نسخه امام کاظم(ع) برای گلستان شدن زندگی

گفت‌وگو با استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم درباره فضائل و آموزه‌های امام‌هفتم(ع)

نسخه امام کاظم(ع) برای گلستان شدن زندگی

بیستمین روز از ماه ذی‌الحجه در تقویم شیعی مزین است به سالروز ولادت هفتمین امام شیعیان که اخلاق، صبر، حلم و کظم غیظش نه فقط برای شیعه بلکه برای بشریت نقشه راهی است که اگر طی شود، خیلی از آتش‌های خشم و کینه گلستان می‌شود. 


به مناسبت فرارسیدن این روز و در گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌ والمسلمین محسن ادیب ‌بهروز، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم و عضو هیئت‌ علمی دانشگاه علوم‌ پزشکی به بررسی چرایی شهرت حضرت موسی بن جعفر(ع) به «کاظم» و الزامات پیاده‌سازی این خصیصه در زندگی‌هایمان پرداخته‌ایم.

کرامت‌ها و ویژگی‌های بارز اخلاقی در سیره حضرت موسی بن جعفر(ع) با چه منطقی قابل تبیین و تحلیل است؟
معمولاً گزارش‌های مربوط به سبک زندگی و سیره پیامبران و ائمه(ع) را با قواعد بشری تحلیل می‌کنیم و به طور طبیعی در این روش، با چالش‌ها و پرسش‌ها و یا بن‌بست‌هایی مواجه می‌شویم چون نظام الهی قواعد خاص خود را دارد و بر اساس آن باید واقعیات تحلیل شود اما در تحلیل با قواعد بشری موضوع فرق می‌کند مثل اینکه بخواهیم دانش هسته‌ای را با غیر از دانش آن تحلیل کنیم! لذا استدعا بر آن است اطلاعات و گزارش‌های مطرح درباره انبیا(ع) و اهل بیت(ع) با فرمول قواعد الهی تحلیل شود؛ برای مثال در گزارش‌ها آمده حضرت موسی بن جعفر(ع) به محض ولادت سر بر سجده نهادند و پس از سجده روی دو زانو قرار گرفتند و با خدا مناجات و گفت‌وگو کردند، این معجزه و واقعیت بر اساس نظام قواعد بشری قابل قبول نیست چون با واقعیات انسان‌های غیرمعصوم سنجیده می‌شود اما در گزارش است که این سبک ولایت برای همه اهل بیت(ع) وجود دارد.

ریشه القاب متعدد حضرت موسی بن جعفر(ع) را باید در کجا جست و این القاب چه افق‌هایی را پیش روی جامعه انسانی گشوده‌اند؟
معمولاً القاب اهل بیت(ع) و انبیا(ع) دو دسته‌اند: یکی القابی که به دلیل رفتار‌های خاص آن حضرات(ع) از سوی مردم و جامعه اطلاق می‌شود چنان که در گزارش‌های تاریخی در این باره تصریح شده است که با این گونه القاب طبیعتاً جایگاه حقیقی معصوم معرفی نمی‌شود چون القابی که توسط انسان‌های غیرالهی برای انسان‌های الهی اطلاق می‌شود جامعیت و ادراک صحیح از آن جایگاه را ندارد، اما گروه دیگر از القاب در نظام الهی برای آن حضرات(ع) تعیین و تبیین شده است.
درباره حضرت موسی بن جعفر(ع) القاب الهی متعددی تصریح شده، یکی از آن‌ها «کاظم» است که در برخی روایت‌های منسوب به پیامبر(ص) از ‌ایشان به «کاظم الغیظ لله» تعبیر شده یعنی آن حضرت(ع) واکنش درونی در مقابل دشمن دانا و به ویژه دوستان نادان را بروز نمی‌دادند و تنها با انگیزه قُرب خدای متعال و به این دلیل که خدا دوست ندارد این هیجان بروز یابد، حضرت موسی بن جعفر(ع) خشم خود را فرو می‌خوردند!
مهم آنکه جسارت و بی‌حرمتی دوستان نادان فقط مختص به زمان حیات دنیایی حضرت موسی بن جعفر(ع) نیست! همیشه تاریخ، دوستان نادان در مقابل امام(ع) جسارت، توهین، بی‌ادبی و بی‌حرمتی را در کلام و رفتار تکرار کرده و می‌کنند! و حضرت(ع) هیجان درونی خود را ابراز نمی‌کردند چون این ابراز عواقبی برای عامل داشت و این خودداری در بروز واکنش سبب شهرت حضرت به کاظم شده است.

