printlogo


«کلر ژوبرت» نویسنده فرانسوی داستان‌های دینی:
برای کودکان ایرانی راحت‌تر می‌نویسم
قصه همواره وسيله انتقال و آموزش آداب و سنن، اعتقادات و تاريخ يک نسل به نسل‌های ديگر بوده است. از بین قصه‌ها نمی‌توان منکر تأثير قصه‌های مذهبی در ايجاد هويت اسلامی و  قدرت تفکر دینی در کودکان شد.


آموزش و ايجاد هويت دينی در کودکان در جامعه‌ای که انسان‌ها بيش از پيش به هويت دينی و عقايد آن نيازمند هستند، امری مهم و ضروری است. بر این اساس خبرگزاری ایبنا به سراغ کلر ژوبرت نویسنده فرانسوی که در حوزه دین و مذهب برای کودکان قصه می‌نویسد رفته و گفت‌وگویی ترتیب داده که گزیده‌ای از آن را در ادامه می‌خوانید: 

چرا مضامین دینی و قرآنی را برای نگارش انتخاب کردید و چرا گروه کودکان را مخاطب قرار دادید؟ 
من از کودکی آرزوی داستان‌نویسی داشتم اما گمان می‌کردم انسان باید نویسنده به دنیا بیاید و فکر می‌کردم این‌کار آموختنی نیست و چون بلد نبودم به دنبال آن نرفتم. وقتی به ایران آمدم به‌خاطر کارگاه‌ها و کتاب‌های اصول داستان‌نویسی که در ایران وجود دارد، متوجه شدم و باور کردم داستان‌نویسی آموختنی است و زمانی که مادر شدم متوجه شدم کتاب کودک چقدر می‌تواند مفاهیم عمیق را با زبان بسیار ساده و با کمک تصویر به کودکان انتقال دهد و این کشف سبب شد بسیار مشتاق شوم نویسندگی را بسیار جدی آغاز کنم.
درواقع در بزرگسالی، زمانی که مادر شدم داستان‌نویسی را با داستان کودک آغاز کردم و یکی از انگیزه‌هایم این بود که بتوانم از طریق داستان به سؤالات کودکانم در مورد خداوند پاسخ دهم یا حداقل پرسش‌های آن‌ها را بدون جواب نگذارم و احساس کردم که داستان در این زمینه می‌تواند بسیار کمک کند.

در پاسخ پرسش قبل گفتید خداشناسی را در قالب قصه عنوان کرده‌اید. آیا در قصه‌هایی که با محوریت خداشناسی می‌نویسید از منبعی هم الهام می‌گیرید ؟
بله، سعی می‌کنم در این زمینه مطالعات مداوم داشته باشم و دیدگاه‌های مختلف را تا جای ممکن بررسی کنم. از زمان ظهور اینترنت به بعد، هم در مورد خداشناسی و هم موضوعات دیگر کار نوشتن برای من بسیار آسان‌تر شده است. زیرا من هر موضوعی را که انتخاب می‌کنم باید درباره آن بسیار جست‌وجو کنم.
 
از بین کتاب‌هایی که نوشته‌اید به کدام‌یک بیشتر علاقه دارید و چرا؟ 
دو  کتابم را که توسط کانون پرورش فکری چاپ و منتشر شده‌اند بیشتر از سایر کتاب‌هایم دوست دارم. به این دلیل که می‌دانم بچه‌ها آن‌ها را بیشتر دوست دارند. یکی «خداحافظ راکن پیر» و یکی دیگر «کلوچه‌های خدا». بچه‌ها از این دو کتاب استقبال خوبی کردند و به این دلیل من به این دو کتاب علاقه‌مند هستم. البته من تمام کتاب‌هایم را دوست دارم، آن‌ها مانند بچه‌هایم هستند.

شخصیت‌های داستانی‌تان را از کجا الهام می‌گیرید؟ آیا این کتاب‌ها را به زبان فرانسه هم نوشته‌اید یا خیر؟
سعی می‌کنم متناسب با موضوع و فضایی که می‌خواهم ایجاد کنم،شخصیت‌های مختلف را امتحان کنم. حال چه انسان باشد، چه حیوان یا ابر باشد یا ماه و یا تلفیقی باشند. برای نمونه در داستان شهید مطهری الزاماً باید انسان می‌بودند، اما هم ماه را وارد کردم که ناظر بر اتفاقی است که می‌افتد و هم یک بچه موش و یک گنجشک و... درواقع شخصیت‌های دیگر را هم وارد کردم که داستان فقط خاطره و واقع‌گرا نباشد و یک حالت قصه گویی کودکانه داشته باشد.همچنین بعضی‌ از کتاب‌ها را که با کانون پرورش فکری کودکان کار کردم، به فرانسه نوشتم و سپس به فارسی بازنویسی کردم و چون اکنون سال‌هاست در ایران زندگی می‌کنم برای کودکان ایرانی، راحت‌تر می‌نویسم، زیرا این کودکان را بهتر می‌شناسم.

چه ضرورتی احساس کردید که بر اساس آن نگارش این کتاب‌هارا آغاز کردید؟ در واقع اهمیت نگارش این کتاب‌ها در چیست؟ 
احساس می‌کنم داستان تخیلی-دینی بسیار جای کار دارد. داستان‌های دینی-زندگی‌نامه‌ای در ایران برای کودکان بسیار زیاد هستند. زندگی ائمه، زندگی پیامبران، اما داستان‌های تخیلی- دینی که به مفاهیم بپردازند، هنوز خیلی کم هستند. از این رو این ضرورت و فضای خالی را در این عرصه احساس کردم و دوست دارم در این زمینه کار کنم. البته این مشکل فقط در ایران نیست. شاید کشورهای انگلیسی زبان، در زمینه داستان تخیلی-دینی قوی‌تر باشند اما در فرانسه به همان مقدار که در ایران این خلأ وجود دارد، این‌گونه داستان‌ها بسیار کم هستند. داستان‌های خداشناسی و مفاهیم معرفتی و دینی اما در فضای تخیلی بسیار جای کار دارد.