printlogo


الزامات عبور از بحران آب
مدتی است در مناطق مختلف کشور شاهد اعتراض‌‌های مردمی به وضعیت کمبود آب هستیم. چالش آب، بحران آب، بحران مدیریت آب و تنش آبی و یا هر عنوان دیگری که می‌شود روی وضع موجود آب در کشور گذاشت همه به یک مشکل اساسی اشاره می‌کنند؛ آب هست ولی کم است. این عبارت کوتاه حرف‌های زیادی درون خود نهفته دارد.

حتی ممکن است برخی بگویند این عبارت هم صحیح نیست. اصلاً آب کم نیست؛ بلکه مدیریت آب ناصحیح است. بیایید ساده شروع کنیم. می‌دانیم بیش از 70 درصد سطح کره زمین را آب پوشانده و کشور ایران هم از دو طرف به دریا و دریاچه متصل است. پس چرا باید با مشکل کمبود آب روبه‌رو باشیم؟ پاسخ این پرسش این است این آب‌ها یا در دسترس مناطق مرکزی و خشک ایران نیستند و یا به دلیل شوری فقط با فراوری و شیرین‌سازی قابل استفاده و استحصال هستند. 
با وجود دیدگاه‌های متعدد در مورد وضعیت کنونی آب در کشور، اما به نظر می‌رسد همه می‌دانند «سرزمینی که آب ندارد حیات نخواهد داشت». ایران به‌خاطر موقعیت جغرافیایی ویژه و قرار گرفتن بخش عمده آن در کمربند خشک نیمکره شمالی زمین، قرن‌هاست با چالش آب روبه‌رو است. چالش آب در این سرزمین آن‌قدر مهم بوده که در مهم‌ترین کتیبه‌های باستانی ایران به آن اشاره شده است. در کتیبه چهارم داریوش، کنده شده بر دیوار جنوبی کاخ آپادانا آمده است: خداوند این کشور را از دروغ، دشمن و خشکسالی محفوظ بدارد. پس کم آبی در ایران مشکل تازه‌ای نیست. 
اما چه زمانی این مشکل به یک بحران یا تنش تبدیل می‌شود. مشکل کمبود آب در ایران زمانی به بحران تبدیل می‌شود که این کمبود آب با خشکسالی و مدیریت ناصحیح همراه باشد. یک مدیریت ناصحیح معمولاً ناشی از نداشتن درک صحیح از وضعیت موجود اتفاق می‌افتد و یک درک ناصحیح، ناشی از نبود ارزیابی صحیح از وضع موجود است. 
پس تا اینجای کار برای درک صحیح از وضع موجود نیاز به ارزیابی دقیق از وضع موجود داریم. ارزیابی وضع موجود به ما کمک می‌کند بتوانیم یک برنامه‌ریزی خوب انجام دهیم و در نهایت یک برنامه‌ریزی خوب منجر به عبور از یک مشکل با کمترین آثار بد یا ناخواسته است. 
در سال‌های گذشته و استقرار دولت‌های مختلف در ایران راهکارهای مختلف برای رفع مشکل آب در استان‌های مختلف کشور به کار گرفته شده است. راهکارهایی که برخی اثر سریع اما موقت و برخی اثر دیرتر اما پایدار‌تر داشتند. راهکارهای سریع با صرف هزینه از منابع مالی، انسانی و محیطی، به صورت استقراض همچون یک مُسکّن و مخدر عمل می‌کردند و به سرعت موجب رضایت بیشتر ذی‌نفعان و نقش‌پردازان می‌شدند. به همین دلیل تقریباً تمام دولت‌های سابق، از روش ساده‌تر و سریع‌تر 
استفاده کردند. 
آن‌ها با توسل به توان مهندسان و با پشتیبانی مالی قوی اقدام به انتقال آب بین حوضه‌های آبریز کشور و استان‌ها کرده و یا با افزایش برداشت از سفره‌های آب زیرزمینی و حفر چاه‌های بسیار عمیق، آب را دسترس‌پذیر نمودند. با وجود اینکه این اقدامات مردم را در زمان کوتاهی راضی می‌کرد اما بی‌توجهی به سازگاری راهکارها با محیط زیست و طبیعت، سال‌ها بعد همان مردم و دولت‌های بعدی را با چالش‌های تازه مانند ریزگرد، نشست زمین و کمبود آب و غیره روبه‌رو کرد. 
در حال حاضر مدیریت آب در کشور سخت‌تر از هر زمان دیگری شده است. با این‌حال هنوز می‌توان با ایجاد شفافیت، درک متقابل بین مردم و حاکمیت و روایت مشترک از وضع موجود بین متخصصان برای چیستی و چگونگی عبور از بحران آب به نتیجه مقبول رسید.