهداف دولت دارد که آیا هدف آنها حمایت موقتی است و یا هدف سرمایهگذاری اجتماعی در راستای بهبود وضعیت امنیت غذایی و سلامت بهداشت خانوار است.
خبرنگار: سعید حسینزاده یزدی