در گفتوگوی قدس آنلاین با حجتالاسلام سیدی مطرح شد
برکات حضور امامزادگان و سادات در ایران
به دنبال هجرت تاریخی امام رضا(ع) امامزادگان بسیاری بهخصوص از نسل امام موسی کاظم(ع) رهسپار ایران شدند. حضور این امامزادگان در کشور ایران موجب شکلگیری تمدن اسلامی در کشور ما شد.
حجتالاسلام سید حسن سیدی، مدرس حوزه و پژوهشگر تاریخ اسلام در گفتوگو با قدس آنلاین درباره تأثیرات هجرت امامزادگان بهویژه امامزادگان رضوی سخن گفته است که در ادامه میآید.
نخستین پرسش این است که در متون دینی ما به چه کسانی امامزاده گفته میشود؟
در متون ما امامزاده به کسی گفته میشود که نسبت مشخص و دقیقی با امام داشته باشد یعنی شجرهنامه مسلمی داشته باشد. ویژگی دوم این است که به خوبی و تقوا و جلالت مشهور باشد و تقوای او مسلم باشد. پس فرزند امام و متقی بودن لازم است.
پس فرزند امامی که گناهکار باشد امامزاده معنوی نیست، هر چند فرزند امام است؛ مثل جعفر کذاب، این دو شرط اصلی امامزاده بودن است. درباره جایگاه امامزادگان به چند حدیث اشاره میکنم: پیامبر(ص) میفرمایند هر کس اولاد من را اکرام کند انگار من رسولالله را اکرام کرده و از آن بالاتر امام رضا(ع) میفرمایند نظر و نگاه کردن به فرزندان ما عبادت است.
امامزادگان فقط فرزندان بلافصل امام نیستند و ممکن است نوه، نبیره یا نتیجه امام باشند اما وقتی سنگ قبر درست میکردند در یک برههای که خط کوفی تبدیل به خط ثلث و خط نسخ شد و درست خوانده نمیشد مثلاً تقی، نقی خوانده میشد و... ممکن بود واسطهها مسلم نباشد و به همین دلیل بعضی از نسبها مسلم نبود اما بعضی وقتها رسم داشتند واسطهها را حذف میکردند ولی خود فرزندان همان چیزی است که در تاریخ بوده و بقیه ممکن است نوهها و نبیرهها و... باشند.
خیلی از امامزادگانی که مرقدشان در ایران است فرزندان امام موسی کاظم(ع) هستند؛ در این باره توضیح بفرمایید.
مورخان برای ایشان بین ۳۰ تا ۴۰ فرزند نوشتهاند. ابنجوزی از علمای اهل تسنن ۴۰ فرزند مینویسد شامل ۲۰ دختر و ۲۰ پسر. اما نظر مشهور این است که امام هفتم ۳۷ فرزند اعم از دختر و پسر داشتند که تعداد زیادی از فرزندان ایشان در ایران مدفون هستند. امامزادههایی مثل احمدبن موسی(شاهچراغ) فرزند بلافصل موسی بن جعفر(ع) در شیراز هستند، سید امیر محمد عابد، سید علاءالدین حسین، امامزاده صالح و حضرت معصومه(س) از دیگر فرزندان موسی بن جعفر(ع) هستند که در ایران مدفوناند.
امامزادگان رضوی به دنبال امام رضا(ع) به ایران هجرت کردند؟
امامزادهها و سادات علوی در چند مرحله وارد ایران شدند؛ یکی در زمان حکومت حجاج بن یوسف ثقفی؛ او خیلی شرایط را بر محبان اهلبیت(ع) تنگ کرد و آنها به ناچار هجرت کردند. پس از آن، سال۲۰۰ هجری در زمان ولایتعهدی امام رضا(ع) که باز شرایط مهیا بوده است. زمانی که امام رضا(ع) ولیعهد شدند سادات علوی و امامزادهها وارد ایران شدند.
سومین مرحلهای که محبان اهل بیت(ع)، امامزادهها و سادات علوی وارد ایران شدند زمان قیام علویون بر ضد بنیعباس بود حدود سال ۲۵۰ هجری. در سال ۲۵۰ هجری بیشترین ورود علویان و سادات را به ایران داریم.
