موعظه آیتالله حق شناس
به اندازه اهمیت دادن به دستورات پروردگار، به شما اهميت میدهند
زمانهای گذشته غير از حال بود. آن وقتها مردم نزديک مسجد خانه میگرفتند كه صدای اذان در خانهشان بپيچد. میگفتند اين ميمنت دارد. البته روايت هم داريم رحمت خدا بر آن خانهای كه صدای اذان در آن بپيچد، نازل میشود. متأسفانه بعدها مردم رو به دنيا كردند و خانههای نزديک مسجد را فروختند و رفتند بالای شهر، گفتند اين خانهها به درد ما نمیخورد. صدای اذان مسجد نمیگذارد صبح بخوابيم! كمكم بدتر شدند و به كلانتری شكايت كردند كه صدای اذان نمیگذارد بخوابيم! آن وقت ببينيد وضعيت چگونه شده است؟!
رفقا! به اندازهای كه شما به دستورات پروردگار اهميت بدهيد، از عالم غيب هم به شما اهميت خواهند داد. چقدر به قوانين شارع اهميت دادهای تا ارزش تو در نظر پروردگار زياد باشد؟
در قهوهخانه يک نفر يک نعلبكی شكست، گفتم: آقاجان! يک نعلبكی بخر و به جای آن بگذاركه اگر امشب مرگ به سراغت آمد، بدهكار نباشی. گفت: حالا ما بميريم و يک نعلبكی بدهكار باشيم چه ضرری دارد؟!
يک شخصی از پادشاهی گذشت. ديد اگر بخواهد غذا بخورد، بايد اول فدايیها از آن بخورند تا مسموم نباشد، بعد پادشاه بخورد. گفت: اين چه كاری است؟ سپس با يک دوربين قوی مشغول نگاه كردن به بيرون قصر بود، يک حمال باربر را ديد كه سفره خود را پهن كرد و قدری نان خشک را در آب زد و خورد و بعد هم تكيه داد و خوابيد. پادشاه گفت: مرده شور اين پادشاهی را ببرد! اين را گفت و پادشاهی را رها كرد.
يكی گفت: اين خيلی فوقالعاده است، اما بالاتر از اين شخص، آن كسی است كه در انطاكيه يک سوزن از شخصی برای دوختن لباسش گرفته بود، فراموش كرد سوزن را به صاحبش بدهد، وقتی به وطن خود رسيد، برای پس دادن سوزن دوباره به شهر انطاكيه برگشت!
ببين چقدر مشكل است!
یک نکته دیگر هم بگویم؛ اميرمؤمنان(ع) میفرمايد: «تجهزوا رحمكم الله فقد نودي فيكم بالرحيل»؛ آماده شويد كه بانگ عبور از اين دنيا در ميان شما زده شده است.وقتی خودتان را محاسبه میكنيد، اين حديث را به صفحه دلتان بنويسيد كه حضرت فرمود: «منحاسب نفسه وقف علیعيوبه» یعنی هر كس نفس خود را محاسبه كند، پروردگار عزيز او را بر عيوبش مطلع میكند. ديگر لازم نيست پيش من بيايی و بگويی من چگونه آدمی هستم؟ پروردگار عيوبت را به تو نشان میدهد.