PDF

قلم با برکت استاد

نگاهی به زندگی مرحوم آیت‌الله کاظم مدیر شانه‌چی، عالم حدیث‌پژوه که مقاله‌هایش در نخستین مجله آستان قدس به یادگار مانده است

قلم با برکت استاد

مجله نامه آستان قدس را که ورق می‌زنی نام‌های متعدد و متفاوتی را در آن مشاهده می‌کنی؛ افرادی که هر چند امروز در میان ما نیستند اما نام بیشترشان به عنوان مفاخر و فرهیختگان دین و ادب باقی مانده است. پژوهشگران و نویسندگانی که در نخستین نشریه آستان قدس قلم زده و هر کدام به گوشه‌ای از این بحر بیکران رضوی پرداخته‌اند.


مرحوم آیت‌الله کاظم مدیر شانه‌چی یکی از همین نام‌های درخشان است که در زمان تورق مجله نامه آستان قدس پیش چشم مخاطبان برق می‌زند. چهره ماندگار و حدیث‌پژوه شیعه که دانش‌آموخته حوزه علمیه مشهد بود و از عالمانی چون آقابزرگ تهرانی، اجازه اجتهاد و روایت دریافت کرده بود. 
عالمی که جزو نخستین پیونددهندگان دانشگاه و حوزه بود و تألیفات بسیاری از ایشان به جا مانده و خدمات بسیاری در آستان قدس رضوی انجام داده است. صاحب قلمی که اندیشه والا و قلم بابرکتش به نسخ خطی بسیاری در کتابخانه آستان قدس و سایر کتابخانه‌های شهر مشهد  سرو سامان داد و آثار ماندگاری به جا گذاشت. 
بازرگان‌زاده‌ای که طلبه شد
مرحوم کاظم مدیر شانه چی سال ۱۳۰۶ در مشهد متولد شد. او از علمای عرصه حدیث و روایت و از پژوهشگران و اندیشمندان مطرح به شمار می‌رفت. وی دروس مقدماتی و ادبی حوزه را از علمایی چون ادیب نیشابوری، ادیب هروی و مدرس یزدی فراگرفت و یکی از بنیان گذاران دانشکده الهیات دانشگاه مشهد بود که سال ۱۳۸۱ درگذشت و در اتاق ۲۵ صحن آزادی در حرم مطهر امام رضا(ع) به خاک سپرده شد. اما این، همه آنچه او به عنوان مدرس، مؤلف و حدیث‌پژوه انجام داده را بازگو نمی‌کند، به‌خصوص که آغاز تحصیل و تلمذ این استاد نامی در دورانی بود که علم دین در مشهد  به رونق سابق نبود. خود او در شرح سالیان نخستین تحصیل و تلمذش چنین گفته است: «بنده سال 1306 در مشهد متولد شدم. پدرم بازرگان بود و به تجارت کالاهاى داخلى اشتغال داشت. مادرم از خانواده‌اى روحانى بود. 
پس از دوره دبستان و دبیرستان، در سن حدود 20سالگى، با تمایلى که در خودم به تحصیلات دینى دیدم، وارد حوزه علمیه مشهد شدم. متأسفانه پیش از شهریور1320، در زمان 
رضا شاه، حوزه علمیه مشهد و همچنین حوزه هاى شهرهاى دیگر دچار رکود شده بودند؛ طبعاً بسیارى از اساتید و فضلا هم حوزه‌هاى ایران را ترک کرده بودند. از این رو، اساتید ما کسانى بودند که از پیش از شهریور 1320و پراکندگى علما و طلاب در حوزه مشهد مانده بودند. در میان آن‌ها، ادیب نیشابورى و ادیب هروى بودند که از این دو بزرگوار در زمینه ادبیات عرب و ادبیات فارسى استفاده کردم. «شرح لمعه» و «قوانین» را نزد مرحوم حاج میرزا محمد مدرس که مدرس سابقه‌دار و پرکارى بودند، گذراندم. آن زمان، «شرح لمعه» و «قوانین» را در دو سال مى‌خواندند. من چون در این تحصیلات مجدّ بودم، بقیه این دو کتاب را در تابستان همان سال، نزد ایشان و همین‌طور نزد فرزند بزرگوارشان و دو نفر از افاضل مشهد خواندم. یکى از آن فضلا، جناب آقاى مروارید هستند که واقعاً از اخیار علماى مشهدند. به این ترتیب، شرح لمعه و قوانین را در مدت یک سال تمام کردم».

