چه نکتههای مهمی از قضیه مباهله بدست میآید؟
پاسخ: واقعه مباهله از جهات مختلفی حائز اهميت و قابل تأمل و بررسی است. مهمترين و برجستهترين نكاتی كه در اين رويداد ملاحظه میشود عبارتاند از:
۱. اثبات حقانيت اسلام در برابر مسيحيت
واقعه مباهله نشان داد رهبران مسيحی نجران مانند ديگر علمای مسيحی معاصر پيامبر(ص)، علائم پيامبر خاتم را در كتب آسمانی خود خوانده بودند و آنها را كاملاً بر شخصِ ايشان منطبق میدانستند؛ اما برای آنكه موقعيت خود را در جامعه مسيحيت از دست ندهند، حق را كتمان میكردند، چنانكه قرآن تصريح میفرمايد:
«الَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ.
كسانی كه به آنان كتاب داديم، او را میشناسند، همچنان كه فرزندان خود را میشناسند؛ ليكن گروهی از ايشان، حقيقت را پوشيده میدارند با آنكه میدانند».
بنابراين جريان مباهله نه تنها برای اثبات صداقت و حقانيت پيامبر(ص) در برابر مسيحيت نجران از هر برهانی كارايی بيشتری داشت، بلكه يكی از ادله حقانيت اسلام در برابر مسيحيت در طول زمان و تا دامنه قيامت است. جالب توجه اينكه از زمان واقعه مباهله در سال نهم هجری تا كنون، هيچ عالم مسيحیای برای مباهله با مسلمانان اعلام آمادگی نكرده است.
۲. اثبات جانبداری اسلام از منطق و صلح
دومين نكته قابل توجه در واقعه مباهله، اثبات جانبداری اسلام از منطق و صلح است. اين ماجرا نشان میدهد پيامبر خدا(ص) در برخورد با قدرتهای مخالف خود، در گام نخست تلاش میكرد با بهرهگيری از گفتوگو و مناظره و استفاده از دليل و برهان، آنها را به حق دعوت نمايد و در گام دوم اگر معتقد به خدا بودند، آنها را به مباهله و داوری خداوند متعال میخواند و اگر مباهله را هم نمیپذيرفتند، در صورتی كه شرايط اسلام را قبول میكردند، پيماننامه سياسی امضا میكرد. بنابراين استفاده اسلام از قدرت در ميدان نبرد، تنها برای شكستن سدهای آگاهی و آزادی انديشه بود.
۳. اثبات برتری اهل بيت(ع)
در واقعه مباهله، پيامبر(ص) برای بيان مصداق «أبنائنا» در آيه مباهله، حسن و حسين(ع) و برای روشن شدن مصداق «نسائنا»، فاطمه(س) را و برای نشان دادن مصداق «أنفسنا»، امام علی(ع) را همراه خود برای مباهله برد و آنان را اهل خود خواند. اين اقدام پيامبر(ص) بيانگر برتری آنان بر ساير امت اسلامی است، چنانكه اهل بيت(ع) در احاديث فراوان و در موارد متعددی، برای نشان دادن جايگاه الهی و قرآنی خود، به آيه مباهله احتجاج كردهاند.
۴. اثبات خلافت بلافصل امام علی(ع)
آيه مباهله در كنار اقدام عملی پيامبر(ص) در معرفی امام علی(ع) به عنوان «نفس» خود، به روشنی نشان میدهد پس از پيامبر(ص) هيچ يک از صحابه، مانند علی(ع) شايستگی خلافت بلافصل ايشان را ندارد.
از اين رو، امام رضا(ع) در جواب مأمون كه پرسيد: دليل بر خلافت جدت (علی بن ابیطالب) چيست، عبارتِ «خودمان» را بيان مینمايد و وقتی مأمون میگويد: اين در صورتی است كه «زنانمان» نبود؛ امام رضا(ع) در جواب میفرمايد: «اگر «پسرانمان» نبود، دلالت نداشت» كه مأمون ساكت میشود.