
مصطفی فیضی، قائممقام آستان قدس رضوی از شهید مالک رحمتی میگوید
شهید رحمتی «برنده» دوره کوتاه خدمت
هفت روز از شهادت قائممقام اسبق آستان قدس رضوی، شهید مالک رحمتی میگذرد که در دفتر مصطفی فیضی، قائممقام تولیت آستان قدس رضوی در ساختمان ثامن یعنی همان ساختمانی که بهرهبرداری از آن جزو آخرین اقدامات ارزشمند شهید رحمتی بوده است، درباره قائممقام شهید به گفتوگو مینشینیم.
فیضی درباره اولین روزهای آشنایی با شهید رحمتی روایت میکند: در دوره تولیت جدید آستان قدس رضوی، از اولین حوزههایی که در آن نیازمند تغییر، تحول و معرفی مدیر بود، مجموعه بنیاد بهرهوری موقوفات بود و در نیمه دوم سال 0041 بعد از بررسیهایی قرار شد از خدمات و مدیریت برادر شهیدمان در مجموعهای که در گذشته بهنام سازمان اقتصادی بود و بعد به بنیاد بهرهوری موقوفات تغییر نام داد استفاده کنیم. البته حضور آقای رحمتی قبل از سال 0041 بود، اما جدیشدن حضورشان به سال 0041 برمیگردد.
او در بیان ویژگیهای شهید رحمتی یادآور میشود: بعد از ورود، بدون فوت وقت و بدون درگیرشدن با مسائل حاشیهای و البته طبیعی و بدیهی برای کسی که سابقه حضور، زندگی و کار در مشهد و استان را نداشته است، مشغول کار شد و اولین خاطره من از او در یک جلسه کاری بود. وقت خود را صرف هیچ مسئله حاشیهای نمیکرد. من از ابتدا تا روزهای آخری که بهبهانههای مختلف از جمله عضویت در هیئتامنای حرم مطهر رضوی با شهید رحمتی ارتباط داشتم، هیچگاه در صحبت، گفتوگو و جلسهای که با هم داشتیم، حتی اگر دوجانبه بود، به مباحثی جز موضوع اصلی پرداخته نمیشد.
قائممقام تولیت آستان قدس رضوی با تأکید بر اینکه اولین و شاید مهمترین خاطرهاش از قائممقام شهید همین ورود به مأموریتها و موضوعات کاری و پرهیز از حاشیههاست، میگوید: هر فردی در حوزه کاری خودش بهصورت طبیعی ممکن است بهجز اشتغال به کار، موضوعات دیگری را هم مطرح کند و بهدنبال حل مسائل شخصی خودش باشد، مثل تحصیلات، ارتقا و جابهجایی، اما من در طول مدت نزدیک به چهار سال آشنایی با شهید عزیز، چه از خودش و چه از دیگران درباره او، هیچگاه صحبتی نشنیدم که مالک رحمتی بهدنبال حل مسائل خودش باشد. برای مثال اولین مسئلهای که میتوانست مطرح کند، تنهایی و غربتش در شهر مشهد بود، چون در مشهد هیچ آشنا یا بستگان و دوستانی نداشت و در شرایطی که فرزندانش خردسال هستند، بهصورت طبیعی همسرش مواقع زیادی با بچهها تنها بود، اما از ایشان حتی یک بار هیچ گلهای نشنیدیم. معمولاً مسئولیت در آستان قدس رضوی بهویژه در ردههایی که شهید رحمتی بود، نیازمند وقت زیاد است و بهطور معمول حداقل هفتهای دو روز باید برای پیگیری امور به تهران مراجعه میکرد و در مواقعی ممکن بود مأموریت دیگر هم پیش بیاید. شما تصور کنید شخصی با خانواده در غربت زندگی میکند و باز در همین شهر غریب هم همسر و فرزندانش را برای سفرهای مکرر کاری تنها میگذارد. شهید رحمتی این سختیها را میکشید و گلهای نداشت.