چرا در میان ائمه(ع) حضرت موسی بن جعفر(ع) به کاظم شهرت یافته است؟
دیگر ائمه(ع) هم این خصیصه را داشتند اما اینکه چرا درباره حضرت موسی بن جعفر(ع) برجسته شده، باید گفت در زمان حیات مبارک ‌ایشان برخی واقعیات پررنگ‌تر بود، مطابق آن واقعیت برخی خصوصیات معصوم(ع) جلوه بیشتری می‌یابد، برای مثال در دوران حیات بابرکت امام کاظم(ع) جسارت، توهین و بدرفتاری دوستان نادان و دشمنان آگاه بسیار بیشتر از دوران دیگر اهل بیت(ع) بوده است این فراوانی کظم غیظ موجب چنین شهرتی در میان سایر ائمه معصوم(ع) شده است. این لقب در نظام الهی برای حضرت موسی بن جعفر(ع) تصریح شده و به نوعی معرف آن دوران خاص تاریخی، صبوری، کنترل و کظم غیظ آن امام بزرگوار است.

در میان اوصاف اخلاقی متعددی که حضرت موسی بن جعفر(ع) دارند، امروز چه ضرورتی در الگوگیری از این خصیصه رفتاری امام کاظم(ع) وجود دارد؟
اگر این خصیصه رفتاری امام هفتم(ع) الگو گرفته شود، کارآمدی بیشتری دارد یعنی وقتی در جامعه امروز می‌نگریم درمی‌یابیم در جامعه بشری ابراز و اظهار واکنش‌های درونی به سرعت انجام می‌شود و جامعه بشری می‌داند این ابراز در مقابل دوست نادان و دشمن آگاه عواقبی مثل درگیر شدن با بحران‌ها را دارد، به عبارت دیگر اینکه فردی واکنش درونی خود را ابراز می‌کند بدون پیامد نیست و می‌تواند در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی ما بحران‌آفرین و تنش‌زا باشد بعضاً این ابراز و اظهار تا حدی پیامد دارد که به قتل و کشته شدن دیگری می‌انجامد!
بنابراین در شرایطی که جامعه ما به بیماری مزمن بروز خشم و عصبانیت مبتلاست و از آن رنج می‌برد نگاه به این خصیصه حضرت موسی بن جعفر(ع) بسیار اهمیت دارد. امام معصوم(ع) به دلیل برخورداری از عصمت و پیوند با علم الهی، قدرتی بالا دارند چنان که در برخی تعابیر آمده با وجود آن همه توهین و آزار، حضرت موسی بن جعفر(ع) حتی صورتشان در هم فرو رفته نمی‌شد! ما چطور الگو بگیریم؟ اگر از حداقل‌های رفتاری امامان(ع) و پیامبر(ص) به عنوان الگو استفاده نکنیم نمی‌توان گفت ما مسلمان یا شیعه هستیم! چون مسلمان و شیعه باید در حداقل‌ها با نبی و امام خود همسویی داشته باشد؛ این پایین‌ترین سطح ابراز تشیع و همراهی با امام است.

