printlogo


نگاهی تحلیلی به محبوبیت جریان مقاومت در میان مردم لبنان که فراتر از محبوبیت یک فرد یا سازمان است
ریشه‌های مستحکم حزب‌الله در قلب مردم لبنان
محبوبیت حزب‌الله در لبنان، محبوبیتی چندلایه و مبتنی بر فعالیت‌های این گروه در عمق راهبردی چندوجهی است. با وجود آنکه بخش مهمی از شهرت بین‌المللی حزب‌الله به دلیل اقدامات نظامی و رودررویی با ارتش تا بن دندان مسلح رژیم صهیونیستی‌ بدست آمده، اما در جامعه لبنان، دست‌کم از سال 1990م به این سو، قسمت قابل توجهی از این شهرت و محبوبیت به واسطه اقدامات غیرنظامی و حضور در عرصه‌های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته‌است. 


آخرین نظرسنجی‌ها در تابستان گذشته – که توسط شبکه عربی «پارامتر» انجام شد – نشان داد حدود 60 درصد مردم لبنان از مشارکت حزب‌الله در تحولات منطقه حمایت می‌کنند که بیش از 30 درصد از آن‌ها برای این حمایت، استفاده از قید «به‌شدت» را ضروری می‌دانند. 
در این نظرسنجی تنها شیعیان لبنان که به عنوان خاستگاه حزب‌الله همواره مدافع و حامی آن بوده‌اند، شرکت نداشتند. گروه‌های قومی و مذهبی دیگر همچون اهل‌سنت و دروزی‌ها نیز، حزب‌الله را به عنوان یک راه حل بسیار مهم در مسیر برقراری امنیت در منطقه و لبنان به رسمیت می‌شناسند. 
این جانب‌داری در میان اهل‌سنت، نسبت به سال 2022م شاهد رشدی 35 درصدی بوده‌است و دروزی‌ها هم، 18 درصد بیشتر از سال 2022م به حزب‌الله علاقه نشان داده‌اند. همان‌طور که اشاره کردیم، تردیدی نیست بخش مهمی از این محبوبیت، به دلیل تلاش‌های نظامی حزب‌الله برای در هم کوبیدن متجاوزان صهیونیست ایجاد شده‌است؛ اما ساده‌انگارانه خواهد بود اگر برای تحلیل این محبوبیت، صرفاً به اقدامات مسلحانه تکیه کنیم. 

عبور از ساختار سیاسی «موزائیکی»
ساختار سیاسی لبنان، به صورت موزائیکی و مبتنی بر تعدد گروه‌ها و فرقه‌هاست. به همین دلیل، با وجود برخورداری این کشور از یک نظام سیاسی مدرن، کمتر نشانه‌هایی از چنین نظام‌هایی که دست‌کم روی کاغذ، باید در آن‌ها حقی مساوی برای آحاد جامعه در حوزه‌های گوناگون سیاسی، تقنینی، نظامی، اقتصادی و ... قائل شوند، به چشم می‌خورد. 
شیعیان تا پیش از ورود امام موسی صدر و فعالیت‌های او برای رسمیت بخشیدن به جایگاه سیاسی و اجتماعی آن‌ها، عملاً قادر به ایفای نقش مؤثری نبودند. بنابراین، حزب‌الله بر بستری شکل گرفت که پیش از آن با اندیشه و ابتکار امام موسی صدر ساخته شده‌بود، با این تفاوت که اعضای این گروه توانسته بودند با اتکا به اندیشه‌های سیاسی امام خمینی(ره) و الگو قرار دادن انقلاب اسلامی ایران، خود را از قید و بند گرفتاری در انتخاب الگوی مبارزه رها کنند. 

راهبرد هم‌زیستی مسالمت‌آمیز
شاید اصلی‌ترین دلیلی که سبب شد ضرورت شکل گرفتن گروهی مانند حزب‌الله در فکر افرادی مانند سیدعباس موسوی، راغب حرب و سیدحسن نصرالله ایجاد شود، هجوم رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان بود. به همین دلیل، حزب‌الله در نخستین گام برای خودش مأموریتی جهادی تعریف کرد. این مأموریت تا سال 1990م و انعقاد پیمان طائف میان گروه‌های لبنانی همچنان برقرار ماند و اصلی‌ترین وجه بیرونی این گروه بود. 
در این مدت، نزدیک شدن حزب‌الله به جمهوری اسلامی ایران از یک‌سو و از سوی دیگر کسب موفقیت‌ در دفع تجاوز صهیونیست‌ها و بیرون راندن آن‌ها از مناطقی مانند «صیدا»، نگرانی جریان مخالف حزب‌الله را که بعضاً هم‌سو با رژیم صهیونیستی عمل می‌کردند، برانگیخت. 
پیمان طائف که با حضور 60 نفر از اعضای گروه‌های سیاسی لبنانی منعقد شد، در واقع تلاشی برای بازپیرایی قانون اساسی و محدود کردن عمل‌گرایی حزب‌الله بود؛ اما این گروه توانست با استفاده صحیح از موقعیت‌ها، تهدیدها را به فرصت تبدیل کند و مجالی برای ورود به عرصه‌های دیگر بیابد. 
این عرصه‌ها که از چندی قبل و در قالب ساختار شورای رهبری حزب‌الله پیش‌بینی شده‌بود، با قوت و شدت تمام به فضای جامعه لبنان ورود پیدا کرد و نظر لبنانی‌ها را به خود معطوف داشت. پنج شورای راهبردی حزب‌الله عبارت بودند از: شورای جهادی، شورای سیاسی، شورای اجرایی، شورای پارلمانی و شورای قضایی. هر کدام از این شوراها، به نحوی در تقویت محبوبیت حزب‌الله مؤثر بوده‌است. 

