printlogo


نگاهی به تاریخ پارچه‌بافی در مشهد و قصه پرغصه آن
سوغاتی‌های فراموش شده مشهدالرضا
مشهد امروز، شهری بسیار بزرگ است؛ شهری با کارگاه‌ها و کارخانه‌های رنگارنگ و جمعیت میلیونی، با بازارهایی که هر جنس و وسیله‌ای را می‌توان در آن‌ها یافت و البته رونق آن‌ها به واسطه آمد و شد زائران حرم رضوی در بیشتر ایام سال برقرار است و بازار خرید سوغاتی، داغ. اگر خاطرتان باشد، یک بار به تفصیل درباره سوغاتی‌هایی که امروزه زائران از مشهدالرضا(ع) تهیه می‌کنند و به ولایات خود می‌برند صحبت کردیم؛ از مُهر و تسبیح یا انگشتر و درباره تاریخشان گفتیم.

 اما شهر مشهد، فقط همین محصولات را ندارد؛ برخی محصولات مانند زعفران و زرشک طرفداران فراوانی در میان زائران دارد و از بازار خوبی هم برخوردار است؛ با این حال برخی سوغاتی‌های سنتی و دیرپای مشهدالرضا(ع) مدت‌هاست که فراموش شده و کارگاه‌های تولیدی آن‌ها روز به روز کمتر و کوچک‌تر می‌شود؛ یکی از سوغاتی‌های سنتی که امروزه بخش مهمی از آن، دیگر وجود خارجی ندارد، پارچه‌های رنگارنگ و شال‌های فاخری است که روزگاری شهر مشهد مرکز تولید و صادرات آن بود و بخش مهمی از ساکنان شهر به واسطه همین مسئله، شغل و درآمد ثابتی داشتند. روزگاری شهر مشهد به خاطر داشتن پارچه‌هایی که قدیمی‌ها به آن «چادرشب» و «قناویز» می‌گفتند، شهره بود؛ اما امروز حتی کسانی که در این شهر بزرگ زندگی می‌کنند، زیاد با این محصولات آشنا نیستند، چه برسد که بخواهند از تاریخچه آن‌ها هم اطلاع کسب کنند. در صفحه رواق امروز می‌خواهیم با هم برخی نام‌های فراموش شده مشهد قدیم را دوباره زنده کنیم؛ موافقید؟ پس همراه ما باشید.

یک صنعت دیرپا در مشهد
نساجی در مشهد قدیم، یک حرفه فراگیر و پرطرفدار بود. اعتمادالسلطنه در جلد دوم «مطلع‌الشمس» از فراوانی کارگاه‌های پارچه‌بافی در مشهد یاد می‌کند و به ویژه درباره مخمل‌بافی در این شهر و کیفیت پارچه‌های تولید شده آن، مطالبی را در اختیار خوانندگان قرار می‌دهد. به درستی معلوم نیست از چه زمانی پارچه‌بافی در مشهد رایج شد اما می‌دانیم قدمت آن احتمالاً از دوره صفویه فراتر نمی‌رود؛ یعنی دورانی که شهر نظم و نسقی پیدا کرد و صاحب برج و بارو شد. به نظر می‌رسد نخستین ‌بار کار تولید پارچه‌های مختلف، توسط زائرانی که به مشهد می‌آمدند و مجاور آستان مقدس رضوی می‌شدند، جا افتاد. دلیل این مسئله، تنوع انواع پارچه‌های تولیدی در شهر است که هر کدام در یک منطقه و اقلیم ایران تولید می‌شده است. در این بین، نخستین نوع پارچه که تولید آن در مشهد رونق پیدا کرد و به تدریج به محصول خاص شهر با برند شناخته شده کشوری و حتی جهانی تبدیل شد، محصولات مربوط به «شَعربافی» است. «شعر» در لغت‌نامه‌ها به معنای موی انسان یا حیوان آمده و شعربافی، تولید پارچه از تارهای نخ، پشم یا ابریشم است. برای تولید پارچه به این روش از دستگاه‌هایی به نام «چهار وردی» استفاده می‌کردند که هنوز هم به تعداد معدود در شهر مشهد وجود دارد. در ذیل تولیدات مربوط به شعربافی، محصولات متنوع دیگری نیز تولید می‌شد که برخی از آن‌ها دستگاه‌ها و فن بافت مختص خودشان را داشتند. در کتاب «نفوس ارض اقدس» که نخستین سرشماری دقیق شهر مشهد است و در سال 1257 خورشیدی انجام گرفته، بخش مهمی از ساکنان محلات عیدگاه، سرشور و نوغان به شعربافی مشغول بوده‌اند و امروزه هم این نام به صورت نام خانوادگی در برخی خانواده‌های مشهدی به یادگار مانده ‌است. 

روزهای خوشی که تمام شدند
تا پیش از ورود کارخانه‌های بافندگی به شهر مشهد و به هم خوردن ساختار اقتصادی مشاغل کوچکی مانند بافندگی که بیشتر آن‌ها در خانه‌ها انجام می‌شد، تعداد زیادی کارگاه بافندگی در مشهد فعال بود. بر پایه روایت کتاب «گزارش مکتب شاپور» که در سال 1313 خورشیدی تهیه شده تا پیش از سال 1300، نزدیک به 2هزار دستگاه شال‌بافی و قناویز‌بافی در شهر مشهد فعال بود که حجم بالای تولیدات آن‌ها به دیگر شهرها و حتی کشورهای همسایه صادر می‌شد. این آمار در مدت 13 سال و تا زمان تهیه گزارش به 800 دستگاه کاهش پیدا کرد. بدیهی است که این روند، بیکاری بیشتر و آسیب جدی به اقتصاد خانوارها در شهر مشهد را در دوران پهلوی اول در پی داشت. در آن زمان کوچه «شیخ‌اسماعیل» نزدیک کوچه چهنو، کوچه حوض لقمان در بالاخیابان و برخی گذرهای خیابان «طهران» (امام رضا(ع)) محل فعالیت این کارگاه‌ها بود و مرکز فروش آن‌ها در سرای سلطانی، بازاری در فلکه جنوبی حرم مطهر قرار داشت. پارچه‌های تولید شده را عموماً به هند و ترکستان می‌فرستادند، اما دستمال‌های ابریشمی و چهارقدهای تولیدی مشهد به شهرهای مختلف فرستاده می‌شد یا به صورت سوغاتی توسط زائران خریداری می‌شد. ابریشم مورد نیاز این کارگاه‌ها را از تربت‌حیدریه و کاشان به مشهد می‌آوردند. با این حال پس از گذشت چند دهه، این صنعت پررونق در مشهد در میان گسترش کارخانه‌های نساجی و از آن بدتر واردات محصولات خارجی به تدریج منزوی شد و استادان این حرفه عمدتاً بدون تربیت شاگردان توانمند به کار خود ادامه دادند و تعداد زیادی از آن‌ها به دیار باقی شتافتند. امروزه یادگاری‌های نساجی قدیم مشهد، از شعربافی بگیرید تا شالبافی و... هنوز هم در گوشه و کنار شهر به چشم می‌خورد و فقط نگاه تیزبین مسئولانی را می‌طلبد که با رونق بخشیدن به این صنعت دیرپا، پیش از نابودی کامل آن، یکی از میراث‌های هنری و اقتصادی مشهد قدیم را احیا کنند.