به اندازه یک دانه انگور
«همان طور که انگور بیدانه راحت خورده میشود، داستان بیدانه هم راحت خوانده میشود. اگر کودک بعد از خواندن هر یک از داستانهای بیدانه تنها به اندازه یک حبه انگور فکر کند، من پاداشم را گرفتهام» این را محمد میرکیانی میگوید که سالها دغدغهاش قلم زدن برای کودکان این مرز و بوم بوده و آثارش ساده، راحت، به دور از پیچیدگیهای ساختاری و نوشتاری و خوشخـوان است و مخاطب کودک و نوجوان از شنیدن و خواندن قصههای او لـذت میبرند.
تازهترین اثر این نویسنده، مجموعه پنججلدی «داستانهای بیدانه» است که در قالب کتابهای پروانه ویژه نوجوانان از سوی بهنشر(انتشارات آستان قدس رضوی) منتشر شد.
میرکیانی درباره کتابش میگوید: مجموعه «داستانهای بیدانه» با هدف ایجاد تفکر در نوجوانان نوشته شده، حجم داستانها بسیار کم است؛ اما فضای هر قصه با قصه دیگر کاملاً متفاوت است و در نهایت آنچه اتفاق میافتد بر خلاف قصههای رئال و واقعیتگرای معمولی، نتیجهگیری را به مخاطب واگذار میکند. مجموعه با داستان «دیوی که آدم شد» آغاز میشود که مخاطبان نوجوان در ادامه با «فرار فضایی»، «کلاه نو»، «آواز سوزن» و «آخرین ماهی» با شخصیتها و قهرمانان داستانها همراه میشوند.