در مدار محبوبیت
حزب‌الله همزمان با توسعه قدرت نظامی که ابزار کارآمدی برای ایجاد اقتدار و توفیق در دفع هجمه صهیونیست‌ها بود، در عرصه فعالیت سیاسی به رویکردی توأم با مدارا روآورد. این گروه تا جایی پیش رفت که برخی کرسی‌های خود را در پارلمان، به افرادی از طوایف مسیحی و اهل‌سنت واگذار کرد. 
به این ترتیب، در عرصه سیاسی، حزب‌الله توانست به شخصیتی ملی دست پیدا کند که تا پیش از آن در لبنان بی‌سابقه یا کم‌سابقه بود. در عرصه فعالیت‌های اجرایی، به ویژه در زمینه فعالیت‌های اجتماعی و آموزشی، حزب‌الله با استفاده از ظرفیتی که بدست آورده‌بود، حداکثر نفوذ را در میان دیگر طوایف ایجاد کرد؛ مراکز آموزشی این گروه از کیفیت بسیار بالایی برخوردار است و به دانش‌آموزان و دانشجویان نیازمند نیز، کمک‌های مالی اعطا می‌کند؛ کمک‌هایی که اختصاص آن فقط به طایفه شیعه محدود نمی‌شود و افرادی از اهل‌سنت، دروزی‌ها و حتی مسیحیان نیز، از این حمایت‌ها برخوردارند. 
این در حالی است که دیگر جریان‌های فعال در لبنان، با وجود توانایی مالی، اصولاً به چنین فضایی ورود پیدا نمی‌کنند و دیگر طوایف را به عرصه خدماتی خود راه نمی‌دهند. 
علاوه بر تأسیس مدارس، حزب‌الله در ایجاد مؤسسات عام‌المنفعه و نهادهای حامی خانواده‌های شهدا در لبنان، بسیار موفق بوده‌. در دست‌کم سه دهه گذشته، حزب‌الله توانسته‌است به موقعیتی ممتاز و بدون بازگشت دست پیدا کند. این گروه فناوری‌های ویژه تولید سلاح‌های سنگین و موشک‌های میان‌بُرد را در اختیار دارد و در این مدت، تجارب گسترده‌ای را در عرصه رسانه و سیاست خارجی و داخلی بدست آورده‌است. 
پیروزی در جنگ 33 روزه و عقب راندن کامل صهیونیست‌ها از مرزهای لبنان، محبوبیتی فراگیر و تاریخی برای این گروه در سطح ملی و بین‌المللی ایجاد کرد. آن‌ها توانستند افسانه‌بودن «شکست‌ناپذیری ارتش رژیم صهیونیستی» را ثابت کنند و کاری را به سرانجام برسانند که سران کشورهای عربی حتی در عالم رؤیا هم به آن نمی‌اندیشیدند. 
برای اعرابی که طی دو جنگ سنگین با رژیم صهیونیستی تنها طعم تحقیر و شکست را چشیده‌بودند، موفقیت حزب‌الله یک پیروزی تاریخی و قابل افتخار کردن بود؛ تا جایی که حتی هنرمندان و خوانندگان مسیحی در لبنان، به تمجید از این گروه و رهبر مقتدر و محبوب آن، سیدحسن نصرالله پرداختند. 
به این ترتیب، آنچه منطقی به نظر می‌رسد، محبوبیت سازمانی این گروه مبارز است؛ هرچند که نباید از نقش کاریزمای شخصیت شهید سیدحسن نصرالله و برخی دیگر از شهدای پرافتخار این گروه در تأمین محبوبیتی که از آن سخن گفتیم، غافل شویم. 

خبرنگار: جواد نوائیان رودسری