ورود به سنگر دانشگاه به توصیه استاد
«رسائل» و «مکاسب» را نزد شیخ هاشم قزوینى فراگرفتم. رضا شاه ایشان را که از مدرسان معتبر مشهد بود، به قزوین تبعید کرده بود. زمانى که ایشان برای زیارت به مشهد مشرف شدند، مرحوم آیت‌الله آقا میرزا مهدى اصفهانى که شاگرد مرحوم نایینى و از علماى برجسته و پایه‌گذار مباحث اصولى در مشهد بودند، امر فرمودند از شیخ هاشم قزوینى تقاضا کنیم در مشهد تشریف داشته باشند و تدریس بفرمایند. ما هم رفتیم و ایشان محبت فرمودند و پذیرفتند. از حسن اتفاق، ایشان سطوح عالیه (رسائل، مکاسب و کفایه) را تدریس کردند و بنده و چند نفر از طلاب جدید و قدیم حوزه در خدمتشان تلمذ کردیم.از دیگر اساتید بنده، مرحوم حاج میرزا احمد کفایى، آقازاده مرحوم آخوند خراسانى بودند. ایشان در تدریس خارج «کفایه» واقعاً خیلى زبردست بود و ما از ایشان بهره‌هاى زیادى بردیم. بعد از ایشان که مرحوم آیت‌الله حاج سیدمحمدهادى میلانى براى زیارت(از عراق) به مشهد تشریف آوردند، ما و عده‌اى از طلابى که هم‌دوره ما بودند و بعضى کسانى که پیش از ما درسشان تعطیل شده بود، از محضر ایشان تقاضا کردیم در مشهد بمانند؛ ایشان هم عنایت کرده اجابت فرمودند. بنده یک دوره خارج اصول و سه مبحث فقه از جمله اجاره را خدمت ایشان گذراندم . به صورت مقطعى از محضر مرحوم آمیرزا مهدى آشتیانى، مرحوم آیت‌الله خویى و مرحوم آیت‌الله رامهرمزى بهبهانى هم استفاده کرده‌ام».
مرحوم آیت‌الله شانه‌چی تدریس در حوزه علمیه را از همان دوران طلبگی آغاز کرده بود اما پس از چندی در سنگر دانشگاه هم حضور پیدا کرد؛ خود در این باره گفته است: «مرحوم شیخ هاشم قزوینى فرمودند: «حالا که دانشکده الهیات در اینجا افتتاح شده، نگذارید این سنگر خالى بماند». این بود که من و یکى دو نفر از دوستانمان و همین‌طور یکى دو نفر از طلاب اسبق که از دوره پیش از ما و در زمان پهلوى اول طلبه بودند، به این دانشکده راه یافتیم و بعدها من از جناب آقاى واعظ‌زاده ـ که آن زمان در قم تحصیل مى کردند ـ دعوت کردم تشریف بیاورند. چند نفر از اهل علم رفتند و ایشان را آوردند که بحمدالله نتیجه‌اش هم موفقیت‌آمیز بود. این روش در تهران هم رواج پیدا کرد و عده‌اى از فضلاى حوزه، ازجمله شهید آیت‌الله مطهرى به دانشکده الهیات تهران تشریف بردند و این دو سنگر، یعنى دانشکده الهیات تهران و دانشکده الهیات مشهد، توسط این آقایان حفظ شد».

حفظ و نشر نسخ خطی
استاد در دانشگاه علاوه بر فقه، علوم حدیث، تاریخ اسلام و تاریخ ادیان را نیز تدریس کرد که مجموعه درس‌های ایشان در «علم‌الحدیث» بعدها به صورت کتابی ارزشمند چاپ شد و در حوزه علمیه نیز مورد استفاده طلاب قرار گرفت .کتاب‌های با ارزش درایة الحدیث و علم الحدیث، حاصل این تلاش بوده است. آثار ارزنده استاد در این زمینه، منابع معتبر دوره‌های کارشناسی ارشد و دکترا هستند. همچنین تصحیح و احیای آثار با ارزش شیعی، از برنامه‌های استاد شانه‌چی بوده است که آن را از زمان آیت‌الله میلانی با کتاب «شرح جمل العلم و العمل» نوشته مرحوم سید مرتضی و شاگردش آغاز کرد. بر این کارها باید نگارش مقالات مفید در مجله نامه آستان قدس و مجله دانشکده الهیات مشهد را نیز افزود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت‌های علمی آیت‌الله شانه‌چی توسعه بیشتری یافت و علاوه بر دانشگاه، به دنبال تشکیل «بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی» سرپرستی گروه حدیث این بنیاد را نیز بر عهده گرفت. این سمت و امکانات بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، موقعیت مناسبی را برای ایشان  فراهم کرد تا یکی از آرزوهای دیرینه خود را به کمک پژوهشگران برجسته در زمینه استخراج و تدوین احادیث نبوی که در کتب حدیث امامیه ذکر شده‌اند و همچنین تدوین فرهنگ لغات وارده در احادیث شیعی به انجام رساند. همچنین نشر آثار حدیثی که تا آن روز چاپ نشده بود همچون کتاب هدایة الامة تألیف شیخ حر عاملی و مجموعه کلمات قصار حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) از دیگر تلاش‌های او بود.
گفت‌وگو‌ها از  مجله علوم حدیث 1377 شماره 8

خبرنگار: آزاده خلیلی      

برچسب ها :
ارسال دیدگاه