فیضی شهید رحمتی را خیلی خونگرم توصیف میکند و میافزاید: از صفات ایشان، ارتباط فعال و گرمی بود که با مخاطب داشت و تفاوتی نمیکرد این مخاطب اربابرجوع باشد یا کارکنان و همکاران، مدیران آستان قدس رضوی باشند یا مدیران خارج از آستان. برخورد شهید رحمتی طوری بود که مخاطبش احساس میکرد مدتها و سالهاست با ایشان آشنایی دارد. هیچگاه نه بهیاد دارم و نه شنیدهام هیچ کسی از همکاران یا مراجعهکنندگان از رفتار و برخورد ایشان خاطره تلخی روایت کند.
او خدمت در آستان قدس رضوی را در صدر آرزوهای قائممقام شهید میخواند و بیان میکند: ایشان به خدمت در این آستان مقدس اعتقاد داشت و من میتوانم امروز بیان کنم آقای رحمتی جانش مشهد بود، روحش اینجا بود، جسمش در تهران یا تبریز و آذربایجانشرقی خدمت میکرد. علتش هم این است که برای رفتن او از طرف دولت پیگیری شد، اما از طرف خودش پیگیری نشد، یعنی خودش دنبال این امر نبود و بههمین دلیل هم ارتباطش قطع نشد.
قائممقام تولیت آستان قدس رضوی با اشاره به اینکه از نظر خدمتی پرونده و سابقه شهید رحمتی در آستان قدس است، خاطرنشان میکند: این شهید عزیز تا آخرین روز کارمند آستان قدس رضوی و ریزهخوار خوان نعمت حضرترضا(ع) بود، درحالیکه خیلی از افراد دنبال فرصتی میگردند برای اینکه وقتی مثلاً به جایی بهتر رفتند و بهظاهر ارتقایی گرفتند، سریع تعیینتکلیف کنند و جابهجا شوند، اما ایشان در این دو مرحلهای که محل خدمتش جابهجا شد، اصرار داشت به مشهد برمیگردد و پروندهاش همینجا باشد و از اینجا مأموربهخدمت شود.
فیضی این موارد را نشانه ارادت خاص شهید رحمتی به حضرترضا(ع) میداند و میگوید: در ایامی که ما غبارروبی داشتیم و خدمات و کارهایی از این نوع وجود داشت، با ما در تماس بود و اگر نگویم هر روز، حداقل هفتهای سه یا چهار بار با هم ارتباط داشتیم. پیگیر موضوعات آستان قدس و حرم مطهر رضوی بود. با اینکه در تهران، در مجموعه خصوصیسازی که در این دوره بسیار فعال است و بهنوعی یک پایه اتکا برای فعالیتهای اقتصادی نظام محسوب میشود، کار و مسئولیت سنگینی داشت، اما هیچگاه توجهش را از مشهد دور نکرد.
قائممقام تولیت آستان قدس رضوی توجه به مجالس روضه و ذکر مصیبت اهلبیت(ع) را یکی از ویژگیهای بارز شهید رحمتی ذکر و اظهار میکند: هر جا مجلسی برگزار میشد، توجه و توسل داشت و این توجه و توسل در رفتارش کاملاً پیدا بود. همه به نیکی، پرکاری، تعهد، توجه به حل مسائل و تعیینتکلیف موضوعات از شهید عزیز یاد میکنند و تأکید و تکرار میکنم ایشان هیچگاه از آستان قدس رضوی جدا نشد و هیچگاه هم روحش از مشهد پرواز نکرد، هرچند ما خوشحال میشدیم که بتوانیم افتخار داشته باشیم تدفین ایشان را هم در مشهد داشته باشیم، اما آنطور که در مراغه دیده شد، انتقال پیکر یک خادم به این شهر اتفاق غیرقابلوصفی را در آن شهر رقم زد و انشاءالله مزار یک خادمالرضا(ع) در مراغه استمرار خدمت به حضرترضا(ع) را در آنجا پرچمداری خواهد کرد.
