printlogo


دکتر محمد جعفر یاحقی استاد گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد
زیستن در عمل و اعتقاد


​​​​​​​اون آقای ریزنقشی که در صف جلو می‌بینی می‌دانی کیست؟ پسرخاله عباس آقا بود خطاب به من. می‌گویم: نه نمی‌شناسم. او آقای دکتر رکن است، مرد متدینی است، دائم او را در صف اول جماعت می‌بینم؛ پسرخاله عباس آقا رو به من می‌گوید.
قضیه بازمی‌گردد به سال ۱۳۴۵ که من به‌تازگی به مشهد مهاجرت کرده و در دبیرستان هدایت ثبت‌نام شده بودم.
از آن پس هرگاه برای نماز جماعت به مسجد مقبل می‌رفتم و آن مرد ریزنقش را با ته‌ریشی مؤمنانه می‌دیدم که در صف‌های اول جماعت حمد و سوره را با قرائت صحیح آرام بر زبان می‌آورد، یاد این جمله عباس آقا می‌افتادم: «او آقای دکتر ركن است، مرد متدینی است».
دری به تخته خورد و من سال بعد به دانشکده ادبیات مشهد وارد شدم و دو سال بعد که استادم دکتر رجایی با آن وضع اندوهبار بازنشسته شد، روزی دکتر غلامحسین یوسفی و دکتر جلال متینی که ما دانشجویان ادبیات را در کلاسی نشانده بودند، ناگهان با همان آقای دکتر رکن که بارها او را در مسجد مقبل دیده بودم وارد کلاس شدند و خود ته کلاس نشستند و آقای دکتر رکن رفت پشت تریبون و غزلی از حافظ را برای ما تدریس کرد. با آنکه در حال و هوای کلاس دکتر رجایی بودم و هر تدریسی را نمی‌پسندیدم، از تدریس آقای دکتر ركن بدم نیامد به‌ویژه اشاره‌ها و تلميحات قرآنی شعر حافظ را خوب بازگو می‌کرد و همین برای من که پایبندی‌های اسلامی داشتم در آن واویلای لادینی خوش افتاده بود. در همان جلسه بود که متوجه شدم اسم رسمی و کامل ایشان دکتر محمدمهدی رکنی یزدی است.
دو سال شاگردی دکتر رکنی و بعد هم متجاوز از سه دهه همکاری با این مرد خلیق در کسوت‌های مختلف از جمله دو بار مدیریت گروه، هفت سال ریاست دانشكده که سه سال آن من به عنوان معاون پژوهشی همین دانشکده که ایشان همچنان رئیسش بود عمل کردم و رفت و آمدهای زیاد به جلسات مذهبی در سال‌های اول استخدام من به تشویق ایشان و نشست و برخاست‌های متعدد در سال‌های همکاری در بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس زمینه را برای من فراهم کرد که با شخصیت معتدل و معتقد ایشان بیش از پیش آشنا شوم و یقین پیدا کنم تنها با علم زیاد نیست که معلم می‌تواند بیاموزد بلکه عمل و اعتقاد و اخلاص در کار، بیشتر و بهتر می‌تواند برای معلم احترام برانگیز باشد، چنان که برای دکتر رکنی بود.