برای آنکه کظم غیظ به ملکه‌ای رفتاری در اخلاق و سبک زندگی اجتماعی افراد تبدیل شود، چه روشی را باید پیاده کرد؟
امام رضا(ع) در حدیثی شریف به نقل از اصول کافی راه این نهادینه کردن را به ما یاد می‌دهند؛ برای استحکام و نهادینه کردن این خصیصه در گام نخست باید متواضع باشیم و خود را در مقایسه با دیگران برتر نبینیم، اگر خود را برتر نبینیم در ابراز واکنش پیشی نمی‌گیریم و می‌گوییم اگر دیگری خطا دارد من هم خطا دارم، اگر انسان خود را در داشتن عیب و خطا پایین‌تر از دیگران ببیند، به سرعت واکنش و هیجان خود را ابراز نمی‌کند؛ از طرفی نظام عمل و عکس‌العمل بر روابط ما حاکم است برای مثال اگر همسر و فرزند به ما احترام بگذارد ما هم احترام می‌گذاریم، این نظام با اینکه بر رفتار‌های ما حاکم شده، اساساً اشتباه است! اما در نظام الهی منطقی دیگر حاکم است و تأکید دارد: اگر همسرم گناه می‌کند من نباید با گناه کردن موجب ترک گناه او شوم؛ به تعبیری گناه نکنید تا دیگران به بهشت بروند! در نظام الهی تأکید بر آن است شما به توهین و دروغ دیگری نگاه نکنید.
کظم غیظ زمانی رخ می‌دهد که طرف مقابل توهین و جسارت می‌کند اینکه ابراز واکنش متقابل داشته باشیم در نظام الهی مطرود است و پیامد‌های منفی دارد! منطق نظام الهی به ما اجازه نمی‌دهد در مقابل توهین دیگری، توهین کنیم، هر چند که واکنش درونی ما را به هیجان و غلیان وامی‌دارد! خلاصه سخن آنکه با گناه نباید گناه را پاسخ داد ولو آنکه درون و هوای نفس، ما را به آن ترغیب و این گذشت واکنش‌های درونی ما را کنترل می‌کند.
اگر می‌خواهیم رهرو حضرت موسی بن جعفر(ع) باشیم گام نخست نگاه به خصیصه کظم غیظ ‌ایشان است، دوم آنکه گناه را با گناه پاسخ ندهیم، سوم به تأخیر انداختن واکنش است که شدت و عواقب آن را کاهش می‌دهد و چهارم اغماض و گذشت است که در نتیجه آن، خدا بر اعمال و گناهان ما اغماض می‌کند، یعنی وقتی برای رضای خدا از خطا‌ها و اشتباه بندگان خدا بگذریم، خدا هم مقابل خطای ما اغماض می‌کند، اگر این چهار گام را برداریم می‌توانیم به این وصف موسوی آراسته شویم و از برکات این کاظم بودن بهره‌مند شویم.

رهاورد نهادینه کردن فرهنگ کظم غیظ برای زندگی‌های ما چیست؟
برخی از مشکلات غیرقابل حل در جامعه کنونی به سبک زندگی ما بسته است، اگر بخواهیم شاهد حل برخی مشکلات در جامعه باشیم، هر مقدار در سبک زندگی‌مان تغییر ایجاد کنیم در بلندمدت برخی مشکلات کلان حل می‌شود؛ وقتی بررسی می‌کنیم، یکی از ریشه‌های اصلی مشکلات جامعه، کینه‌هایی است که به دشمنی می‌انجامد و سبب می‌شود درصدد زیان و آسیب زدن به یکدیگر برآییم، دست‌کم ۵۰ درصد بغض‌ها و کینه‌ها خروجی خشم‌های درونی است که اگر جلو آن را بگیریم آسیب‌ها به همان میزان کاهش می‌یابد، اگر کظم غیظ به معنای خودداری از واکنش درونی، یا تأخیر در بروز آن و بالاترین سطح، چشم پوشیدن و اغماض در جامعه نهادینه شود، بخش عمده‌ای از کینه‌ها و دشمنی‌های ما از بین می‌رود و خیلی از مشکلات ما حل می‌شود.

خبرنگار: آمنه مستقیمی

برچسب ها :
ارسال دیدگاه