او خادمالرضای شهید را مدیر تراز در جمهوری اسلامی معرفی میکند و در تشریح سبک مدیریتی چنین مدیری بیان میکند: تفاوتی که ما برای خدمت در این نظام با خدمت در سایر حکومتها قائل هستیم، توجه به اصل خدمت است، نه توجه به عنوان خدمت. مدیری که در نظام مقدس جمهوری اسلامی کار میکند، موضوع خدمت و انجام خدمت برایش مسئله است، نه اینکه حالا عنوان این خدمت چیست و جایگاه این خدمت کجاست. من ادعا نمیکنم شهادت از ابتدا در ذهن شهید مالک رحمتی بود، چون این مسائل شخصی است و البته همسر محترمش نقل کرد در آخرین روزها دعاکردن برای شهادت را از همسرش درخواست کرده است، اما از اینکه بگذریم، خدمت در نظام جمهوری اسلامی معنایش همین است که اگر نتیجهاش رضایت مردم و رضایت خدا باشد، آرامش قلبی برای یک مدیر میآورد و اگر اینطور نباشد، این مدیر در تراز این انقلاب و نظام نیست. اینکه مدیری بخواهد با توجه به مسئولیت و جایگاهش برابر مؤلفههای معمول در دنیا فقط کار مدیریتی را برای ارتقای آن مسئولیت و جایگاه انجام دهد، ممکن است موفقیت معمول را داشته باشد و بالاخره ارتقا پیدا کند و یک کارنامه برای خودش بهجا بگذارد، اما مهم این است که اگر هر مقطعی را یک برش تلقی کنیم و مدیر برگردد به گذشته خودش نگاه کند و ببیند در خروجی این مقطع چه چیزی به دست آورده است، اگر رضایت مردم و رضایت خدا را داشت، حتماً موفق بوده است اما اگر این دو را نداشته باشد، در هر سطحی باشد بازنده است. شهید رحمتی برنده این دوران کوتاه زندگیاش بود و از نظر من خیلی خوب بدست آورد و با زمان کمی که داشت ارزش گرانبهایی را گرفت که خیلی از افراد سالها تلاش میکنند اما به آن نمیرسند. مالک رحمتی ذاتش صداقت و خدمت بود و در این مدت کوتاه خدا و امامرضا(ع) هم به او لطف کردند و به شهادت رسید.
فیضی در یادآوری خدمات قائممقام شهید عنوان میکند: خدمت در بارگاه حضرترضا(ع) در طول سال مداوم است و شاید خیلی خوب نباشد که ما بخواهیم تفاوتی در ایام قائل شویم. با این حال ما در آستان قدس و حرم مطهر رضوی معمولاً چند مقطع داریم که اوج خدمت است، مثل ایام سال تحویل، دهه اول محرم، دهه آخر صفر و ایام ولادت حضرترضا(ع) که اوج تبلور خدمت است. ما ستادی داریم بهن��م ستاد مناسبتها که قائممقام آن را تشکیل میدهد و فعالیتها را مدیریت میکند. از مهمترین و پیگیرترین جلساتی که شهید عزیز دنبال میکرد، جلسه ستاد مناسبتها بود که ختم میشد به یکی از این مناسبتها که معمولاً نیازمند کار میدانی بسیار و همچنین بررسی کارها و عملکرد و جلسه با مدیران استانی برای ارتقای این خدمات و فعالیتهاست. آقای رحمتی در این زمانها و در این خدمت اوج نگاه خادمالرضا(ع)بودنش را میشد دید. با لباس خدمت و بدون لباس خدمت، با عنوان و بدون عنوان مثلاً در مواکب و فعالیتهای میدانی حضور پیدا میکرد. قائممقام مسئولیتهای دیگری هم دارد و میتواند بررسی میدانی را به مدیر و معاونش ارجاع دهد تا گزارشی از کار برای او بیاورند، اما شهید مالک رحمتی موضوعات مرتبط با حرم را به کسی ارجاع نمیداد، خودش دنبال میکرد و علاقه خدمتیاش این بود که خودش در میدان این کار را دنبال کند.
قائممقام تولیت آستان قدس رضوی تأکید میکند: بهویژه در جذب مشارکت برای خدمت، چه از دستگاههای اداری و دولتی در استان و چه از افراد و گروهها، این شهید عزیز هیچ ابایی نداشت. یک مدیر ممکن است بگوید من این جایگاه و مسئولیت را دارم و خیلی دور از شأن من است برای کاری در مجموعه خودمان تقاضایی داشته باشم، اما در حوزه خدمت به حضرت و خدمت به زائران حضرت که افتخار خادمان امامرضا(ع) است، ایشان سرآمد بود و خوش بهحالش که این مسیر را رفت.
خبرنگار: فاطمه سهامی
برچسب ها :
ارسال دیدگاه