دلایل ورود امامزادگان به ایران چیست؟
مهمترین دلیل، علاقه و عشق ایرانیها به خاندان اهلبیت(ع) بود. علاقه ایرانیان به خانواده اهلبیت(ع) از ابتدا و در حدی بوده که وقتی امام رضا(ع) وارد نیشابور شدند در تاریخ آمده ۲۴هزار نفر فقط حدیث سلسلهالذهب ایشان را مکتوب کردند که برای اولین بار موضوع امامت و حدیث مشهور سلسله الذهب آنجا مطرح میشود.
دوم بحث امنیت امامزادگان در ایران است. یکی از مناطق امنی که امامزادگان میتوانستند هجرت کنند سمت طبرستان و گیلان و مازندران در آن زمان بود که هم محب اهل بیت(ع) بودند و هم صعبالعبور بود بنابراین تعداد زیادی امامزاده در گیلان و مازندران داریم به این دلیل که آنجا مأمن امنی برای فرزندان حضرت زهرا(س) بوده است.
بسیاری از مورخان بر این اعتقادند که هجرت و حضور امامزادگان در ایران تأثیر بسیار مهمی در شکلگیری و ایجاد تمدن اسلامی و شیعی داشته است؛ در این باره برایمان بگویید.
یکی از نعمتهای بزرگی که ما در ایران داریم حضور امامزادههاست؛ جمله معروفی از یکی از علمای بزرگ است که امامزادهها مثل گلهای معطر مختلف هستند که هر کدام عطر و رایحه خاص خودشان را دارند و ما باید سعی کنیم از همه عطرها استفاده کنیم.حضور امامزادهها مدنیت و برکات اجتماعی خاصی را به همراه داشته که تأثیر کمی نیست.
بارگاه امامزادگان در هر شهری سبب به وجود آمدن ناحیه مرکزی در شهر بوده که محل اجتماع، تبادل آرا، محل صله رحم و مأمنی برای آدمهای درمانده و مستأصل بوده و این مرکزیت در حرم امامزادهها ایجاد شده است.
این امامزادگان موجب ایجاد مدنیت شده؛ نمونه بارز آن حرم مطهر امام رضا(ع) است، حتی گاهی قدمگاهها هم همین ویژگی را دارند .یک بار و یک عمر است بعد از رفتنت/عطر یاس از صبح نیشابور بیرون میزند. یک عمر بعد از رفتن آنها هم اثراتش پیداست. امام رضا(ع) امام هستند و در قریه کوچک سناباد و در باغی دفن میشوند. آن زمان اینجا حاشیه بوده و نیشابور شهر بزرگی بوده و به خاطر حضور و مدفون شدن امام جابهجا میشوند و سناباد به مشهدالرضا تغییر اسم میدهد؛ پس از آن مشهد مشهور میشود و این عظمت را به همراه میآورد. به همراه این عظمت مدنیت میآید، استانداری و شهرداری میآید و اقتصاد را هم به همراه میآورد. این هم یکی از جلوههای حضور امامزادههاست. مثال مربوط به امام رضا(ع) بود ولی در مورد امامزادهها هم همین ماجراها صادق است. گاهی میبینیم در دل کوه بهخاطر حضور یک امامزاده در آن منطقه، فضای فرهنگی و اجتماعی خاصی پدید آمده است.
امامزادهها همچنین موجب ایجاد همبستگیهای عاطفی و دینی میشوند .به عنوان مثال در مکه که یک مرکز دینی است شیعه و سنی و فرقهها و نحلههای مختلف همه دور هم و زیر یک پرچم جمع میشوند. در مورد امامزادهها هم همینطور است؛ ممکن است گاهی آدمهای متفاوت با نگرشهای متفاوت اعم از تشیع و تسنن را در آنجا ببینید و یک مرکز وحدتآفرینی است که برکات خوبی را به همراه دارد. از نتایج دیگر حضور امامزادگان در یک منطقه بحث اقتصادی است؛ خیلیها به واسطه حضور امامزاده تجارت و کاسبی و رونقی در کارشان دارند و روزی حلال بدست میآورند؛ این به برکت حضور مردم و چرخش چرخ اقتصادی در اطراف امامزادههاست که نیازهای زائران در آن مکان برآورده میشود و معاملهای دو سر سود برای همه است.